[ سبد خرید شما خالی است ]

رنانی، وام‌گیری از باور نادرست شایگان و خاک به چشم روشنفکران پاشیدن

پایگاه خبری فولاد ایران - این سخن که "حکومت‌ها در ایران اگر بهتر از جاهای دیگر نبوده‌اند بدتر هم نبوده‌اند"، و از این منظر، برای نمونه مطالبه‌ قانون و ایستادن در برابر محمد علی شاه را نقد کردن، حکم خاک پاشیدن در چشم ستارخان و باقرخان و سایر پیش‌قراولان انقلاب مشروطه خواهی را دارد.

شرایط عینی سال‌های بعد از کودتای ۲۸ مرداد تا ۲۲ بهمن ۵۷، نیز در مجموع به گونه‌ای بود که مطالبه‌ی تغییر قدرت را اجتناب ناپذیر می‌کرد. وقتی، این مطالبه مورد اعتناء قرار نگرفت، انقلاب ۵۷ به ناچار رخ داد. روشنفکران، از ابتدای ظهور پهلوی اول منتقد او نبودند. در مورد پهلوی دوم هم همین‌گونه بود. بعد از کودتا هم نقد براندازانه نداشتند. احزاب وابسته به جبهه ملی و حزب توده، در مجموع تمایلات اصلاح‌طلبانه داشتند. وقتی قانون کاپیتولاسیون تصویب و به آمریکائیان، مصونیت حقوقی داده شد، روحانیون، در اعتراض به آن، به صحنه آمدند و داستان  سرکوب آنان در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ رخ داد. در نتیجه، زمینه‌ی عینی برای نقد قدرت بیش‌تر از قبل فراهم شد. داستان کژکاردی‌های ساخت قدرت طی سال‌های بعد ادامه پیدا کرد. در دهه‌ی پنجاه، حکومت وقت، با انحلال احزاب فرمایشی حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پان ایرانیست و حزب ایرانیان و تاسیس حزب فراگیر رستاخیز، و سایر عواملی که مجال طرح‌شان در این مطلب کوتاه نیست، جامعه را به سوی گفتمان‌های معطوف به نقد اساسی قدرت سوق داد.

در یک کلام، رویش و تقویت گفتمان مطالبه‌محور تغییر قدرت، در هر شرایطی شکل نمی‌گیرد و پرو بال پیدا نمی‌کند. شرایط عینی، زمینه ظهور و تقویت آن را فراهم می‌کند. با اقتباس از جمله‌ی معروف ویکتور هوگو ( با هیچ نیرویی نمی‌توان مانع از تحقق ایده‌ای شد که زمانش فرا رسیده است) می‌توان گفت با هیچ نیرویی نمی‌توان ایده  و گفتمانی را به صدر نشاند که زمینه‌ی عینی‌اش فراهم نشده است.

سوم؛ نفتی بودن اقتصاد از دو منظر، مورد توجه قرار می‌گیرد. اول، درآمدهای نفتی موجب عدم نیاز دولت به درآمدهای مالیاتی و در تحلیل نهایی عدم پاسخ‌گویی او به مردم می‌شود. چارچوب تحلیلی "استبداد نفتی" محمد علی کاتوزیان در کتاب اقتصاد سیاسی ایران شرح و بسط این باور است. دوم، درآمدهای ارزی نفتی، موجب بروز بیماری هلندی و ناکارآیی اقتصادی می‌شود؛ تزریق این درآمدها به اقتصاد، به معنای پایین نگه داشتن نرخ ارز و در نتیجه، ارزان‌تر کردن واردات، و از اینجا ضربه زدن به تولید داخلی است.

این رویکرد، دو اشکال اساسی دارد. یکی این‌که، امید بخش نیست. چون نفت و گاز عنصر ثابت زندگی اقتصادی ما هست، بنابراین،  مادام که وجود دارد، در چارچوب این باور، گریزی از کارکرد دوگانه‌ی مذکور آن نیست. دوم این‌که، به نقش شخصیت در تاریخ بی‌توجه است. شخصیت یا شخصیت‌هایی که می‌توانسته‌اند بر بستر همین اقتصاد نفتی، زمینه‌ساز حذف کارکردهای مذکور باشند. اگر شاه درایت لازم را داشت و به جای دغدغه حکومت، به سلطنت می‌اندیشید و فردی چون دکتر مصدق از صحنه قدرت حذف نمی‌شد، داستان تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایران طی سال‌های بعد، به گونه‌ای دیگر می‌توانست شکل ‌بگیرد.

در اینجا، البته، رنانی و دیگران می‌توانند با استناد به مثل "از کوزه همان برون تراود که در اوست" بگویند، شاه برآمده از جامعه بود. پس مشکل اصلی جامعه است. داستان تخم مرغ و مرغ. اما، با رجوع به تجربه‌های جهانی می‌توان به نقش شخصیت در تاریخ پرداخت. ماندلا در بطن جامعه‌ای سرشار از تضاد نژادی به قدرت رسید ولی به جای اتکاء بر قدرت اجتماعی سیاهان و سرکوب سفیدها، قواعد بازی سیاسی صحیح را بنیان‌گذاری  کرد. گاندی در متن جامعه‌ای سرشار از نزاع تاریخی میان هندوها و مسلمانان به قدرت ‌رسید ولی به جای اتکاء به نیروی اجتماعی هندوها و سرکوب مسلمانان، قانون اساسی کثرت‌گرا را تاسیس کرد. در بهار عربی، در کشورهای تونس و مراکش، زمامداران، خیلی سریع دست به اصلاحات مهم در قانون اساسی زدند و مانع از تکرار تحولات مصر و کشورهای دیگر شدند. دانیل اورتگا در نیکاراگوا با پذیرش انتخاباتی آزاد مانع از افتادن این کشور در ورطه خون و خونریزی شد؛ نیکلاس مادورو در ونزوئلا مسیر دیگری را طی می‌کند.

مساله نفت نیست. قدرت است. هر کشوری منابعی، از اقتصادی گرفته تا اجتماعی، دارد که با افتادن آن‌ها در دست زمامداران، موجب هژمونی آنان بشود. این که، هر زمامداری، از این منابع چگونه استفاده می‌کند، تحت تاثیر شخصیت او، در کنار عوامل تعیین کننده ساختاری داخلی و بین المللی، هست. به این اعتبار، می‌توان گفت، سرنوشت محتوم جامعه‌ی ایران، همین مسیر طی شده، نبوده است. می‌توانست مسیرهای دیگری نیز پیموده شود اگر شاه درایت لازم را می‌داشت؛ اگر کودتا رخ نمی‌داد؛ در این‌صورت، نقد روشنفکران نیز شکل دیگری پیدا می‌کرد.

علی دینی ترکمانی

۲۷ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۲۵
تعداد بازدید : ۸۲۹
کد خبر : ۴۹,۵۲۳

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید