پایگاه
خبری فولاد ایران - آنها بدون توجه به زمینههای تاریخیِ اقتصاد و سیاست در
ایران، یکسره در رسانههای وابسته به طبقه رانتخوار، از اقتصاد آزاد و کاربست
تفکرات مبتنی بر بازار حرف میزنند. اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد از این ناراحت
هستند که چرا بانک مرکزی در بازار ارز دخالت میکند، چرا نمیگذارد قیمتها
آزادانه سر به فلک بگذارند و مانند گرگی گرسنه طبقه آسیبپذیر را تکه پاره کند.
🔹وقتی صحبتهای یکی از
همین اقتصاددانان را که در نقد نامه اقتصاددانان نهادگرا به دولت بود، خواندم، این
سؤال برایم پیش آمد که پیوند طرفداران به اصطلاح بازار آزاد با طبقه رانتخوارِ
غیرمولد از چه جنسی است؛ طبقهای که تورستن وبلن، پدر مکتب نهادگرایی به خوبی
رفتارشان را تحلیل کرده و اَعمال ضد تولید آنها را در کتاب ارزشمند «طبقه تنآسا»
به خوبی شرح داده است.
🔹دخالت گسترده دولت در
جایجای اقتصاد اصلاً خوب نیست؛ اما تکرار کورکورانه نظریات فردریش فون هایک،
میلتون فریدمن و... هم دردی از اقتصاد پر مشکل ایران دوا نمیکند. طی سه دهه گذشته
اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد با تکرار واژههای «آزادسازی قیمتها»، «مکانیسم
بازار» و «خصوصیسازی» دولتها را به بیراهه بردند و بدون توجه به زمینههای
اجتماعی و واقعیتهای اقتصادی موجود در ایران، مشاورههای گمراهکننده به دولت
دادند. حاصل سیاستهای اقتصادیِ مبتنی بر این مشاورهها، سقوط میلیونها انسان بیگناه
به ورطه فقر و تیرهروزی بوده است.
🔹استدلال این دسته از
اقتصاددانان برای اثبات گزارههای خود این است که دخالت دولت در بازار، نظام عرضه
و تقاضا را دچار اخلال میکند و در نتیجهی این دخالت، فساد، تبعیض و رانت به وجود
میآید. این استدلال را نمیتوان نفی کرد؛ اما این پرسش مطرح است که چگونه میتوان
دست دولتی را که نفت میفروشد و بخش عمدهای از بودجه کشور را از این راه تأمین میکند،
از اقتصاد قطع کرد؟ ورود میلیاردها دلار درآمد حاصل از فروش نفت به اقتصاد کشور،
خواهناخواه پای دولت را به بازار و بخشهای مختلف از جمله تولید، خدمات و
بازارهای غیرمولد باز میکند؛ بنابراین نمیتوان نقش دولت را نادیده گرفت و خواهان
حذف کامل این نهاد از اقتصاد شد.
🔹اینجا ایالاتمتحده
آمریکا یا هنگکنگ نیست؛ اینجا ایران است با تاریخی که در سراسر آن حکومتها در
اقتصاد دخالت کردهاند و مناسبات پیچیدهای را در این عرصه به وجود آوردهاند.
همان مجموعه رسانه اقتصادی که شما هرروز و هرماه در آن از آزادسازی قیمتها و عدم
دخالت دولت در اقتصاد صحبت میکنید، یارانه دولتی دریافت میکند و از رانت دولتی
برخوردار است.
🔹امروزه حتی رادیکالترین
اقتصاددانان نئولیبرالیسم نیز خواهان کنارهگیری مطلق دولت از اقتصاد نیستند؛ چهبسا
دولت باراک اوباما با مشاوران اقتصادی خود که پیروان سرسخت مکتب نئولیبرالیسم
بودند، با استفاده از ابزارهای تنظیمی از بحران مالی 2008 میلادی به سلامت عبور
کردند. اوباما، پل واکر، رئیس اسبق فدرال رزرو را به سمت مشاور اقتصادی خود برگزید
و پس از آن، تیموتی گیتنر، لارس سامرز، رئیس سابق دانشگاه هاروارد، رابرت رابین،
اریک اشمیت، ویلی دیلی و ویلیام دونالدسون نیز به تیم اقتصادی رئیسجمهوری سابق
آمریکا پیوستند. این تیم اقتصادی که اغلب تفکرات نئولیبرالیستی داشتند و از
طرفداران بازار آزاد محسوب میشدند، وقتی شرایط وخیم اقتصادی آمریکا را که حاصل
عملکرد افتضاح بازار آزاد و بانکهای افسارگسیخته بود، بررسی کردند، چارهای جز
تنظیم و اجرای یک «بسته کِینزی» برای عبور از بحران مالی آمریکا نیافتند.
🔹بنابراین، بهتر است
آنان که پز تفکرات آدام اسمیتی خود را میدهند، کاسه داغتر از آش نباشند؛ چراکه
در شرایط کنونی کشور، مسئله مهم، دخالت یا عدم دخالت دولت در اقتصاد نیست؛ مسئله
مهمی که باید اقتصاددانان به آن بپردازند، «چگونگی دخالت کمهزینه دولت در اقتصاد
بیمار ایران» است. این بیمار را که طی یک سال گذشته به هر دلیلی حالش بدتر شده
است، نمیتوان در دستان موجود درندهای چون مکتب نئولیبرالسم رهایش کرد؛ اگرنه
حالش بدتر میشود و میلیونها نفر دیگر را هم بدبخت میکند.
✍️ مجتبی نیک
اقبال