پایگاه
خبری فولاد ایران - اقتصاد، ارتباط قابل توجهی با جامعه شناسی و مردم شناسی دارد.
جامعه شناسی و مردم شناسی به بررسی چگونگی سازمان دهی های جوامع گوناگون و ارتباط آن
سازمان دهی های اقتصادی با فرهنگ آن جوامع می پردازند. موضوع دیگر در مطالعات مردم
شناسی این است که در آن علل و پیامدهای تحولات اقتصادیِ قشربندی ها در جوامع ابتدایی
و انتقال آن ها به جوامع مدرن، بررسی می شود. دست کم در دو زمینه ی دیگر ارتباط اقتصاد
و جامعه شناسی تنگاتنگ است. یکی در مورد تجزیه و تحلیل های جامعه شناختیِ مربوط به
فرایندها و ساختارهای اقتصادی است؛ دوم، تجزیه و تحلیل رابطه ی بین اقتصاد و سایر زیرنظام
های جامعه. بسیاری از مکاتب اقتصادی برای پیوند اقتصاد و جامعه شناسی اهمیتی ویژه قائل
اند. قرائت های نهادگرایانه، تاریخ گرایانه، سوسیالیستی، و در مواردی کینزی ارتباط
اساسی با جامعه شناسی را مورد تأکید قرار می دهند. برخی از اقتصاددانان به تحلیل مواردی
از ارتباط این دو رشته مبادرت کرده اند. مثلاً اقتصاددان معروف، بلایندر، به عناصر
جامعه شناختی حاکم بر بنگاه های اقتصادی در تنظیم قیمت ها پرداخته است.
🔹تالکوت پارسونز
جامعه شناس و صاحب نظر اقتصادی نیز نشان می دهد که جامعه شناسی، هم در ابعاد نظری و
هم در قالب های کارکردی می تواند برای اقتصاد بسیار مفید باشد. وی ادعا می کند که بسیاری
از اختلاف نظرهای علمی بین اقتصاددانان به انتخاب پیش فرض ها و اصول موضوعه ی آن ها
برمی گردد؛ به این صورت که عده ای در قالب آن پیش فرض ها، تنها امور اقتصادی محض را
در نظر می گیرند و واقعیت ها و فرض های مربوط به سایر ابعاد زندگی اجتماعی را نادیده
می گیرند. پارسونز با استناد به ذکر مباحثی از آثار کینز و شومپیتر به ردّ جدایی این
دو رشته می پردازد. شکل گیری بی ثباتی اقتصادی ( از دید کینز ) و خاستگاه « کارآفرینی
» ( از نظر شومپیتر ) را می توانیم معلول عوامل مرتبط اقتصادی و اجتماعی تلقی کنیم.
✍️دکتر یدالله
دادگر / از دانشگاه شهید بهشتی