پایگاه
خبری فولاد ایران - وعدههای آرمانگرایانه و تحققناپذیر بدهید.
مهم نیست وعدهها چقدر امکان تحقق دارند. وعده حل
ابرچالشها را بدهید یا حتی کنترل کامل بحران اقتصادی. بگویید با فساد مبارزه خواهید
کرد و پاکدستترین دولتها خواهید بود. مهم این است که مردم باور کنند سیاستمدارانی
که رای به صندوقهایشان میریزند قادرند در کمترین زمان ممکن معجزه کنند..
♦️ پاسخگو نباشید.
مردم به برگزیدگان خود قدرت میدهند تا در برابر وعدههایی که
دادهاند و انتظاراتی که جامعه از آنان دارد پاسخگو باشند. فرار از پاسخگویی کار دشواری
نیست. میتوانید از تریبونهای مختلف استفاده کنید و توپ را در زمین دیگران بیندازید.
موانع خیالی یا فرضی بتراشید و بگویید کنترل اوضاع از دستتان خارج شده است. راههای
سادهتری هم وجود دارد، بگویید خربزه خوردهاید پای لرزش بنشینید، این انتخاب شماست!
♦️ ناشفاف بمانید.
شفافیت، ابزار نظارت مردم بر برگزیدگان خود است. تنها با این
ابزار میتوانند اطمینان حاصل کنند که بودجهها در جای درست هزینه میشود، بهترین راه
برای ناامید کردن مردم، حکمرانی در پس پرده است. هرقدر اطلاعاتی که به جامعه میرسد
محدودتر باشد، نهتنها تحقق دموکراسی به مخاطره میافتد و فضاهای تاریک و مساعدی برای
ریشه دواندن فساد ایجاد میشود، که امید مردم نیز رو به زوال میگذارد. در نبود شفافیت
و دسترسی آزاد به اطلاعات، افراد به گمانهزنی روی میآورند، محیط مساعدی برای تولید
و انتشار شایعات فراهم میشود و شما میتوانید از آب گلآلود ماهی بگیرید. با دامن زدن
به تردیدها و نااطمینانیهای جامعه، مردم را به دلسردی و یأس بیشتر سوق خواهید داد.
♦️ بوروکراتهای فاقد دانش
را در راس امور قرار دهید.
به کمک بوروکراتهای بیسواد و ناآگاه و اتخاذ تصمیمات دفعتی
و اجرای برنامههای کارشناسینشده برمبنای اراده و خواست سیاسی، که در نهایت به تشدید
بحرانهای اقتصادی و سیاسی منجر میشود، به راحتی میتوانید جامعه را ناامید کنید.
ایجاد اتاقهای فکر برای تولید راههای بنبست نیز میتواند موثر باشد.
♦️ قوانین و مقررات و بگیر
و ببندها را تشدید کنید.
امید را «توانایی ادراکشده» تعریف میکنند؛ اینکه
هر فرد آزادانه بتواند هدفی را انتخاب کند و برای رسیدن به آن هدف مسیری را طی کرده
و حس عاملیت داشته باشد. میخواهد یک دختر جوان باشد که آرزوی ورود به ورزشگاه در سر
میپروراند یا یک فعال اقتصادی که برای رونق کسبوکار، به فضای امن و آزاد نیاز دارد.
اگر این تعریف را بپذیریم، از بین بردن امید کار دشواری نیست. میتوانید در زندگی روزمره
مردم مداخله کنید و با گرفتن حق انتخابهای فردی و سلب آزادیهای اجتماعی امید را از
آنها بگیرید. برای فعالان بخشهای غیرحاکمیتی هم میتوانید دائم مقررات بتراشید و بخشنامه
خلق کنید و دست و پایشان را ببندید تا مایوس شوند و عطای فعالیت را به لقایش ببخشند.
گذاشتن چوب لای چرخ اقتصاد، که پیامد آن در سادهترین حالت بروز مشکلات معیشتی برای
تمامی اقشار جامعه است، بهترین راه برای پمپاژ ناامیدی است.
♦️ از ارکان حاکمیت اعتبارزدایی
کنید.
اتهامزنی، قضاوتهای نسنجیده، رفتارهای هیجانی و
دور از آداب سیاسی بهترین راه برای ناامید کردم مردمی است که سرنوشت کشور را با دادن
رای به دست نمایندگانشان سپردهاند. از بگم و بگوهایی که در دولت نهم پایهگذاری شد
تا گروکشیهای سیاسی میان قوا، یا استیضاحهای مملو از تهمتزنی و افشاگری، همگی کمک
میکند تا جامعهای بیافرینید که اعضای آن از سپردن اداره امور به کسانی که به جای
حل مشکلات کشور با یکدیگر دست به یقهاند، ناامید شوند.
♦️ مردم را نادیده بگیرید و
صدایشان را نشنوید.
مردمی که وقتی مطالباتشان نادیده گرفته میشود به خشم میآیند
و اعتراضات خیابانی جسته و گریخته را رقم میزنند. آسانترین راه برای دلسرد کردنشان،
مخدوش کردن رابطه دولت-شهروندان و ناشنیده گرفتن صدای انتظارات جامعه است.
به دستورالعملهای بالا، چاشنیهای متعددی را میتوانید بیفزایید.
دروغ بگویید، بداخلاقی کنید، فضای گفتوگو با جامعه را ببندید، دخالت دولت را در عرصه
اقتصاد تقویت و تسهیل کنید و از رسانههای موافق بخواهید در رقابت با رسانههای مخالف،
بر طبل جنگ روانی بکوبند.
در اسرع وقت میتوانید منتظر جامعهای باشید که باید
از احیای امید در آن «قطع امید» کرد!
✍️مولود پاکروان
تجارت فردا