پایگاه
خبری فولاد ایران - در چند دهه گذشته سیاستمداران ما به ظاهر برای برقراری
عدالت اجتماعی اما در اصل برای کسب محبوبیت بیشتر به منابع کشور حمله کردهاند. در
این تهاجم بیرحمانه نه آب مصون مانده و نه سوختهای فسیلی؛ نه جنگل و نه حتی خاک.
البته تنها منابع طبیعی نیست که مورد دستبرد سیاستمداران
قرار گرفته است، آنها حتی به منابع مالی نسلهای بعد نیز رحم نکردهاند. دولت نفتی
ما روزبهروز بزرگتر شده و تحمیل هزینههای فراوان، بودجه کشور را با کسری مواجه
کرده و این کسری، دولتهای ما را به استفاده از منابع مالی بیننسلی وسوسه کرده
است. سیاستمداران برای کسب محبوبیت بیشتر به منابع صندوقهای بازنشستگی و بانکها
حمله کرده و ابایی ندارند که به هر منبع دیگری نیز حمله کنند. آنها به اسم عدالت
اجتماعی انبوهی منابع حاصل از فروش بیرویه نفت را بدون هیچ پشتوانهای به اقتصاد
کشور تزریق کرده و تورم ایجاد کردهاند.
در کنار این گرفتاری بزرگ، نهاد دولت نیز در سالهای اخیر
نتوانسته کیک اقتصاد را بزرگ کند این در حالی است که تعداد افرادی که سهم بیشتری
از این کیک طلب میکنند، مدام بیشتر میشود، در نتیجه سیاستمداران به منابع نسلهای
بعد متوسل شدهاند. چون برداشت از منابع نسلهای آتی هیچ هزینه سیاسی برای هیچ
سیاستمداری نداشته است؛ دولتها از جیب نسلی برداشت کردهاند که هنوز وجود ندارد
تا از خود دفاع کند. به همین دلیل است که دولتها دولتِ پس از خود را بدهکار میکنند
و هزینه تصمیمات و توزیع ثروت خود را به دوش دولت بعدی میاندازند که هنوز بر سر
کار نیامده است. در چنین فرمولی مشخص است که منابع بودجه خرج اولویت سیاستمداران
میشود نه مردم.
☑️محسن جلالپور