صادرات گاز در دامِ یک مقایسه اشتباه
پایگاه
خبری فولاد ایران - وحید حاجیپور| ... هر یک از دارندگان ذخایر گاز طبیعی با
توجه به مؤلفههای مهمی همچون بازارهای هدف، موقعیت جغرافیایی، تعداد همسایگان، نقش
گار در امنیت ملی و... راهبردهای مختلفی را برای صادرات گاز انتخاب میکنند. به عنوان
نمونه کشور قطر راهبرد صادراتی خود را روی الانجی بنا کرده است؛ چراکه مجبور است
برای صادرات گاز خود به این سمت حرکت کند. این کشور بر خلاف کشورهایی مانند ایران،
روسیه، ترکمنستان، آذربایجان و... ازتعدد همسایگان سود نمیبرد و به دلیل دسترسی آسان
به آبهای آزاد، گاز طبیعی خود را مایع و فشرده کرده و صادر میکند.| این کشور حدود
600 میلیون مترمکعب تولید گاز دارد و با توجه به جمعیت 2.6 میلیون نفری خود، قاعدتاً
بازار مصرفی در داخل ندارد و مجبور است گاز خود را صادر کند. جز خط لوله دلفین که کمتر
از 50 میلیون متر مکعب گاز را به امارات صادر میکند، گاز این کشور در تأسیسات گازی
به الانجی تبدیل شده و صادر میشود.
🔺 استرالیا نیز
به همین شکل است؛ کشوری در قارهای دورافتاده که برای گاز خود چنین استراتژی را انتخاب
کرده و آن را به صورت الانجی صادر میکند، اما در مقابل بیش از 90 درصد گاز خود را
از طریق خط لوله صادر کرده و آذربایجان و ترکمنستان نیز از این استراتژی برای صادرات
گاز بهره میبرند.| اینکه عنوان شود ایران
باید تمرکز خود را بر الانجی قرار دهد، یک خطای راهبردی و نشانی از یک برداشت سطحی
از مقوله گاز و ژئوپلتیک انرژی است. ایران با 15 کشور مرز خاکی و دریایی دارد که اغلب
این کشورها نیازمند گاز هستند. ایران و قطر دو کشور منطقه هستند که ذخایر بالای گاز
دارند درست برخلاف سایر کشورها که از این موهبت بهرهمند نیستند.
🔺باید توجه داشت
که با توجه مزیت ایران در برخورداری از همسایگان نیازمند گاز، خط لوله برتری عمیق و
بزرگی نسبت به الانجی دارد. اصولاً خط لوله یکی از مؤلفههای قدرت در سیاست خارجی
است و این موضوعی است که متأسفانه با وجود اهمیتش، مورد غفلت واقع شده است درست بر
عکس الانجی که چنین قدرتی ندارد.
🔺در صادرات گاز
توسط خط لوله، کشور صادرکننده، گاز را با فرمولی مشخص و در قرارداد بلندمدت – معمولاً
25 ساله – به خریدار میفروشد، این به معنای نفوذ راهبردی در بازارهای هدف است، درحالیکه
چنین امتیازی در الانجی وجود ندارد. گرچه بازار الانجی به پیشرفتگی بازار نفت نیست،
اما بیشباهت هم نیست، در این بازار محمولههای گاز مایع در قالب قراردادهایی خرید
و فروش میشود و با توجه به اینکه بیش از 10 کشور تولیدکننده الانجی هستند، نبود
یک فروشنده موجب میشود خریدار به سراغ فروشندگان دیگر برود.
🔺این بدان معنی
است که با الانجی نمیتوان از این فرصت برای چانهزنی سیاسی و اقتصادی با کشور خریدار
بهره برد، درست برخلاف خط لوله که کشور فروشنده گاز، یگانه تأمینکننده انرژی موردنیاز
خریدار خود است. مانند کاری که روسیه در اروپا انجام میدهد و با وجود تلاشهای امریکا
برای کاهش نفوذ اقتصادی و حتی سیاسی روسیه در اروپا، مسکو برای افزایش صادرات گاز به
قاره سبز مسیرهای دیگری را در دستور کار قرار داده است.
🔺البته روسها
وارد بازار الانجی نیز شدهاند و امریکا نیز طرحهای بزرگی را دراینباره در دست
اجرا دارد، اما این بدین معنی نیست که روسها در حال تغییر استراتژی خود هستند. ایران
چه در خط لوله و چه در حوزه الانجی از موقعیت جغرافیایی ممتازی برخوردار است، اما
اولویتها را نباید فراموش کرد. خط لوله بهترین و اصلیترین راهبردی است که سیاستگذاران
کشور در سطح کلان باید با تأکید بیشتری دنبال کنند، هرچند که کمی دیر شده است. پیگیری
صادرات گاز از طریق الانجی هم زمانبر است و هم نیازمند سرمایهگذاری کلان است که
صرفه اقتصادی ندارد. ضمن آنکه هیچ امتیاز مثبتی برای ایران ندارد.
میز نفت