پایگاه
خبری فولاد ایران - وحید حاجی پور| ...
تقریبا هیچ مدیری در نفت دوست ندارد زودتر از 26 آبان ماه سمت خود را ترک
کند؛ به عنوان نمونه علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حقوق 36 میلیون
تومانی خود ترجیح میدهد تا روز پایانی کار خود اتاق کار خود را رها نکند. مدیران
دیگری هم که پاداش بازنشستگی خود را سال گذشته دریافت کردند از این موضوع مستثنی
نیستند و همگی به دنبال «درو کردن» آپشنهایی هستند که تا یک ماه آینده از دستشان
میدهند.
🔺عدهای نیز به دنبال
نهایی کردن پروژههایی هستند تا در یک ماه پایانی کار خود، همه چیز را به پایان
برسانند مانند قراردادی عجیب و غریب در پارس جنوبی که مدیر بازنشسته آن، برخلاف
نظر صریح شرکت ملی نفت و نهادهای نظارتی مبنی بر غیرقانونی بودن آن، همچنان به
دنبال نهایی کردنش است.
🔺اصولا مدیران بازنشسته
نفتی از دو دسته خارج نیستند؛ گروه نخست به دنبال تداوم حقوقهای نجومی خود هستند
و گروه دوم افرادی که کارهای نیمه تمامی دارند که فکر میکنند تنها خود قادر به
انجام دادنش هستند. این گروه ممکن است طی یک ماه پیش رو، اقدامات غیرقانونی را با
توجه به کوتاه بودن عمر مدیریتشان انجام دهند که این شرایط، در آیندهای نه چندان
دور تبعات خود را نشان میدهد. به هر ابزار قانونی و غیرقانونی نیز دست میزنند و
برای آنچه که «عذاب وجدان کاری» خود مینامند همه چیز را دستاویز خود قرار میدهند.
🔺مهره چینیها نیز از یک
ماه پیش آغاز شده و طبق برنامه جدید، مدیریتهای نیابتی با انعقاد برخی قراردادها
در دستور کار قرار گرفته است؛ افرادی در سایه مینشینند و به مدیران جدید سفارش
کار میدهند تا خللی در روند کار ایجاد نشود. این شاید تنها راه دور زدن قانون
باشد که موفقیت آن بستگی به مدیران جدید دارد. مدیران جدید اگر برای به دست گرفتن
سازمان یا شرکتی حاضر به کنار آمدن چنین شرایطی باشند، به زودی باید در محاکم
قضایی به پاسخگویی مشغول باشند چرا که روند تاریخی مدیریت نفتی نشان میدهد، مسئولان
ارشد دولت و وزارت نفت مدیران خود را به سادگی رها و به طور کل همه چیز را کتمان
میکنند.
🔺عدهای دیگر نیز هستند
که با توجه به دهها توجیه قانونی،معتقدند شامل قانون جدید نمیشوند؛ نمونه بارز
آن مدیران ارشد و میانی هلدینگ خلیج فارس هستند که بر این باورند دولتی نبوده و
چون سهامشان متعلق به صندوق بازنشستگی نفت و برخی سهامداران بورسی است، دولتی
نیستند در حالی که بیش از شرکت ملی صنایع پتروشیمی با سهام 40 درصدی و سهام عدالت
با سهم 40 درصدی، عمده سهامداران این شرکت هستند و مابقی سهام میان تاپیکو، صندوق
بازنشستگی نفت و برخی سهامداران خرد دیگر تقسیم شده است. با این وجود مشخص نیست
چرا برای ترک نکردن پستها، چنین استدلالهای کودکانه و عوامانهای مطرح میشود.
🔺در حالی که نهادهای
غیردولتی و سازمانهای تحت نظر رهبری دست به جوانگرایی زدهاند، شنیدن چنین
استدلالهایی صورتی مشمئزکننده به خود گرفته است. مدیران بازنشسته باید به منازل
خود رفته و با خانواده خود به استراحت مشغول باشند. نتیجه 40 سال مدیریت آنان به
اندازه کافی سبب خیر بوده و نظام مدیریتی کشور، قصد دارد خود را از خدمات بینظیر
آنها محروم کند!
🔺 یک ماه تا
پایان کار بازنشستگان باقی مانده است و هنوز هم هیچ مدیری جرات استعفا و کناره
گیری ندارد به این بهانه که هنوز گزینه جایگزین مشخص نشده است. اتفاقا امروز
بهترین فرصت است برای آنکه مشخص شود، نبود یک مدیر در راس سازمان چه تاثیری در
عملکرد آن ندارد که این قلم معتقد است، سازمانها به کار خود مشغول هستند و نبود
مدیرانی که تنها به دنبال دریافت حقوق نجومی خود هستند، نه تنها هیچ ضرری برای
صنعت نفت ندارد بلکه بسیار هم سودبخش و امیدوار کننده است.
میز نفت