پایگاه خبری
فولاد ایران - از برجام که دیگر جنازه ای هم نمانده
است، طرف اصلی صریحا کنار رفت و بقیه هم که نمی توانند یا نمی خواهند کاری کنند؛
حرف کسانی در ایران این است که از این توافق ننگین خارج شویم و دوباره فعالیت های
هسته ای را از سر بگیریم.
این خبر احتمالا برای برخی خوشحال کننده است، جنگ طلبانی در
امریکا همراه با لابی عرب ها و بعضی گروه های اپوزیسیون بر دونالد شیردل فشار
خواهند آورد که ضرب شستی به ایرانی ها نشان دهد و به دنبال اقدام نظامی برود،
احتمال توفیق آنها هم کم نیست، نزدیکان پرزیدنت هم حمایت خواهند کرد، بولتون که
نزده می رقصد و پمپئو هم بعید است مخالفتی داشته باشد. استدلال اقتصادی آنها که از
قضا ترامپ خوب می فهمد هم اینست که تا وقتی خیالمان از سمت ایران راحت نشده است،
نمی شود خاورمیانه و آسیای غربی را به حال خود گذاشت، باید حضور نظامی داشت و این
هم هزینه هایش زیادی بالاست.
ایران آخرین کشور از فهرست کشورهای لیست 11 سپتامبر است که
هنوز با ماشین نظامی امریکا مواجه نشده است، عراق و لیبی که لشکر کشی مستقیم رخ
داد و جریان سوریه را هم می دانیم، این سه دیگری هیچ خطری برای منافع امریکا و
متحدان آن در منطقه یعنی اسرائیل ندارند.
یک دلیل اساسی ژئوپلیتیکی هم این وسط هست: هیچ کشور متخاصمی
نباید در منطقه ای با منابع فراوان که کنترل آنها می تواند نفوذ جهانی ایجاد کند
موقعیت مسلط پیدا کند؛ روشن است که خاورمیانه یکی از این مناطق است، این اصل آنقدر
جدی است که حتی بلندپروازی های آخرین پادشاه ایران حتی با ارتباط مناسبی که با
واشینگتن داشت با مقاومت روبه رو شد، یک دولت ملی گرا هم به همین دلیل افزایش نفوذ
می تواند خیلی خطرناک باشد، شاید علت اینکه کسانی در امریکا برای مبارزه با ایران
به فرقه رجوی و بانو به عنوان به اصطلاح الترناتیو نزدیک شده اند همین باشد، گروهی
منفور ولی سازمان یافته که می توانند در بزنگاه ها موثر باشد، ولی مشروعیت لازم
برای کاری جدی را ندارند. گفته می شود تعدادی از نفرات آنها به عراق انتقال پیدا
کرده اند.
ایده آل کسانی اینست که ایران به مرزهای قومی و زبانی تجزیه
شود و خطر آن کاهش یابد، کسانی دیگر معتقدند حمله تمام عیار نظامی مثل عراق زیادی
پرهزینه است، ولی بد نیست زیرساخت های غیرنظامی مورد حمله گسترده قرار گیرد تا
ریسک ایرانی ها کاهش پیدا کند؛ این گزینه اخیر هوادار کم ندارد.
یک دلیل دیگر برای توجیه حمله نظامی می تواند این باشد که
خیلی ها در ینگه دنیا قضیه گروگان گیری و دیگر اقدامات خصمانه ایران را همچنان به
یاد دارند و معتقدند باید درسی جدی به ایرانی ها داد تا بقیه کشورها نیز حساب کار
دستشان بیاید، اینکه اوضاع چگونه می شود باید نشست و دید، همه چیز بستگی به واکنش
های آینده اهالی سیاست و نظامی ها دارد. والله اعلم.
پ.ن: آنچه آمد خلاصه ای از یادداشت شیرین هانتر، از
تحلیلگران بنام ایران و استاد دانشگاه جورج تاون است.
راهبرد