پایگاه
خبری فولاد ایران - تنشی که در حال حاضر میان ایران و آمریکا وجود دارد دستکم
از زمان جنگ ایران و عراق (که به مدت سه هفته این تنش بسیار بالا بود) سابقه
نداشته است. در چنین شرایطی انرژی اروپا نیز برای پیگیری حفظ توافق هستهای و
تسکین این تنش مقدار زیادی کاهش پیدا کرده است.
حتی در چنین شرایطی نیز میتوان به بقای برجام امیدوار بود
اما توافق باقیمانده، برجامی است که بسیار کوچکتر، کمتوانتر و کمثمرتر از نسخه
اولیهاش خواهد بود. در شرایط فعلی این انتظار وجود ندارد که سه کشور اصلی اروپا
(آلمان، فرانسه و بریتانیا) از برجام خارج شوند ولی اینکه انتظار برود آن کوشش و
تلاشی که 18 ماه پیش از سوی این سه کشور شاهد آن بودیم، پابرجا بماند، نیز دور از
ذهن است. بهطور کلی در فضای فعلی میتوان ابراز داشت که اتحادیه اروپا نسبت به
ایران بسیار کمامیدتر شده است.برجام برای اینکه تبدیل به یک دستاورد عملی شود به
همراهی و همسویی نیروهای درگیر با این موضوع نیاز دارد. این در حالی است که به نظر
میرسد چنین هماهنگیای میان بازیگران برجام چه در داخل و چه در خارج از کشور وجود
ندارد.
چین و روسیه اعلام کردهاند که برجام باید تایید شود. چین به
خاطر مسائل ژئوپولتیک غرب آسیا از یکسو و از طرف دیگر به دلیل نیازهای مربوط به
انرژی و بالا بودن حجم تجارت خود با ایران مخالف تحریمهاست. روسیه اما به ایران
به عنوان یک کارت چانهزنی با اروپا در چارچوب انرژی و امنیت قاره سبز و ایالاتمتحده
در مسائل جغرافیای سیاسی و مسائل خاورمیانه نگاه میکند. روسیه ایران را یک همسایه
توانمند با اقتصاد شکوفا نمیخواهد بلکه میخواهد ایران اقتصادی لرزان داشته باشد
تا بتواند از آن در جهت منافع بینالمللی خود استفاده کند.
در ارزیابی اخیر یک اندیشکده اروپایی،شاخص اهمیت ترکیه و
ایران برای روسیه به ترتیب 85 و 35 محاسبه شده است در حالی که سه ماه پس از برجام
این شاخص برای ترکیه و ایران به ترتیب 82 و 78 بود. به همین دلیل میتوان استناد
کرد که روسیه انگیزهای برای دفاع از ایران در برابر ایالاتمتحده و اروپا ندارد.
فرصت نجات برجام از بین رفته است. زمانی میتوانستیم از این
پنجره استفاده کنیم که بلافاصله پس از برجام روابط تجاری، صنعتی و سرمایهای با
اروپا و شرکتهای آمریکایی را توسعه میدادیم.در داخل کشور این تفکر جا افتاده بود
که برجام تنها یک توافق سیاسی نیست و انگیزه ایران از این توافق اقتصادی است اما
روح برجام بر این اصل استوار بود که چگونه میتوان تنشزدایی را میان ایران و
جامعه جهانی ممکن کرد.اگر ایران در این مدت قراردادهای بزرگی با شرکتهایی نظیر
بوئینگ، کرایسلر و جنرالالکتریک و شرکتهای اروپایی بزرگ امضا میکرد، میتوانست
تا حدی برجام را بیمه کند.
بر اساس گفتوگوهایی که میان ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و
هند در جریان است، قرار است نهادهای جدید و بخشهای جدیدی را هدف تحریمهای بینالمللی
قرار دهند. در حال حاضر خزانهداری ایالاتمتحده پذیرفته که باید پیش از اعمال
تحریمهای جدید مذاکراتی را با دیگر قدرتها انجام دهد و زمانی که توافق نسبی به
دست آمد، آن را معرفی کند.
شاید مهمترین اتفاقی که میتواند برجام را از ریشه بخشکاند
این است که شاهد جنگ در منطقه باشیم، هرگونه تنشی در منطقه میتواند بهانهای به
دست مخالفان ایران بدهد و ایران را در افکار عمومی دنیا تخریب کند. در چنین شرایطی
میتوانیم انتظار داشته باشیم که سه کشور اروپایی بزرگ نیز به این نتیجه برسند که
دیگر لزومی به پابرجایی برجام وجود ندارد.
نابودی برجام در داخل کشور به نفع کسانی خواهد بود که به
دنبال فساد گسترده در کشور هستند. چراکه در سالهای اخیر پیگیریهای بسیار خوبی در
مورد فسادهای مالی صورت گرفته و به جاهای خوبی نیز رسیده است و با نابودی برجام،
توجه از آنها کاسته شده و آنها راحتتر میتوانند به فساد مالی خود ادامه دهند.
در صورت نابودی برجام اتحادیه اروپا در کنار ایالاتمتحده
خواهد ایستاد و سناریوی محدود نظامی در منطقه محتمل خواهد بود.پس از آن ایران به
سمت انزوای بیشتر رفته و وابستگی ایران به روسیه بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی
ایران برای فروش محدود نفت خود در ازای کالا به کشورهایی نظیر چین و ترکیه و برخی
شرکتهای هندی ثبتشده در خارج هند مجبور خواهد شد تا امتیازات زیادی بدهد.
صندوق بینالمللی پول در آخرین گزارش خود چشمانداز رشد
اقتصادی ایران را تغییر داده و انتظار دارد که اقتصاد کشور رشد منفی ششدرصدی را
به ثبت برساند.شبیهسازی ریاضی انجامشده نشان میدهد رشد اقتصادی ایران بین منفی
9 تا منفی 10 درصد خواهد بود و انتظار آن میرود معادل 850 تا 900 هزار شغل در
ایران نابود شود.
✍️مهرداد
عمادی
تجارت فردا