پایگاه
خبری فولاد ایران - برای هفتمینبار در نیمقرن اخیر و برای سومینبار در همین
۱۰ سال گذشته، اقتصاد ایران در حال ورود به وضعیت
رکود تورمی است.
رکود به معنای کاهش تولید ناخالص داخلی و بهتبع آن افت درآمد
سرانه خواهد بود و این یعنی همه مردم ایران در یکی دو سال آینده به طور متوسط فقیرتر
خواهند شد. اگر در نظر داشته باشیم که این رکود با موج تورمی ۳۰
تا
۴۰درصدی -یا حتی بیشتر- همراه میشود و بدانیم که
«تورم، مالیات فقراست» متوجه میشویم که فشار رکود تورمی در سالهای آینده بیشتر روی
دوش کدام بخش از مردم ایران خواهد بود.
با اینکه در آغاز کار دولت حسن روحانی به نظر میرسید میتوان
به پایان سیاستگذاریهای اشتباه اقتصادی امیدوار بود، امروز کمتر کسی نام آنچه دولت
او در یک سال گذشته انجام داده را سیاستگذاری درست مینامد.
مخالفان سیاسی روحانی البته از این روند خرسندند؛ چراکه شکست
او را پیروزی خود میدانند، اما از این نمد برای مردم ایران کلاهی ساخته نمیشود که
هیچ، کلاه موجود را هم از سر بسیاری از آنان برمیدارد.
طبق معمول سیاستمداران احتمالاً اینبار هم مسوولیت خطاهای خود
را نمیپذیرند و در توجیه وضعیت ناخوشایند اقتصادی کشور از تحریمهای ناعادلانه آمریکا
یاد خواهند کرد تا نقش خود را کوچکتر از آنچه واقعاً هست جلوه دهند. با این حال ناظران
بیطرف میدانند که حتی اگر نقش فشارهای خارجی در ایجاد رکود را بپذیریم، نمیتوان
از سهم بزرگ سیاستگذاریهای غلط داخلی در ایجاد و تشدید تورم چشم پوشید.
برای مردم ایران البته تفاوتی نمیکند که عامل فشارهای اقتصادی
داخلی است یا خارجی. آنها کاهش رفاه نسبی و کوچک شدن سفره خود را با تمام وجود احساس
میکنند و به شنیدن توجیهات سیاستمداران علاقهای ندارند.
اما رکود تورمی دقیقاً با ما چه خواهد کرد؟ پرونده ویژه شماره
299 به دنبال پاسخی برای این سوال است.
تجارت فردا