پایگاه
خبری فولاد ایران - اقتصاد فلجی که این روزها با آن دستوپنجه نرم میکنیم،
حاصل نگرش دولتی حاکم بر اقتصاد است. بااینکه دولتهای مختلف طی سالهای گذشته از همکاری
بیشتر با بخش خصوصی دم زدند اما درنهایت شاهد این هستیم که بیش از 80 درصد اقتصاد ایران
در سیطره دولت قرار دارد و بهتبع آن تصمیمگیریها و قانونگذاریها نیز به نفع ارگانهای
دولتی پیش میرود. تا جایی که در حال حاضر پیشبینی نرخ ارز بهعنوان یکی از متغیرهای
کلیدی و مهم اقتصادی به امری دشوار تبدیلشده است.
واقعیت این است که در هیچیک از کشورهای دنیا شرکتهای
بزرگ در اختیار دولت قرار ندارند اما در ایران بسیاری از هلدینگهای بزرگ و همچنین
پروژههای اقتصادی در دست ارگانهای دولتی است. این در حالی است که تجربه نشان داده
منابعی که میتواند در بخش خصوصی بازدهی ایجاد کند، با دخالت دولت تنها هزینه به بار
آورده است. بنابراین دولت در هر پروژهای که وارد شده نه تنها قفل شدن آن را به دنبال
داشته بلکه درنهایت موجب تحمیل هزینههای قابل توجهی به مردم شده است. همانطور که نگاهی
به نتایج مطالعات در این زمینه هم نشان میدهد که ورود دولت به برخی از پروژهها، تاخیر
چندین ساله و میلیاردها دلار خسارت را در پی داشته است. از این رو در حال حاضر بخش
خصوصی از نگرش دولتی حاکم بر اقتصاد گلهمند است و معتقد است که قوانین کاسبکارانه
و بدنه فربه دولتی، اقتصاد کشور را با چنین بحرانهایی روبرو کرده است.
بنابر آنچه گفته شد، اعمال سلیقه فردی در دولت دشمن توسعه
بخش خصوصی است در حالی که در شرایط فعلی یکی از حرکتهای مهمی که میتواند برای عبور
از بحران فعلی اقتصاد راهگشا باشد، رفع موانع بخش خصوصی و قطع دست افراد از دخالت
در پیشبرد پروژههای بزرگ است. بنابراین اگر قرار است اقتصاد شکل درستی به خود بگیرد
و رونق داشته باشد، باید تصمیمگیریهای سیاسی به نفع منافع ملی باشد که برای تحقق
این موضوع، دولت باید بپذیرد که تصمیمگیری بدون مشورت و همراهی بخش خصوصی امکانپذیر
نیست. نکته قابل توجه اینکه تضعیف بخش خصوصی و طبقه متوسط هر جامعهای درنهایت مشکلات
اقتصادی فراوانی را برای مردم به وجود خواهد آورد.
اما از آنجایی که سیاست، سیاست خارجی و اقتصاد همگی ملزوم
یکدیگر هستند، باید در شرایط فعلی به دیپلماسی و بهبود ارتباطات بینالمللی نیز توجه
ویژهای داشت؛ چرا که به عقیده ما پایه و اساس حرکتهای اقتصاد، تعامل با دنیا است.
این در حالی است که عدم ارتباط بینالمللی و مشکل در روابط سیاسی در شرایط حاضر برای
ما مشکلساز شده است. تجربه نشان داده مذاکره، پایان هر جنگ و درگیریای بوده است.
از اینرو بنده آنچنان به دیپلماسی معتقد هستم که تصور میکنم اگر در جنگ جهانی اول
هم مذاکره انجام میشد، به جای کشته شدن هزاران نفر انسان بیگناه، تنها رهبران این
جنبشها کشته میشدند. اما به دلیل اینکه به دیپلماسی و مذاکره اهمیت داده نشد، بسیاری
از ملتها قربانی تاثیرات سیاستهای استعماری طرفهای درگیر در این مناقشه شدند؛ بطوریکه
درنهایت اثرات این جنگ بزرگ به ایران هم رسید و یک سوم جمعیت ایران بر اثر قحطی و گرسنگی
جان خود را از دست دادند.
بنابراین مذاکره و دیپلماسی نقش مهمی در عبور از بحرانها
و توسعه اقتصادی کشور دارد. همانطور که برجام بعد از چندین سال مذاکره حاصل شد. در
شرایط فعلی مدیران ایرانی هم باید بتوانند با افزایش ارتباطات بینالمللی، بهترین بازارهای
جهانی و مصرفکننده جهان را به دست بگیرد تا به این شکل در مسیر جهش صادراتی و توسعه
قرار گیرد. در این خصوص البته باید به این نکته توجه داشت که مهمترین موتور محرکه
آماده کردن بانکها برای پشتیبانی از صادرات است. همچنین شناسایی قوانین مزاحم کسب
و کار و اعلام آنها به دولت و مجلس بطور شفاف یکی از اقدامات مهمی است که از مسوولان
اتاق بازرگانی انتظار میرود نسبت به پیگیری آن اقدام کنند.
از طرفی با توجه به اینکه کشور
ما درآمد زیادی دارد، این توقع میرود که منابع مالی در جای درست خود هزینه شود و مشکلاتی
همچون نقدینگی که در حال حاضر برای اقتصاد دردسر ساز شده، با حل موانع رد و بدل شدن
پول حل شود. این در حالی است که طی سالهای گذشته، سرمایههای اقتصادی به دست افرادی
رسید که مولد نبودند. بنابراین این سرمایه به جای تقویت اقتصاد تبدیل به سیل نقدینگی
شد؛ بطوریکه تمام بخشهای اقتصادی از جمله بخش خصوصی و دولت آسیب دیدند.
در این میان با توجه به اینکه نگاهی به وضعیت نابسامان
بازار ارز نشان میدهد که بخشی از مشکلات ارزی و نرخ فعلی دلار ریشه اقتصادی دارد و
بخش مهمی از آن نیز به تصمیمگیریهای غلط اقتصادی دولتمردان ارتباط دارد، این انتظار
از دولت وجود دارد که جهت شناور بودن نرخ دلار گام بردارد. در غیر این صورت هر چند
سال یک بار حباب دلار میترکد و وضعیت نابسامان و متشنجی همچون شرایط فعلی را برای
مردم و فعالان اقتصادی به وجود میآورد. این در حالی است که اگر دولتها از حفظ منافع
خود صرف نظر کنند و منافع ملی را در تصمیمگیریهای خود مد نظر قرار دهند، هیچگاه با
چنین مشکلاتی روبرو نخواهیم شد.
کلام آخر اینکه در شرایط فعلی باید در قدم اول مذاکره
با جوامع بینالمللی و در قدم بعدی توانمندسازی بخش خصوصی مورد توجه دولت قرار گیرد
تا بخشی از بحرانهای اقتصادی کشور حل و فصل شود. تجربه نیز نشان داده که ملت ایران
با همراهی یکدیگر بر بزرگترین مشکلات فائق آمده اما باید این واقعیت را مد نظر داشت
که اگر به ایستادگی خود در مورد همکاری با امریکا و کشورهای دیگر ادامه دهیم، شرایط
اقتصادی سختتر خواهد شد.
ساعت 24