پایگاه
خبری فولاد ایران
- این روزها بانک مرکزی تحت فشار قرار گرفته که پول ملی رو تقویت
کنه. ببینیم بانک مرکزی چکار میتونه بکنه، و تبعات هر کدوم چیه.
ارزش پول ملی به میزان تولیدات اقتصاد، و به ارزش اون تولیدات
در بازارهای بینالمللی بستگی داره. هر چقدر تقاضای بینالمللی برای کالاهای صادراتی
یک کشور بیشتر باشه، ارزش پول اون کشور بیشتر میشه.
پس راه تقویت پول ملی، محقق کردن رشد اقتصادی و افزایش تجارت
خارجی کشوره. رشد اقتصادی که هیچی! میمونه توسعه تجارت خارجی. شما یک کشور خارجی سراغ
دارید که با اون رابطه استراتژیک بلندمدت، با هدف افزایش تجارت خارجی داشته باشیم؟
یعنی از نظر حقوقی، سیاسی، و اقتصادی، با هم هماهنگ عمل کنیم؟ آمریکا و اروپا رو نمیگم.
تو آسیا و آفریقا سراغ دارید؟ حتی با عراق و افغانستان هم چنین رابطهای نداریم. تقویت
پول ملی بدون تقویت تجارت خارجی معنی نمیده.
تحقق این امور هم در حیطه اختیارات بانک مرکزی نیست. بخشی از
این امور به سیاستگذاری بودجهای مرتبط میشه، بخشی هم به سیاستگذاری خارجی. ولی بانک
مرکزی چه کاری میتونه بکنه؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بانک مرکزی میتونه در جهت تقویت پول ملی از دو ابزار استفاده
کنه:
۱- ابزار اول فروش ذخایر ارزیه. اگه بانک مرکزی عرضه ارز رو خیلی
زیاد کنه در کوتاه مدت ارزش پولی ملی زیاد میشه. اما چون ذخایر ارزی کم شده، به زودی
نوسانات ارزی زیاد میشه، و این اشکال اول این ابزاره.
اشکال دوم فروش بیش از حد ذخایر ارزی بانک مرکزی، اینه که به
کاهش پایه پولی منجر میشه. کاهش پایه پولی، نرخ بهره در بازار بین بانکی رو افزایش
میده. این افزایش نرخ، هزینه بانکها رو افزایش میده که باعث کاهش عرضه تسهیلات و
افزایش نرخ بهرهشون میشه. یعنی فروش بیش از حد ذخایر، از محل کاهش پایه پولی، نرخ
بهره رو افزایش میده.
علاوه بر اون، کاهش پایهپولی، بانکهای بدون پول نقد رو نیازمند
به اضافه برداشت میکنه. این بانکها، با اضافه برداشت از بانک مرکزی، باز پایهپولی
رو افزایش میدهند، با این تفاوت که حالا نرخ بهره بالاتره.
تو اقتصاد به این گونه پدیدهها میگیم «تبعات غیرعمدی.»
انگلیسیش میشه unintended consequences. یعنی چون در
اقتصاد همه چیز به هم مرتبطه، گاهی میایم ابروش رو درست کنیم، میزنیم چشمش رو کور
میکنیم، مثلا میاییم بازار ارز رو تثبیت کنیم، نرخ بهره رو افزایش میدیم. یا مثلا
میاییم از اقشار ضعیف حمایت کنیم، اما در عمل پول تو جیب دلال و قاچاقچی میریزیم.
خلاصه اینکه، اولا بخاطر آرامش بلندمدت بازار ارز، و ثانیاً به
منظور عدم افزایش نرخ بهره، فروش بیش از حد ذخایر بانک مرکزی کار درستی نیست.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
۲- ابزار دوم بانک مرکزی کاهش سرعت رشد نقدینگیست. در بلندمدت،
قیمت ارز متناسب با «رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی» رشد میکنه.
(to a first
order effect)
یعنی علاوه بر رشد اقتصادی، رشد نقدینگی هم بر ارزش پول ملی اثر
میگذاره. مثلا اگه رشد نقدینگی ۲۵٪ باشه و
رشد اقتصادی ۵٪، نرخ ارز حدود ۲۰٪ رشد میکنه.
سرعت کنونی رشد نقدینگی بین ۲۰ تا ۲۵ درصده. اگه این سرعت مثلا
به ۱۰٪ کاهش پیدا کنه، طبعا سرعت کاهش ارزش پول ملی در سالهای آینده خیلی کم میشه.
«رشد نقدینگی منهای رشد اقتصادی» دلار حدود ۲ درصده. ارزش بلندمدت
ریال زمانی تثبیت میشه که رشد نقدینگی ریال هم به حدود ۲٪ بیشتر از رشد اقتصادی کشور
برسه.
هر زمان این اتفاق بیافته، تا سالهای سال نسبت بین ریال به دلار
در یک بازه محدود تثبیت میشه.
در بانکداری نوین، یک سری ابزارهایی داریم، از جمله عملیات بازار
باز، که بانک مرکزی میتونه با اونها، بدون کنترل مستقیم سرعت رشد نقدینگی، در عمل
اون رو مدیریت بکنه. پس میشه بجای تقویت پول ملی، کاهش سرعت رشد نقدینگی رو از بانک
مرکزی بخواهیم. فقط دقت کنیم که این کاهش سرعت باید با ابزار درست و روش علمی محقق
بشه، اگر نه رکودزا خواهد بود، یعنی رشد اقتصادی رو کم میکنه.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
در نتیجه، برای تقویت پول ملی:
- رشد اقتصادی و افزایش تجارت خارجی رو از دولت بخواهیم.
- کاهش تدریجی و پایدار فاصله بین «رشد نقدینگی و رشد اقتصادی»
رو از بانک مرکزی بخواهیم.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
خلاصه:
۱- تقویت پول ملی از محل رشد تولید و افزایش تجارت خارجی محقق
میشه، پس بریم لوازمش رو فراهم کنیم.
۲- تنها ابزار مناسب بانک مرکزی برای تقویت پول ملی کاهش سرعت
رشد نقدینگیه، ولی این امر به سرعت محقق نمیشه، و اگه درست انجام نشه، اثر منفی بر
رشد میذاره.
۳- تنها ابزار سریع بانک مرکزی برای تقویت پول ملی در کوتاهمدت،
فروش ذخایر ارزیه. ولی فروش بیش از حد ذخایر، بعدا بیثباتی ارزی ایجاد میکنه، و نرخ
بهره رو هم افزایش میده.
وقایع اقتصادیه - پویا ناظران