پایگاه
خبری فولاد ایران -
1️⃣ پردهء اول:
بازار ارز به مدت چند ماه به حال خودش رها میشود. مصاحبههایی از نمایندگان مجلس
پخش میشود که میگویند قیمت ارز به بالای ۲۰ هزار تومان خواهد رفت!
⏫ نرخ ارز در
کف خیابان به صورت هیجانی بالا میرود؛ مردمی که فکر میکنند از قافله عقب ماندهاند
به بازار هجوم می آورند و باعث افزایش بیش از پیش قیمتها میشوند.
2️⃣ پردهء دوم:
در سویی دیگر، دو بانکورشکسته دولتی دلارهای ۳ هزار تومانی را بین بازه ۱۵ تا ۱۹
هزار تومان به فروش میرسانند تا تراز منفی چند سالهشان مثبت و از ورشکستگی خارج
شوند. نقش اصلی فیلم، قسمتی از منابع ارزی خود را روی دلار ۱۴ تا ۱۹ هزار تومان میفروشد
تا بدهی و دیون موسسات مالی به مالباختهها پرداخت شود.
⚠️ همه بدهیها
رفع شده، ولی این اقتصاد با پایه حقوق ماهانه ۵۵ دلار (دلار ۲۰ هزار تومانی) سر پا
نمیماند.
🌀 دومینوی
سقوط قیمت ها شروع میشود؛ به طوری که بازار اشباع شده و خریداری دیگر در بازار
نیست.
3️⃣ پردهء سوم:
بازیگر نقش اول فیلم به عنوان ناجی وارد میشود و دلاری را که مردم ۳ روز قبل ۱۹
هزار تومان خریدهاند، ۱۰ هزار تومان می خرد تا بیشتر از این ضرر نکنند.
☝️این بازیگر،
اکثر دلارهایی را که روی ۱۰ هزار تومان دوباره خریده است، در Dead Cat
Bounce [یعنی
اصلاح موقت پس از ریزش شدید] هایی که قیمت دلار در دو ماه گذشته داشته، نزدیک به
قیمت بازار میفروشد.
4️⃣ پردهء
چهارم: [چه بسا شاید] قهرمان بخواهد کف ۱۰ هزار تومانی قیمت دلار را مجدداً همین
روزها رها کند و بازهم، به عنوان ناجی وارد شده و دلار را دوباره به ۸ تا ۹ هزار
تومان برساند...
⬅️ نتیجه:
✅ ۱. دلار از
۳ به ۹ هزارتومان افزایش یافته ولی رضایت عمومی از وجود دلار ۹ هزارتومانی (به جای
۱۹ هزار تومانی) حاصل شده است!
🏦 ۲. بدهی
موسسات مالی و بانک های ناکارآمد از حباب دلار/ریال پرداخت شده است!
👨🏻🏫 ۳. این ترکیدن حباب و از دست رفتن سرمایه
خیلیها که هیجانی اقدام به خرید کرده بودند، درس عبرتی برای عموم جامعه به وجود
میآورد تا مدتها سمت بازار ارز نروند! و این نقره داغ شدن خریداران طلا، سکه و
ارز در مقاطع حساسِ احتمالیِ آینده شاید به کنترل بازار کمک کند.
🚨شاید
نویسنده، کارگردان، بازیگران اصلی و قهرمان این فیلم تا اینجای سناریو همه کارها را
به خوبی پیش برده باشند، اما آیا پردهء جدیدی در راه است؟
✍️ سروش حسینزاده