پایگاه
خبری فولاد ایران
- فضای اجتماعی-سیاسی ایران در حال حاضر بسیار نگرانکننده است.
مردم با مشاهده فسادهای گستردهای که ریشه در قدرت سیاسی و پشتیبانی برخی مدعیان
رادیکال دارد و از هر دو جناح سیاسی در آن حضور دارند، اعتماد خود را به طور کلی
به وضعیت فعلی سیاستمداران از دست دادهاند. مساله فقط شیوه مدیریت نیست، بلکه مهمتر
از آن فقدان نظریه برای اداره سیاسی و اقتصادی کشور است. کشور ما با روزمرگی
آمیخته با پوپولیسم اداره میشود و این باعث شده فرصتطلبان و متوهمان جاهطلب از
شرایط موجود سوءاستفاده کنند. هیچ نقشه راه منسجمی برای کل کشور وجود ندارد و هر
بخشی از قدرت حوزه زیر مسوولیت خود را به نوعی تیول تبدیل کرده و بدون در نظر
گرفتن منافع ملی آن را در جهت منافع خود و نزدیکانشان به تیول میدهند.
تمام فسادهای مالی و اقتصادی با ابعاد نجومی که در سالهای
اخیر با آن روبهرو بودهایم، ریشه در همین ساختار دارد.منظور از تیولداری آن است
که عدهای بتوانند خارج از چارچوب حاکمیت قانون و بدون پاسخگویی نسبت به تبعات
عملکرد خود، هر کاری دوست دارند انجام دهند. همانند شرایطی که در دورههای گذشته
تاریخ ما وجود داشت و پادشاه یک سرزمین را به تیول یک نفر میداد و دیگر هیچ
قانونی بر او حاکم نبود. به عبارت دیگر، قانون معادل بود با اراده شخص تیولدار.
ماجرای موسسات اعتباری غیرمجاز را مثال میزنم. مطابق قانون،
هرگونه فعالیت پولی و اعتباری در ایران باید با مجوز بانک مرکزی انجام شود. ولی
این موسسات اعتباری مجوزهای خود را از وزارت تعاون یا نیروی انتظامی دریافت میکردند
و همه هم میدانستند که این کار خلاف قانون است، اما هیچکس مانع کار آنها نمیشد
و آنها نیز پاسخگوی نحوه فعالیتشان نبودند. از سوی دیگر، بانک مرکزی توانایی یا
اراده برخورد با این موسسات را نداشت.زمانی هم که تبعات اجتماعی فعالیت فسادآلود
این موسسات عیان و زیانهای عظیمی متوجه سپردهگذاران شد، تیولداران ذینفوذ
غیبشان زد و به پشت صحنه رفتند. بعد هم فشار آوردند تا بانک مرکزی هزینه اشتباهات
و فساد آنها را بپردازد و دولت آقای روحانی بیش از 35 هزار میلیارد تومان از جیب
بیتالمال برای این کار هزینه کرد. امروز که برخی از این موسسات اعتباری به بانک
تبدیل شده و بدهیهای کلان بار آوردهاند، حاضر به پاسخگویی نیستند و گویی کسی
دنبال پاسخگو کردن آنها نیست. چه کسی بُرد و خورد؟
مثال دیگر پیشنهاد رشوهای بود که به وزیر سابق تعاون، کار و
رفاه اجتماعی داده شده بود تا مدیریت شستا را در اختیار بگیرند. آقای ربیعی در
مجلس نقل کرد که برای پست مدیریت شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) پیشنهاد
رشوهای 50 میلیاردتومانی دریافت کرده است. معنای این پیشنهاد چه بود؟ مشخص است که
فرد رشوهدهنده به دنبال مدیریت شستا بوده تا ارقامی بسیار بیش از این را از محل
تسلط بر منابع شرکت به دست آورد. این رفتار، عیناً مشابه تیولداری سنتی است که در
دوران قاجار یا قبل از آن رواج داشت: هدیهای مالی به سلطانِ حاکم میدادند و یک
سرزمین را از او به تیول میگرفتند.نکته تاسفبار این است که نه شخص وزیر سابق و
نه هیچکس دیگری نسبت به معرفی فردی که پیشنهاد رشوه را مطرح کرده بود، اقدام
نکرد.
مقایسه وضع فعلی با دهه ۱۳۶۰ قیاس معالفارق است. در دهه 60
مردم ایران با یک دشمن مشخص که به خاک این کشور تجاوز کرده بود میجنگیدند اما
امروزه با بیتدبیریهایی که نهتنها از سوی دولت به معنی قوه مجریه بلکه از سوی
مجموعه دستگاههای صاحب قدرت صورت گرفته، ما با طیف گستردهای از دشمنان بالفعل و
بالقوه روبهرو هستیم که ما را از لحاظ اقتصادی در محاصره گرفتهاند.وقتی صاحبان
قدرت به دلیل رقابتهای جناحی و قدرتطلبی از هیچ اقدامی برای به خطر انداختن
منافع ملی دریغ نمیکنند، چگونه میتوانند متوقع باشند که «مردم مشکلات آنها را
درک کنند»؟
تیولداری عین فساد سیاسی و اقتصادی به طور همزمان و توامان
است.یکی از نخستین اقدامات مجلس اول مشروطه برانداختن نظام تیولداری به شیوه سنتی
آن بود. ما پس از گذشت بیش از 110 سال از آن زمان دوباره به خانه اول بازگشتهایم./تجارت
فردا
✍️دکتر موسی
غنی نژاد