پایگاه
خبری فولاد ایران -
🔹با توجه به تقارن سالروز ملی شدن نفت و روز پدر،
خواستم یادی بکنم از پدر بزرگ گرامی.
🔹 باورهای سیاسی مقدس پدر بزرگم، که هر چیزی با
آنها تحلیل پذیر بود، سه محور داشت:
اول آنکه کار کار انگلیسهاست دوم مصدق قهرمان
بود و سوم هر چی میکشیم به خاطر نفته.
اولی و دومی را که نمی
دانم اما این آخری را به یادش رشته توییت میکنم در باب #نفرین_منابع
نه تنها ما با ۲۵۰۰ سال
پادشاهی و ۱۱۰۰۰ سال تمدن بلکه از ونزوئلا تا مغولستان، به نظر میرسد که در مجموع
کشورهای دارای منابع طبیعی عملکردهای اقتصادی موفق و قابل قبولی را از خود نشان
نمیدهند.
این رابطه منفی میان
عملکرد و ثروت طبیعی را #نفرین_منابع نامیدهاند.
شش دسته مکانیزم میتوانند ناظر بر این واقعه
باشند:
۱. با پیشرفت تکنولوژی
قیمت جهانی نفت، مواد معدنی و فلزات و به قول فرنگیها commudity کاهشی
باشد
۲. قیمت کالاهای مزبور
نواسانات زیادی دارد
۳. کشورهای دارای منابع
در بلندمدت صنعت زدایی میشوند (deindustrialization).
۴.چرخههای بیماری
هلندی
۵. استقرار نهادهای
الیگاریشی یا خودکامه
۶.تولد نهادهای
آنارشیسم! المنت لالله که تکنولوژی هنوز به نحوی پیشرفت نکرده که قیمت کالاهای
اساسی در دنیا اعم از منابع هیدروکربن، منابع معدنی و محصولات کشاورزی نزولی باشد
اما پنج مکانیزم دیگر
کمابیش در کشورهای صادر کننده منابع فعالند
۱. قیمت کالاهای اساسی
به شدت در بازارهای جهانی و در طول زمان نوسانیست، که منجر به بالا رفتن ریسک
درآمدها، سرمایهگذاریها و در یک کلام ریسک در سطح کشور و هزینههای مبادله میشود.
.۲.در یکی از شکلهای
بیماری هلندی صنایعی نظیر پتروشیمی پایین دستی نفت، استخراج منابع محل جذب انواع
سرمایههای میشوند و به تدریج سهم سایر صنایع را میبلعند. ۳. وجود حاشیه رانت
ناشی از صادرات/ تولید منابع طبیعی نهادهای مخرب رشد و نظامهای قدرت خودکامه را
تقویت میکند.
این ساختارها با فساد
سیستماتیک، نبود حکمت قانون، نابرابری در فرصتها و بازتوزیع کوتاه بینانه منابع
همراه میشوند.
۴. تعارض منافع سیاسی و
اقتصادی برای دستیابی به رانت منابع در کنار نبود حقوق مالکیت الزامآور و با ضعف
قراردادهای اجتماعی، تعارض میان گروهها را چنان عمیق میکه یک پارچگی حکومت از
دست میرود. ونزوئلای امروز از مثالهای این مکانیزم است
۵.نفرین منابع در
کشورما، بیش از هرچیز با اسم بیماری هلندی گره خورده که به زبان خودمانی میشود
«جیک جیک مستون و لرز زمستون!» در دورههای رونق دولتها مخارجشان را افزایش میدهند.
به علاوه همزمان با وجود تورم قیمت اسمی ارز را ثابت نگه میدارند، با تجربه
خودمان نتیجهاش را در افزایش ۱۳۰ درصدی قیمت مسکن در بهار ۱۳۸۶ دیدیم. یا وقتی میبینیم
سیب تولید ترکیه و موز اکوادور در سبزه میدان تهران از دم درباغ داخلی ارزانتر
ست.
یا کارگاههای کفش و
نساجی و قطعه سازی پشت سر هم تعطیل میشوند و به جایش سر هر کوچه مغازه معاملات
ملکی به عنوان یکی از مصادیق رونق بخش غیرقابل تجارت سبز میشود.
اما امان از روزی که
قیمت نفت بیفتد یا درآمد ناشی از صادرات به دلیل مانعی همچون تحریم سقوط کند.
اگر منصف باشیم میبینیم
که طلسم نفرین منابع را با جوهر ازلی ننوشتهاند همینطور نبود منابع طبیعی هیچ
تضمینی بر عملکرد اقتصادی قابل قبول نیست. کره شمالی و جنوبی و آلمان شرقی و غربی
هیچ کدام منابع طبیعی ندارند اما یکی پدیده رشد و دیگری پدیده عدم توسعهیافتگی
هستند.
✍️هما طاهری - دانشجوی سیاست گذاری هاروارد
منبع: اقتصاد در گذر زمان