پایگاه خبری فولاد ایران - روزگاری که درس میخواندیم به ما یاد دادند علم اقتصاد با عدد، رقم و نتیجه همراه است و هر کس میخواهد در اقتصاد سخن بگوید باید چند تا عدد و رقم درست و حسابی ارائه کند که در عمل هم قابل مشاهده باشد. به همین علت گفته میشود علم اقتصاد برخلاف سیاست و الهیات نه در مورد مسائل مربوط به عرش که در مورد مسائل به فرش (زمینی) صحبت میکند. کشوری که اقتصاد آن در چنبره دولت، دولتیها و شبهدولتیها قرار دارد و بخش خصوصی آن در حال احتضار است چه میداند تاثیرات چهار صفر یا صفر صفر چیست. ما فقط میدانیم که نرخ ارز دولتی ۴۲ هزار ریال و کمترین نرخ بازار آن ۱۲۶ هزار ریال یعنی چهار برابر است یعنی هر کس توانسته باشد یک دلار دولتی را در یک مشت به دست آورد و آنرا با مشت دیگرش بفروشد خودبهخود، ۸۴ هزار ریال یا به تعبیر بانک مرکزی ۸۴ ریال نصیبش میشود که نمونه بارز آن حاج قربانعلی با دارا بودن ۵ کلاس سواد و دریافت رقمی حدود ۴۵۰ میلیون دلار دولتی و سود حاصل از فروش آن در بازار آزاد در سال گذشته ماشینسازی تبریز (۷۰۰ میلیارد تومان) و همچنین شرکت میلگردسازی در تبریز و کارخانه ریختهگری را با هم خریداری کرده است.
در مقایسه اگر همه تجار صادرکننده پسته در استان کرمان موفق شوند کل محصول تولیدی امسال را به یکصدهزار تن رسانده و با یک تحلیل خوشبینانه همه آنها را کیلویی ۹ دلار با هزار مکافات صادر کنند، عملا هزاران خانوار درگیر این تولید ۹۰۰میلیون دلار نصیبشان خواهد شد که با کسر قیمت تمام شده ۴۵۰ میلیون دلار سود در مشت دیگرشان باقی میماند (البته اگر سازمان مالیاتی و تامین اجتماعی و گمرک و بانکها اجازه دهند). یعنی در واقع ۶۰ هزار خانوار کشاورز گرمازده و فلکزده کرمانی فارغ از بلایای آسمانی، آفت و… معادل ارز تخصیصی حاج قربانعلی- آنهم از طریق تولید و فروش و نه رانتخواری- به دست خواهند آورد. با توصیف بالا برای صاحبان کسبوکاری که با پسته و صادرات سروکار دارند حذف اساسا یک صفر و چند صفر مهم نیست بلکه راهکارهای تسهیل کسبوکار و بهبود شاخصهای تورم، اشتغال و بیکاری و زیستمحیطی مهمترین موضوع حیاتی است به شرط اینکه در این رهگذر دچار مصیبت مالیات بر ارزش افزوده و علیالراس و تامین اجتماعی نشوند یا معضلات وامهای بانکی گریبانگیر آنان نشود.
به طور مشخص در آمریکا به عنوان رقیب بازارهای پسته ایران ۱۵۰ هزار هکتار اراضی زیر کشت پسته با متوسط تولید ۲۵۰ هزار تن در سال در مقایسه با ایران که دارای ۴۵۰ هزار هکتار اراضی زیر کشت پسته با متوسط برداشت سالانه ۲۰۰ هزار تن پسته، حکایت از تحقیق و توسعه و در بهرهوری خاک و بهینهسازی تولید پسته دارد که دولت آمریکا در حمایت از صادرات پسته به کار بسته است، در حالی که هنوز که هنوز است تولید و برداشت پسته در ایران به روش سنتی و فاقد حمایتهای دولتی در زمینه تکنولوژی یا دانش تولید و برداشت نوین است لذا برای کسبوکارهای خصوصی آنچه بیش از حذف چند صفر از پول ملی است، حذف مقررات دست و پاگیر تولید و خدمات، حذف واسطههای بیکار و عاطل و باطل، حذف باندبازی، حذف مشکلات تولید و صادرات، حذف موانع متعدد توسعه صادراتمحور و… است.
در خبرها آمده است که دولت لایحه حذف چهار صفر از پول ملی را تصویب و عنقریب لایحه جهت تصویب نهایی تقدیم مجلس خواهد شد. یادم افتاد که از سال ۱۳۹۶ تاکنون لایحه ارزش افزوده قرار بود با اصلاحات در مجلس بررسی و تصویب شود که تاکنون به تعویق افتاده و کسبوکارهای بسیاری به دلیل مقررات ابهام در اجرای قانون ارزش افزوده فعلی تعطیل شدهاند یا در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند که نه با حذف چهار صفر و نه با حذف ۱۲ صفر دیگر قادر به ایستادن و ایستادگی برای تولید، صنعت و کشاورزی نخواهند بود.
صاحبان کسبوکار بخش خصوصی بیش از آنکه نگران حذف چهار یا شش صفر باشند، نگران شاخصهایی نظیر امنیت حقوق مالکیت، افزایش فضای ایمنی محیط کار و سرمایه، روان شدن قوانین و مقررات متضمن حذف مقررات مزاحم، حذف سوگیریهای غیرمنصفانه مالیاتی، حذف فرآیندهای زائد برای راهاندازی کسبوکارهای جدید، حذف حوزه تصدیگری دولتی یا شبهدولتی و… هستند که هیچیک از درون سیاست حذف چهار صفر دیده نشدهاند.
✍️جلیل کاربخش
جهان صنعت