[ سبد خرید شما خالی است ]

دولت ایران بزرگ است یا کوچک؟

پایگاه خبری فولاد ایران - بزرگ بودن یعنی چه؟

‏کدام دولت بزرگ است؟ پاسخ دقیق به این سوال واقعا سخت است.

 

به نظر می‌رسد برای سنجش اندازه دولت دو شاخص خیلی کلیدی وجود دارد:

۱-شاخص هزینه دولت (به نسبت حجم اقتصادی آن کشور)

۲-شاخص تعداد کارمندان دولت (به نسبت جمعیت آن کشور)

 

اگرچه شاخص‌های دیگری نیز می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند اما این دو شاخص کلیدی‌ترین شاخص‌ها خواهد بود.

 

اگر نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی (GDP⁩) را معیار قرار دهیم، مشاهده می‌کنیم که بر اساس این شاخص نه تنها دولت ایران بزرگ نیست، بلکه بسیار هم کوچک است!

 

 

‏بر اساس این شاخص دولت ایران کمتر از نصف ترکیه، ژاپن، آمریکا و آلمان است!

 

 

هرچند می‌توان نسبت به این شاخص اشکالاتی را وارد کرد:

مثلا ترکیب هزینه های دولتدر این شاخص لحاظ نشده است. بر همین اساس مشخص نیست چقدر از بودجه جاری (یا مربوط به حقوق کارمندان) است؟ یا چه خدماتی بر اساس آن هزینه‌ها به شهروندان ارایه می‌شود.

 

‏شاخص دیگر که بر اساس تعداد کارمندان است، نسبت ⁧کارکنان دولت به جمعیت کشور است. ببر اساس این شاخص هم دولت ایران بزرگ نیست!

 

مثلا دولت ایران از آمریکا و آلمان کوچکتر است و از ژاپن و ترکیه بزرگتر. (این مطالب برگرفته از توییت‌هایی است که دکتر علی مروی در این خصوص منتشر کرده است.)

 

 

⭕️ریشه‌های یک احساس

به عبارت دیگر آنچه باعث می‌شود به نظر ما دولت بزرگ و همه‌جا حاضر بیاید، نه حجم مخارج آن و نه تعداد کارمندان آن است! احساس ما از بزرگ بودن دولت در تعارض با واقعیات آماری قرار دارد.

 

به نظر می‌رسد مشکل اصلی دولت و ریشه‌های احساس ما در خصوص این بزرگ بودن دولت؛ برآمده از «ناکارآمدی دولت» است! به عبارت دیگر دولت ایران حکمرانی را فرانگرفته است! و به همین دلیل اغلب غیرضروری، بزرگ و همه‌جا حاضر به نظر می‌رسد!

 

⭕️چگونه حکمران بهتری شویم؟

اگر ناکارآمدی دولت را به عنوان یک واقعیت بپذیریم؛ برای اصلاح این دولت، کوچک‌تر کردن دولت و کاهش نیروی انسانی دولت بهترین راه حل نیست، بلکه برای کارآمد کردن آن شاید بهتر است که بر دو مساله تمرکز کرد:

 

1️اصلاح فرآیندها

فرآیندها و رویه‌های دولتی اغلب به دور از تجربه‌های جهانی طراحی شده است. همین جدا کردن مسیر از مسیر تکامل جهانی باعث شده است که مدام چرخ‌های حکمرانی و سیاستگذاری از نو اختراع شوند! به نظر می‌رسد اغلب اشتباهات جهانی باید بر اساس هزینه‌هایی که ما خود پرداخت می‌کنیم، شناسایی شوند.

 

به عبارت دیگر فرآیندهای فعلی اغلب با سعی و خطاهای متکی بر تجربیات خود ما به دست آمده است، در حالی که یادگیری از تجربه‌های جهانی می‌توانسته است، این هزینه‌ها را به شدت کاهش دهد.

 

2️جایگزینی نیروها

پیش‌فرض اشتباهی که در ذهن اغلب ایرانیان و از جمله مسوولان شکل گرفته است «بزرگ بودن دولت» است. اگر ما با این پیش‌فرض به دنبال راه‌حل باشیم، بی‌تردید راه‌حل ما متکی بر کوچک کردن دولت و در نتیجه مسدودسازی ورود نیروها به دولت است!

 

اما اگر پیش‌فرض خود را تغییر دهیم و «ناکارآمدی» دولت را مشکل اصلی بدانیم؛ راه حل نیز در جایگزینی نیروهای کیفی‌تر با نیروهای موجود است!

 

به عبارت دیگر باید برای دستیابی به حکمرانی مناسب باید بهترین‌ها را شناسایی کرد و جایگزین نیروهایی کرد که بر اساس رانت خانوادگی یا مناسبات سیاسی وارد دولت شده‌اند!

 

تغییر پیش‌فرض ما در خصوص دولت و اندازه‌ی دولت، تعیین‌کننده‌ی راه‌حلی است که ما ارائه خواهیم داد! شاید بهتر است در پیش‌فرض خود با دقت بیشتری بنگریم. راه‌حل‌های فعلی بر پایه‌ی «بزرگ بودن دولت» بنا نهاده شده است؛ که نتیجه آن مسدودسازی ورود به دولت شده است. این مسدودسازی منجر به عدم ورود نیروهای باکیفیت‌تر و در نتیجه بدتر شدن شرایط در سال‌های آینده خواهد شد!

 

امیر ناظمی

 

۲۱ خرداد ۱۳۹۸ ۱۱:۲۱
تعداد بازدید : ۵۹۵
کد خبر : ۵۰,۷۳۸

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید