پایگاه
خبری فولاد ایران - شماتیک بودجه ریزی دولت، یکی از چالشهای اساسی اقتصاد
ایران است. ساختار بودجه، تحت تاثیر سیاستهایی است که به طرز نگران کنندهای
موجب ناپایداری اقتصاد ملی شدهاند.
یکی از عمده ترین زمینههای ناپایداری بودجه و مصدر شکلگیری
یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد کشور، از یک سو تعهدات گسترده دولت و ساختار
بسیار بزرگ و پرهزینه وظایف بخش دولتی در کشور و از سوی دیگر، ناکارایی در تخصیص
منابع و اتلاف منابع ملی است.
در طول 5 دهه گذشته
دولتها همواره بسیار بیش از درامدهای خود هزینه کردهاند و شکاف بین هزینه و
درامد خود را با درامدهای نفتی پر کردهاند. بهعنوان مثال بهطور میانگین در یک
دهه گذشته، هزینههای جاری دولتها 52 درصد بیش از درامدهای عمومی انها بوده است.
این نسبت همه ساله
با افزایش معناداری مواجه شده؛ بهطوریکه در 6 ماه نخست امسال، هزینههای جاری
دولت، حدود دو برابر درامدهای عمومیاش بوده است.
از طرفی بودجه عمومی کشور شامل سه بخش هزینه های جاری، هزینه
های عمرانی و پرداخت های انتقالی یارانه ای شکل گرفته است که شتاب رشد هزینه های
جاری کشور که مهم ترین ان حقوق و دستمزد است انقدر افزایش یافته است که بدون اغراق
باید گفت هزینه های جاری 70 الی 80 درصد بودجه عمومی یکسال کشور را مصرف می کند.
دغدغه و نگرانی که
متصور است. دولت برای تامین هزینه های جاری اش از طریق انتشار اوراق خزانه و بدهی
در بازار سرمایه اینده فروشی کند و دولت های اینده را با حجم عظیمی از بدهی هایی
روبه رو کند که این بدهی ها صاحب سود ماهانه هستند و به شکل خزنده ای بر حجم کل
بدهی های بخش دولت به سایر بخش ها بیفزاید.
راه حل مشکل بودجه و راهکار این چالش بزرگ، در بازتعریف
سیاستهای بودجه جاری و رفاهی دولت، افزایش کارایی و کارامدی دولت و جابهجایی
اولویتهای سیاستگذاری دولت بطرف تقویت سیاست عرضه است.
در این راستا باید
ابتدا سیاستهایی که به جای سوق دادن جامعه به تولید و کارائی و بهره وری و رشد و
توسعه بیشتر، بر توزیع و مصرف منابع مالی و زیرزمینی متعلق به نسلهای فعلی و نسلهای
اینده استوار است، باز تعریف شود.
سیاستهای رفاهی
مبتنیبر توزیع و مصرف منابع مالی و زیرزمینی بهویژه سیاستهای بازار انرژی،
توزیع یارانه نقدی، سیاستهای حمایتی بخش کشاورزی و انواع پرداختهای انتقالی
دولت، اساسا به دنبال ایجاد رفاه با تکیه بر توزیع منابع و تخلیه ثروتهای
زیرزمینی و مصرف بیش از تولید است، بنابراین قابل دوام نیست.
✍️ مجید
دهقانی