پایگاه خبری فولاد ایران-
💹به نظر میرسد اقتصاد ایران در یک نامعادله گرفتار شده است. چالشها همان چالشهایی هستند که در طول دههها وجود داشتند و واکنش تصمیمگیران نیز همچون یک نوار، در دور تکرار گرفتار شده است.
💹کیفیت سیاستگذاری اقتصادی دچار توقف شده است. شاید دلیلش در این بین، جزیرهای اندیشیدن و جزیرهای عمل کردن است. طول و عرض نظام تصمیمگیری به حدی رسیده که جریانهایی با افکار اقتصادی کاملا متعارض، در آن نقشی موثر ایفا میکنند. حاصل چنین جزیرهای تاکنون درجا زدن و ماندن در مفاهیم پایه بوده است.
💹در کشور ما اقتصاد و سیاست از یکدیگر کاملا جدا هستند و هرکدام ساز خود را میزنند. در کشورهای مختلف دنیا سیاست عبارت است از تسهیل اقتصاد. در واقع سیاست، موانع غیراقتصادی بر سر راه اقتصاد را برمیدارد، بنابراین اقتصاد از سیاست سرویس میگیرد و سیاست، تسهیلکننده و اقتصاد، فراهمکننده امکانات برای مردم است. این در حالی است که در ایران اینگونه نیست.
💹در دنیا مولفه سیاسی تصمیمات اقتصادی را سیاستمداران نمایندگی و دنبال میکنند، اما در کشور ما، اقتصاد و سیاست از یکدیگر جدا هستند و سیاست، خود اهداف مستقلی را دنبال میکند که نهتنها کمک به اقتصاد نمیکند، بلکه در غالب موارد برای آن هزینهزا است.
💹در هر کدام از تصمیمات مهم اقتصادی کشور، باید ظرف سیاسی آن نیز مدنظر قرار گیردا،گر قرار است تغییری در مولفه مهمی از زندگی مردم صورت گیرد، باید در نظر گرفت که مولفههای دیگر مرتبط با زندگی مردم در کنار آن چگونه قرار میگیرد. تحت این شرایط است که در عرصه تصمیمگیری اقتصادی دچار افت کیفیت و عدم تصمیمگیری شدهایم.
💹اقتصاد دیگر نمیداند که سیاست برایش چه برنامهای دارد. توقف در کیفیت سیاستگذاری، انتظار ما این است که بخشی از رشد سیاستگذاری در نتیجه انباشت تجربه باشد و بخشی نیز در نتیجه انباشت دانش.
💹 اگر انباشت تجربی در ظرف تئوریک و نظری مبتنی بر علم روز دنیا قرار نگیرد، تجربیاتی خواهند بود که به یکدیگر وصل نشدهاند. به همین دلیل است که در موضوعات چالشی، تصمیمگیری اقتصادی با 30سال پیش چندان فرقی نکرده و دوباره همان موضوعات با همان رویکردها مطرح میشود؛ هرچند فرهنگ کارشناسی و رسانهای در حوزه اقتصاد رشد کرده است.
💹فشار سنگین خارجی برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کرده، اما مشکل اصلی ما، بیرونی نیست، اصل مساله ما با خودمان است که نمیتوانیم تناقضات بین خواستههای متعالی و واقعیتهای روی زمین را کنار هم جمع کنیم. در حالحاضر سوال میشود که مصالحه یا مقابله؟ اصل مصالحه یا مقابله، داخلی است. در شرایط کنونی ابتدا باید خودمان بتوانیم با یکدیگر صحبت کنیم تا ببینیم به چه مدلی از ارتباط بیرونی یا اداره اقتصاد در داخل باید برسیم
💹ما که مسوولان نظام سیاسی کشورهای دیگر را انتخاب نمیکنیم، مردم خود آن کشورها آنها را انتخاب میکنند. ما هم باید خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم و یک روالی بگذاریم که اینقدر از تحولات سیاسی بیرونی تاثیر نپذیریم. بنابراین باید تکلیفمان را در رابطه با موضوعات و مسائل کلیدی روشن کنیم. زمانی که این اتفاق نیفتد، موضوع حکمرانی به سطح فروش نفت و توزیع درآمدهای آن تنزل پیدا میکند.
💹سیستم تصمیمگیری کشور، عرض و طول بسیاری دارد؛ به نحوی که تمام نظرات داخل آن قرار دارد «هم افراد موثری هستند که قائل به تعامل خیلی زیاد با دنیا هستند و هم افراد بسیار موثری حضور دارند که میگویند کار کردن با دنیا سم است. این دو گروه با یکدیگر و درکنار هم قرار است چه مسالهای را حل کنند؟! وجود این تعارضات با این میزان فاصله از یکدیگر، به معنی آن است که ما برای موضوعات مهم پاسخ نداریم
💹در نظام تصمیمگیری کشور، درسآموزی رسمی وجود ندارد. در واقع اشتباهات سیاستگذاری در حال تکرار هستند و هیچ مراجعهای به تجارب گذشته صورت نمیگیرد. نیلی ایران را یک کشور استثنایی میخواند که در آن تمام مقامات منتقد شرایط هستند اما هیچکس نگاهی به تجارب قبلی کشور نمیاندازد.
♻️دکتر مسعود نیلی