پایگاه
خبری فولاد ایران - در چند هفته گذشته یعنی از زمان آغاز دور دوم تحریمهای آمریکا
علیه ایران که بخش انرژی، کشتیرانی، بیمه و تعاملات مالی این کشور را هدف قرار داده،
دیدگاههای مختلفی درباره میزان اثرگذاری این تحریمها بر اقتصاد ایران مطرح بوده است.
عدهای از کارشناسان معتقدند نحوه اعمال این تحریمها از سوی
آمریکا سبب خواهد شد تاثیر مورد نظر واشنگتن بر اقتصاد ایران گذاشته نشود. اما عدهای
میگویند تاثیرات یاد شده نه در کوتاهمدت بلکه در میان مدت مشاهده خواهد شد. به باور
آنها، کسانی که شک دارند تحریمهای جدید به اهداف خود برسند اشتباه میکنند. درست است
که تاثیر فوری این تحریمها بر درآمدهای نفتی ایران اندک بوده، اما در آینده تاثیر
این تحریمها بزرگتر خواهد بود. در واقع تحت تاثیر تحریم ها، ایران در نهایت نخواهد
توانست به صادرات نفت و گاز ادامه دهد.
اتحادیه اروپا وعده داده زیانهای حاصل از تحریمهای آمریکا به
شرکتهای خود را جبران کند و تلاش کرده ابزار ویژه مالی برای انجام تراکنشهای تجاری
با ایران به وجود آورد. این ابزار میتواند سیستم معاملاتی سوئیفت را دور بزند، طوری
که تعاملات مالی بین ایران و اتحادیه اروپا تحت نظارت آمریکا قرار نگیرد. به رغم این
تلاشها مشخص نیست حجم تجارت بین اتحادیه اروپا و ایران چه میزان خواهد بود. شرکتهای
بزرگ اروپایی که در حوزه انرژی، کشتیرانی و بیمه فعالیت میکنند به همکاری خود با ایران
خاتمه میدهند. برای مثال شرکت دانمارکی مولر مرسک که بزرگترین شرکت حمل و نقل دریایی
است و در حوزههای اکتشاف و استخراج نفت و گاز نیز فعالیت میکند به همکاری خود با
ایران پایان داده است. .
نکته دیگر این است که خود بازار علیه تحریمهای آمریکا عمل میکند
به این معنا که کاهش عرضه نفت از سوی ایران به رشد قیمتها منجر میشود و این به آن
معناست که درآمدهای نفتی این کشور هرگز کاهش نخواهد یافت. وقتی آمریکا خریداران بزرگ
نفت ایران را از تحریمها معاف کرد، قیمت نفت پایین آمد. البته افت قیمتها حاصل پیشبینی
کاهش نرخ رشد اقتصاد جهان در سال آینده نیز است.
ایران جزو بزرگترین تولیدکنندگان بزرگ نفت جهان است. اما صادرات
نفت این کشور به میادین نسبتا پیر وابسته است و تولید نفت از این میادین به سرعت کاهش
خواهد یافت. میزان سرمایهگذاری برای توسعه میادین کافی نیست در نتیجه در سالهای آینده
شرایط تولید نفت ایران خوب نخواهد بود. قبل از امضای پیمان هستهای ایران در سال
۲۰۱۵ این کشور هیچ میدان نفتی جدیدی را از سال ۲۰۰۷ به بهرهبرداری نرسانده بود و اکنون
هم امکان این کار کم است زیرا چنین پروژههایی به سرمایهگذاریهای عظیم خارجی نیازمند
است. حتی چین که معمولا چنین سرمایهگذاریهایی انجام میدهد، با مشکلاتی مواجه خواهد
بود زیرا سرمایهگذاری چین معمولا از طریق بانکهای دبی انجام میشود و مقامات بانکی
امارات در برابر جریان منابع مالی چین برای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران مانعتراشی
خواهند کرد.
اگر ایران نتواند میادین جدید نفتی را به بهرهبرداری برساند
باید با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته از میادین قدیمی استفاده بهتری بکند اما فعلا
ایران به فناوریهای قدیمی متکی است و تاثیر این فناوریها بسیار کم است و با گذشت
زمان کارآیی آنها کمتر میشود. برای مثال روش تزریق مجدد گاز به میادین نفت هم سبب
از میان رفتن گاز میشود و هم میزان کمتری گاز برای مصارف خانوارها و واحدهای صنعتی
باقی خواهد ماند. خانوارها و صنایع کوچک ۵۰ درصد گاز طبیعی را در ایران مصرف میکنند
و مصرف آنها در حال افزایش است. همچنین ۱۴ درصد گاز طبیعی ایران صرف تولید محصولات
پتروشیمی برای صادرات میشود و صادرات محصولات پتروشیمی بخش بزرگی از صادرات غیر نفتی
ایران را تشکیل میدهد. با توجه به آنکه تحریمهای ثانویه آمریکا از دسترسی ایران به
فناوریهای پیشرفته توسعه میادین نفتی جلوگیری میکند، ایران در آینده برای حفظ سطح
تولید نفت و همزمان تامین نیاز رو به رشد برای گاز طبیعی و محصولات پتروشیمی با مشکلات
بزرگی مواجه خواهد شد.
در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در اوج تحریمهای قبلی، ایران با همین
مشکل مواجه بود و مجبور شد تامین گاز به مجتمعهای پتروشیمی را کاهش دهد زیرا نمیخواست
از تولید نفت بکاهد. به این ترتیب در کوتاهمدت ایران میتواند تاثیرات منفی تحریمهای
آمریکا را از سر بگذراند. اما در میانمدت و بلندمدت اگر شرایط تغییر نکند، وضعیت بخش
نفت این کشور دشوار خواهد شد. ایران مجبور است با روشی به فناوریهای پیشرفته جوانسازی
میادین نفت دست پیدا کند، در غیر اینصورت اقتصاد نفتی این کشور با مشکلات بزرگ مواجه
خواهد شد.
✍️میشل تانچام
فارن پالیسی