پایگاه
خبری فولاد ایران - سال گذشته زمزمه های
سیاست تعدیل باز هم مطرح شده بود و از یک طرف طرفداران تعدیل از لزوم "واقعی
شدن" قیمتها از جمله نرخ ارز سخن میگفتند و از فواید افزایش نرخ ارز برای
تولید و صادرات کشور، و از طرف دیگر مخالفان اگرچه با منطق کلی واقعی شدن قیمتهای
نسبی موافق بودند اما از یک طرف در اینکه کدام قیمت(بخصوص در مورد ارز) واقعی است
تشکیک میکردند و از طرف دیگر در مورد اهمیت و فوریت پایین این جراحی نسبت به دیگر
انواع اصلاحات در اقتصاد سخن میراندند. مخالفان از "مارپیچ نرخ
ارز-تورم" میگفتند و موافقان با نگاهی "حسابداری" و
"مهندسی" میگفتند که افزایش صد درصدی نرخ ارز در بدبینانه ترین حالت
20درصد تورم ایجاد میکند. استدلالشان هم این بود که افزایش نرخ ارز باعث افزایش
قیمت محصولات وارداتی خواهد شد و چون در تولیدات داخلی سهم مواد واسطه ای و
کالاهای سرمایه ای وارداتی بطور متوسط چندان بالا نیست، پس قیمت محصولات تولید
داخل افزایش پیدا نخواهد کرد!
▫️اما اگر
منطق حسابداری را کنار گذاشته و منطق دانش اقتصاد را بکار بگیریم(تفاوت این دو
نگاه دقیقا درنظرگرفتن "هزینه فرصت" در دانش اقتصاد است)، آنگاه آنچه
تعیین کننده قیمت محصول داخلی است "هزینه فرصت" آن است نه هزینه تمام
شده آن!
▫️بنابرین
کالایی را تصور کنید که صدرصد مواد اولیه اش داخلی است ولی امکان صادرات آن هم
وجود دارد. فرض کنید که قیمت جهانی آن قبل و بعد از شوک ارزی یک دلار بوده و هست.
تولیدکننده قبلا از صادر کردن کالای مذکور 3700تومان بدست می آورد(و میتوان نتیجه
گرفت هزینه فرصت آن همین 3700بود) ولی الان 10500تومان. اگرچه هزینه تمام شده
کالای مذکور افزایش نیافته، اما هزینه فرصت آن تقریبا سه برابر شده است و آنچه
قیمت بازار را تعیین میکند هزینه فرصت است!
▫️بنابرین
قیمت کالای قابل تجارت دقیقا به همان میزانی که نرخ ارز افزایش داشته افزایش خواهد
داشت. حالا ممکن است صادرات محصول داخلی کمی هزینه مبادله داشته باشد و قیمت آن
محصول در داخل به اندازه آن هزینه مبادله کمتر باشد.(مثلا بجای سه برابر شدن، دو و
نیم برابر بشود)
اگر هم این اتفاق نمی افتد ریشه در #توهم_پولی عوامل
اقتصادی، عدم تقارنهای اطلاعاتی و اصطکاکها دارد.
از طرف دیگر کالاهای وارداتی هم که دقیقا به اندازه نرخ ارز
گران خواهند شد و تکلیفشان مشخص است...
رکود-تورمی سنگینی در راه است...
✍️مصطفی نصراصفهانی