پایگاه خبری
فولاد ایران -آقای
امیرآبادی، عضو هیأت رییسه مجلس، فرمودهاند: «کمبود کالای اساسی در کشور وجود
ندارد ... اما به دلیل نبود نظارت کافی صفهایی تشکیل شد».
آقای امیرآبادی! صف چه
ربطی به نظارت داره؟!
در ده صفحه اول هر کتاب
اقتصاد مقدماتی نوشته که هر وقت قیمت دستوری تعیین شد، تعادل عرضه و تقاضا بهم میخوره.
وجود صف یعنی تقاضا بیشتر از عرضهست. صف نتیجه مداخله در بازاره، نه کمبود نظارت.
طی قرن گذشته، شوروی
کمونیستی (و کوبا و ...) سعی کرد با نظارت همه چیز رو توزیع کنه. بجای استفاده از
قیمت تعادلی، میخواست با کنترل و نظارت، عرضه و تقاضا رو متعادل کنه.
خُب عاقبت کمونیسم و
نظارت بر توزیع رو دیدیم چی شد، ندیدیم؟! به تعادل که نرسید هیچی میلیونها انسان
رو هم به خاک سیاه نشوند و بعد هم کلهپا شد.
اما چهل ساله که
طرفداران کمونیسم مجلس و دولت کشور رو در دست دارند. ممکنه خودشون رو چپ یا راست،
اصولگرا یا اصلاحطلب، یا عدالتگرا بدونند، اما خوب که نگاه میکنیم، از نظر
اقتصادی همهشون کمونیست هستند.
اقتصاد کمونیستی، به
وعده عدالت، جواز کنترل همه وجوه زندگی مردم رو به دولتمردها میده و لذا برای
کسانی که شهوت کنترل دیگران رو دارند، جذابه. شاید به همین دلیل بین مسوولین
طرفدار داره. اما شهوت کنترل دیگران، یه بیماری روانیه. وزیر و وکیلی که از صبح تا
شب در پی اینه که بازار تجارت مردم رو کنترل کنه، قبل از هر چیز به روانپزشک نیاز
داره.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
آقای امیرآبادی حتی در
ادامه فرمودند: «زمانی کوپن بازگشت به عقب است که کمبود ... وجود داشته باشد، اما
اکنون کمبود نداریم، و سهمیهبندی اتفاق میافتد تا عدالت رعایت شود.»
ایشون دقیقا چه فهمی از
عدالت دارند؟ عدالت اینه که یک مسوول دولتی تعیین کنه کی، کِی، چقدر، از چه چیزی
بخوره؟ این ادعا رو نه شرع خدا میپذیره نه عقل بشر.
خلاصه این تعریف از
عدالت میشه: «عدالت یعنی مردم اونجوری که من میگم زندگی کنند». این بیماری
روانی نیست؟
وقایع اقتصادیه - پویا
ناظران