پایگاه
خبری فولاد ایران- در دید کلی بازار سرمایه در حال جبران عقب ماندگی بازدهی
خود نسبت به بازار ارز می باشد، در یک رفتار سنتی موج تورمی در کشور ما همواره در
دوره دوم دولتها از ارز شروع شده ، سپس به کالاها می رسد و به موازات این افزایش
به دلیل خاصیت اهرمی بورس یک ترند قوی صعودی در قیمت سهام آغاز می شود. همان طور
که قبلا هم اشاره شده بود این روند از سال 97 شروع شده و با فراز و نشیب تا سال
1400 و تحویل دولت ادامه خواهد داشت.
🔹سهام برخی
شرکتها که به طور مستقیم از قیمت دلار منتفع می شدند مانند پتروشیمی ، پالایشی،
فلزی و معدنی از تمام سقفهای تاریخی خود عبور کردند و به نظر در روند صعودی پیش رو
افزایش قیمت کمتری نسبت به سهامی که این شرایط را ندارند یا تازه از سقف های قیمتی
عبور کرده اند خواهند داشت.
🔹در یک نگاه
کلی برخی سهام گروه تجهیزات و خدمات هنوز به قیمتهای سال 92 نرسیده اند و می توانند
گزینه های مورد بررسی باشند ، یا سهام برخی خودرویی ها هنوز میانه راه رشد هستند.
به عنوان مثال سهام ایران خودرو در نمودار تعدیل نشده از یک تراکم قیمتی 10 ساله
خارج شده است و می تواند موج صعودی قابل توجهی پیش روی خود داشته باشد. این موضوع
در خصوص برخی نمادهای دیگر نیز قابل بررسی است. گروه هایی مانند دارو، سیمان،
لاستیک، مواد غذایی، انبوه سازی ، خودرو و قطعات و سایر سهامی که هنوز رشد قابل توجهی نداشته اند
قابل بررسی بیشتر هستند.
🔹در یک
جمعبندی کلی بازدهی بازار سهام در ترندی که از سال 97 شروع شده و تا 1400 ادامه
خواهد داشت مشخصا از بازارهای دیگر بیشتر خواهد بود و در این روندهای قوی عموما
افرادی که با استراتژی مشخص روی سهام دارای ترند سرمایه گذاری می کنند و اسیر
نوسانات زودگذر در روند اصلی نمی شوند بازدهی بیشتری کسب می کنند. نوسانات منفی
چند روز اخیر که احتمالا این هفته پایان می یابد عموما بازگشت به سقفها یا
مقاومتهای شکسته شده برای ادامه روند اصلی بوده و به عبارتی فرصت مناسب برای خرید
مجدد.
🔹بروز رسانی
ارزش دارایی شرکتها متناسب با تورم انباشت شده یکی دو دهه گذشته کشور موتور اصلی
رشد بازار سرمایه در دو سال پیش رو خواهد بود و نوع نگاه بازیگران بازار باید کمی
فراتر از محاسبات اکسلی سود و زیان باشد. قاعده بازی که از سال 97 در بورس شروع
شده است کمی با گذشته متفاوت است و این بار قرار است دارایی ها متناسب با کاهش 10
برابری ریال در 10 سال گذشته متناسب شوند و همین موضوع باعث خواهد شد که ارزش
جایگزینی شرکتها و ارزش دارایی آنها بیشتر از جریانات مالی که ایجاد می کنند مورد
توجه قرار بگیرد.
✍️مهدی رباطی