پایگاه
خبری فولاد ایران - به احتمال قوی عمده تحریمها سالها بهطور موثری برقرار خواهند
بود و بر این اساس نتیجه خواهم گرفت که باید به فکر یک دگرگونی عمده در رویکرد به مصرف
و سرمایهگذاری و تولید بود و به مشخصات و ملزومات آن فکر کرد.
💢 چرا محتمل است
که عمده تحریمها مدت مدیدی، شاید یک دهه یا بیشتر، پابرجا بمانند؟ بخش اول استدلال
من مربوط میشود به ترکیب نیروهای سیاسی در آمريکا که طرفدار اعمال تحریمهای شدید
علیه ایران هستند. کم نیستند کسانی در ایران یا خارج از ایران که بر این باورند که
نیروی محرکه سیاست فعلی آمریکا، شخص ترامپ و افراد و گروههای سیاسی دور و بر او هستند.
ولی واقعیت این است که ائتلاف سیاسی ضد نظام ایران در آمریکا بسیار فراتر از ترامپ
و اطرافیانش گسترش دارد. گرچه بیشتر مخالفت با برجام در آمریکا از طرف جناحهای محافظهکار
و حزب جمهوریخواه ابراز شده است، این دیدگاه در میان لیبرالها و اعضای حزب دموکرات
هم طرفداران زیادی دارد. بهخصوص، لابی پرقدرت اسرائیل که مخالف سرسخت کنار آمدن آمریکا
با ایران است، در هر دو حزب اصلی آمریکا نفوذ عمیقی دارد و نقش یکی از هماهنگکنندههای
ضدیت با برجام را در آمریکا بازی میکند. نباید فراموش کرد که اوباما که بر اساس دیدگاه
خاص خودش برجام را امضا کرد هیچ وقت آن را به تصویب کنگره نرساند و فقط با تهدید وتو
و به کمک اقلیتی از نمایندگان و سناتورها، آن هم در مواردی به زور، مانع رد آن موافقتنامه
توسط اکثریت اعضای کنگره شد. در واقع، تمام تحریمهایی که توسط کنگره قبل و بعد از
برجام وضع شده، تقریبا به اتفاق آرا به تصویب رسیده است. آن اکثریت بزرگ هنوز هم پا
برجا است و از تصمیم ترامپ در مورد برجام حمایت میکند. این را هم باید به خاطر داشت
که دستگاههای اداری دولت آمریکا چند دهه است که روی ساز و کار تحریمها بهخصوص در
رابطه با ایران سرمایهگذاری کردهاند و اقتصاد آمریکا بیشتر هزینه نظام تحریم را پرداخته
است. در ضمن ممکن است دولت آمریکا منافعی هم در ادامه تحریمها ببیند، مثل یادگیری
برای قویتر کردن ابزار فشار اقتصادی علیه دیگر کشورها که بخواهند آمریکا را به چالش
بکشند، هر چند ممکن است استفاده بیش از حد و درازمدت از این ابزار، واکنش قوی و وسیعی
در دنیا برای محدود کردن قدرت آمریکا ایجاد کند. به هر تقدیر، در مجموع میتوان نتیجه
گرفت که نگه داشتن تحریمهای اقتصادی ایران لااقل در چندین سال آینده هزینه زیادی به
آمریکا تحمیل نمیکند؛ بنابراین با توجه به این ترکیب نیروهای سیاسی در آمریکا خیلی
بعید است هیچ رئیس جمهوری بعد از ترامپ بخواهد دوباره آمریکا را به برجام باز گرداند.
هزینه سیاسی این کار خیلی بالاست و هر چند هم رئیس جمهور بعدی طرفدار بهبود روابط با
دیگر کشورها باشد، آنقدر درگیر رفع مشکلات داخلی و خارجی آمریکا خواهد بود که سرمایه
سیاسی لازم برای رویارویی با اکثریت مخالف برجام را نخواهد داشت. به گمان من بعید است
در چندین سال آینده و شاید خیلی بیشتر تغییری در این وضع ایجاد شود. در ضمن خروج آمریکا
از برجام، ایران را در شرایطی گذاشته که بهنظر نمیرسد امکانی برای مذاکرهای شامل
عقبنشینی از آنچه در برجام به دست آمده وجود داشته باشد.
دکتر هادی صالحی اصفهانی استاد اقتصاد دانشگاه دانشگاه ایلی نوی آمریکا