[ سبد خرید شما خالی است ]

کدام چالش‏ها مسیر سیاستگذار پولی را مسدود می‏کنند؟

پایگاه خبری فولاد ایران - تحریم را می‏توان شوک منفی عرضه خواند، تحریم بنیه اقتصاد را برای تولید تضعیف می‏کند که در ادبیات اقتصادی به افت تولید بالقوه تعبیر می‏شود. وضعیت اقتصاد و نحوه عملکرد چرخ‏های اقتصاد تعیین‏کننده میزان این افت و شکست است. هر چه اقتصاد به واردات از جمله واردات واسطه‏ای و سرمایه‏ای وابسته‏تر باشد، و به عبارت دیگر عمق تولید در اقتصاد کم باشد، افت تولید بالقوه در نتیجه تحریم‏ها بیشتر خواهد بود و هرچه وابستگی به واردات مصرفی بیشتر باشد، علاوه بر اثرات غیرمستقیم افت تولید، به صورت مستقیم نیز افت رفاهی بیشتری برای خانوار به دنبال تحریم ایجاد خواهد شد.

 

🔹در واقع بانک مرکزی و دولت نباید با تصور اینکه در شرایط رکودی قرار گرفته‏ایم، سیاست‏های انبساطی پولی و مالی در پیش بگیرند. شرایط تحریم یا افت تولید بالقوه به معنای رکود نیست. در واقع شرایط رکودی به شرایطی گفته می‏شود که تقاضا از میزان تولید بالقوه اقتصاد پایین‏تر باشد. معمولاً این اتفاق زمانی به وقوع می‏پیوندد که نرخ‏های بهره پولی در اقتصاد بالا باشند، یا به هر دلیل دیگری تقاضا در اقتصاد برای میزان کالاهایی که قابلیت تولید آن وجود داشته کمتر بوده است. تحت این شرایط از سیاست‏های پولی و مالی انبساطی برای تحریک تقاضا استفاده می‏شود.

 

اما بانک‏های مرکزی هوشمندتر امروزی چشم‏بسته حرکت نمی‏کنند، آنها متغیر مفیدتر و پراطلاعات‏تری مثل تورم را هدف می‏گیرند که به این طریق شوک‏های سمت عرضه را نیز لحاظ کنند. به این ترتیب فرقی نمی‏کند که تولید بالقوه ثابت بوده است یا خیر، به محض اینکه تقاضا از تولید بالقوه بالاتر برود، تورم بالا رفته و با این علامت‏گیری دقیق و استفاده از ابزار مناسب هیچ‏گاه در مورد اینکه باید در حال حاضر سیاست‏ها انبساطی باشند یا انقباضی اشتباه نمی‏کنند.

 

🔹بنابراین «آنچه بانک مرکزی باید و می‏تواند انجام دهد» برای برون‏رفت از شرایط فعلی بسیار محدود است و می‏توان تنها به بیان «آنچه بانک مرکزی نباید انجام دهد» پرداخت با این هدف که بانک مرکزی نهادی نباشد که یک‏تنه و البته به کمک دولت، تیر خلاص را بر پیکر اقتصاد وارد کند. به عبارت دیگر بانک مرکزی (به انضمام ولی آن یعنی دولت) به تنهایی می‏تواند اوضاع را وخیم کند ولی به تنهایی نمی‏تواند اوضاع را بسامان نگه دارد.

 

🔹مردم نمی‏دانند ما از تحریم نخوردیم، ما از خارجی و دشمن نخوردیم، از ماست که بر ماست. آنچه بر ما رفت حاصل سال‏ها مدیریت غیرکارشناسی است و حاصل سال‏ها اتلاف وقت و بحث‏های بیهوده به جای درس خواندن و تلاش در دانشکده‏های مدیریت و اقتصاد است. حاصل غرور و لجبازی و کینه‏توزی است که تمام آموزه‏های یک علم را بدون آنکه زحمتی برای سیطره بر ماهیت آن بکشد، باطل اعلام کرد. حاصل این است که گمان کردیم «اقتصاد علم ساده‏ای است»، بد خوردیم از این تفکر که «اقتصاد علم ساده‏ای است».

✍️محبوبه داودی/ دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

تجارت_فردا

۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۱۲:۱۳
تعداد بازدید : ۵۹۵
کد خبر : ۴۸,۹۸۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید