پایگاه
خبری فولاد ایران
- آنچه تفاوت تحریمهای پیشا و پسابرجامی را برجسته میکند، فضای
متفاوت بینالمللی است . در فضای پیشا برجامی آمریکا موفق شده بود که یک اجماع جهانی
را علیه ایران شکل بدهد و آمریکا با استفاده از این ظرفیت، در اعمال تحریمها از قابلیت
زیادی برخوردار بود.در فضای پساتحریم، آمریکا با حمایت کشورهای ۱+۴
از
برجام فاقد قابلیتهای پیشابرجامی در اعمال فشار به طرفهای معامله با ایران بوده و
صرفا متکی به تواناییهای اقتصادی خود شده است؛ هرچند که همین قابلیت نیز به حدی است
که اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و آن را در وضعیت غیرعادی قرار دهد
چین ضمن حمایت قاطع از برجام، در عمل اقدام خاصی به عمل نمیآورد.در
دوره قبل چین بهای نفت خریداری شده از ایران را در حساب کونلون بانک خود نگهداری میکرد
و از آن محل بهای خدمات و کالاهای فروخته شده به ایران را پرداخت میکرد. چین حاضر
نشد حتی پس از اجرایی شدن برجام تتمه این حساب را به خزانه ایران واریز کند، چین به
سبک و شیوه خودش نوعی تحریم مالی، بازرگانی به ایران تحمیل کرده و هرچند که از برجام
حمایت میکند و سیاستهای ضد برجامی آمریکا را تقبیح میکند، ولی در عمل در راستای
تامین منافع ملی خود از تنگناهایی که علیه اقتصاد ایران با تحریمهای یکجانبه آمریکا
ایجاد شده است، بهرهبرداری میکند
شرکتهای روسی به نظر میرسد کمتر از شرکتهای اروپایی و چینی
نگران جرایم آمریکا هستند، چراکه در حال حاضر این شرکتها فعالیت قابل توجهی در بازار
آمریکا ندارند و این احتمال وجود دارد که روسیه به فروش نفت ایران نیز کمک کند، ولی
در مجموع به نظر نمیرسد که مناسبات اقتصادی معناداری حداقل در کوتاهمدت بین ایران
و روسیه بتواند شکل بگیرد
به رغم تلاشهای مستمر دیپلماتیک در متقاعد کردن
کشورهای طرف معامله ایران به نادیده گرفتن تحریمها، در عمل گستردگی تور تحریمهای
آمریکا کشورها را وادار میکند که حتی به رغم میل باطنی خود با آمریکا وارد تعامل شوند.ابتکار
عمل در مورد چگونگی اعمال تحریمها و فراگیر کردن آن فعلا در اختیار آمریکاست و در
حال حاضر کشورها به دنبال کاهش آثار آن روی اقتصاد ملی خود هستند
حالا چند سناریو پیش روی ایران قرار دارد
۱- ادامه وضعیت موجود به
قصد خرید زمان و امید بستن به تحولات مثبت در سیاست خارجی آمریکا
۲- اتخاذ سیاست تهاجمی
به این صورت که ضمن مقاومت در مقابل فشارهای آمریکا ، هزینه اعمال تحریمها را برای
آمریکا بالا ببریم
۳- تسلیم شدن در مقابل
فشارها و پذیرش شرایط ظالمانه آمریکا
۴- با استفاده از فضای
سیاسی مساعد بینالمللی و با حفظ کرامت ملی و با لحاظ کردن مصالح ملی باب مذاکره با
آمریکا را باز کند
در مورد سناریوی اول تداوم این وضع خطر فروپاشی اقتصادی و اجتماعی
را به دنبال دارد.سناریوی دوم بسیار پرهزینه است و اتفاقات پیشبینینشده میتواند
سطح تنشها را چنان افزایش دهد که خطر درگیری نظامی در آن تقویت شود
اتخاذ سیاستهای تهاجمی و پیشبینی اقدامات احتمالی آمریکا همچون
بستن تنگه هرمز و ناامن کردن مسیر صادرات نفت قطعا توسط مقامات مورد وثوق حاکمیت اندیشیدهاند.تسلیم
شدن در مقابل آمریکا نیز قابل قبول نیست؛سناریوی چهارم سیاستگذاری برای انجام مذاکره سازنده با آمریکا
است.ویژگیهای مناسبات ایران و آمریکا از فردای انقلاب تا به امروز، وجود دیوار بلند
بیاعتمادی و حضور فعال ابرهای تیره بر آسمان روابط سیاسی است. با این وجود ایران و
آمریکا تجربه های زیادی در مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با یکدیگر اندوختهاند. نخستین
تجربه از این دست مربوط به حل مشکل گروگانگیری بود که با میانجیگری کشور الجزایر،
منجر به امضای بیانیه الجزایر شد. ایران در فرآیند دولتسازی در افغانستانِ پس از طالبان
و همچنین در عراق بعد از صدام، باز هم مذکره با آمریکا را تجربه کرده است و در نهایت
در شکل دادن به برجام ایران با آمریکا طعم مذاکرات طولانی و فشرده را چشید. به نظر
میرسد ایران و آمریکا برای از سرگیری مذاکرات در شرایط بحرانی و پیچیده از آمادگی
لازم برخوردار هستند. فقط باید شرایط مساعد برای شروع آن فراهم شود. این احتمال وجود
دارد که در آستانه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این فضا فراهم شود
بجای پرداخت هزینه سنگین رویارویی با سیاستهای منطقهای و جهانی
آمریکا، باید آماده پرداخت هزینه رفع موانع گفتوگوی فراگیر ملی شد.نهادهای حاکمیتی
که مسوولیت سنگینی در ایجاد وضعیت و بحران فعلی دارند، نمیتوانند بدون بسیج تمامی
منابع و امکانات از جمله فراهم کردن زمینه مشارکت فعال نخبگان، صاحبنظران و جوامع
مدنی از بحران فعلی عبور کنند.
✍️ دکتر یوسف مولایی
دنیای اقتصاد