پایگاه
خبری فولاد ایران - چندی پیش دوست عزیز جناب جهانگیری اعلام کردند که دو نظریه
پیش روی دولت است؛ نخست «سهمیهبندی و کوپنی شدن کالاهای اساسی» و دوم، در پیش گرفتن
سازوکارهای «اقتصاد آزاد» با هدف حذف یارانههای پنهان.
✍️ ایشان همچنین گفته بودند: «هیچکس نیست که بگوید
کشوری که در شرایط جنگ است، اقتصادش باید اقتصاد آزاد باشد.»... درنهایت ایشان از
منتقدان و صاحبنظران خواستند که نظرات خود را درباره این دو نظریه شفاف ارائه کنند.
✍️ به گمان من
این نحوه صورتبندی مساله از بنیان اشتباه است. فرض پنهان در این نوع صورتبندی مساله
این است که علم رایج اقتصاد تعلق به دوران فراوانی منابع دارد و در هنگام کمیابی کار
نمیکند. حال آنکه تعریف علم اقتصاد بر تخصیص منابع کمیاب بنا نهاده شده است و در
تضاد با این مدعاست.
✍️ افزون براین،
معلوم نیست این مدعا که در شرایط جنگ، اقتصاد آزاد کار نمیکند کجا به اثبات رسیده
است؟ و سوم آنکه چرا کاربست تدبیر توزیع کوپنی برخی ارزاق عمومی ضرورتا ملازمت با اقتصاد
متمرکز و مشروعیت دخالت بیشتر دولت در اقتصاد دارد؟ این ادعا مانند این است که گفته
شود که در شرایط بحران، قانون جاذبه زمین کار نمیکند یا آب سربالا میرود.
✍️ نکته دوم این
است که این ادعا بر این باور بنیان نهاده شده که اقتصاد متمرکز ظرفیت بیشتری برای مدیریت
اقتصاد بحرانزده دارد. از قضا، تمام شواهد حکایت از نارسایی این روش دارد.
✍️ اگر به فرض
ثابت شد که در شرایط جنگ، توزیع کوپنی برخی ارزاق و کالاهای اساسی واجد اثر برونریز
مثبت اجتماعی است، چرا دولت این را حمل بر صدور اجازه ورود به یکسری فعالیت اقتصادی
در حوزه خصوصی، برهم زدن قاعده رقابت و برافراشتن چوب تعزیر میداند؟
✍️ تا زمانیکه
دولت به این اصل ایمان نیاورد که در «شرایط حساس کنونی» هم تمام قاعدههای اقتصادی
بر دنیای اقتصاد حاکم است و فقط میتواند اولویتها و برخی سیاستهای عملیاتی را تغییر
دهد، در بر همان پاشنه میچرخد.
✍️ البته لازم
است به این نکته هم توجه داشت که حدود شش دهه است که نظریه چپ بر فکر و ذهن سیاستمداران
در ایران حاکم است. بنابراین هر موضوعی بهانهای میشود برای بازگشت به اصل خویش. و
این مایه شگفتی نیست.
👤دکتر عباس آخوندی