پایگاه
خبری فولاد ایران - در بین اهل دل با توجه
به گرانی های اخیر ارز یک حرف زیاد رد وبدل می شود؛ این گرانی ارز ترفند
"اینها" برای جمع کردن نقدینگی دست مردم است؛ قرار است با این کار پول
های اضافی را از دست مردم بگیرند تا بعدها بتوانند تورم را کنترل کنند؛ دلار را
"گران کردند" و وقتی پول ملت را جمع شد؛ طبیعی است که قیمت ها هم کاهش
خواهد یافت، در آغاز کار سختی دارد، ولی آخرش شیرین است.
این قبیل ترفندها و بازی با پول قبلا هم اتفاق افتاده است،
در کتاب جنگ های ارزی اشاره به نمونه آلمان بعد از جنگ جهانی اول می شود که تضعیف
"عمدی" پول ملی باعث شد که فشار دریافت خسارت جنگ از روی آلمان برداشته
شود؛ صنعتگران آلمانی که دارایی های مطمئن مثل زمین و تجهیزات داشتند البته زیان
نکردند و توانستند از این بحران سر سالم به در ببرند و بعد نویسنده نتیجه می گیرد
کشوری بزرگ با منابع طبیعی، نیروی کار، دارایی های مطمئن و طلا "می
تواند" از ابرتورم تقریبا دستنخورده بیرون بیاید و حتی بلافاصله بعد از
ابرتورم تولیدات صنعتی آلمان با سرعت بیشتری نسبت به دیگر اقتصادهای مهم دنیا از
جمله امریکا روبه افزایش گذاشت. هرچند اشاره می کند بعید است حتی ابرتورم آلمان هم
چنانکه می گویند اینقدر "عمدی"
و برنامه ریزی شده باشد.
نگارنده این سطور که البته اقتصاد دان نیست، اساسا معتقد
نیست کسی یا گروهی بتوانند سیستم های پیچیده مثل اقتصادهای ملی را دستکاری کنند،
وارد اینکه چقدر این مقایسه ها بجاست نمی شود، ولی بنا دارد از روی یک فرمول ساده
اقتصاد کلان حدس هایی بزند و "استمبادهایی" داشته باشد؛ معادله ای که
معمولا نسبت نقدینگی و تورم را از آن استنباط می کنند:
MV=PY
به زبان ساده فرمول می گوید: حجم پول (یا همان نقدینگی که با
ام در بالا نشان داده می شود) در سرعت گردش پول (تعداد دفعاتی که در یک دوره زمانی
خاص پول دست به دست می شود و با وی نشان داده شده است) برابر است با متوسط قیمت ها
(پی در فرمول که تغییر آن تورم خوانده می
شود) در تولید واقعی اقتصاد (مجموع کالا و خدمات تولید شده در کشور که با وای نشان
داده می شود). در اینجا وقتی نقدینگی بدون تغییر در خروجی اقتصاد افزایش می یابد؛
از آنجا که سرعت گردش پول در دوره های کوتاه مدت اغلب تغییری نمی کند می شود گفت؛
سمت چپ فرمول افزایش می یابد و از آنجا که تولید واقعی اقتصاد هم افزایش نیافته
است پس سطح متوسط قیمت ها ناگزیر بالا خواهد رفت و این به زبان اهل فن تورم (یا با
مسامحه همان گرانی) را به بار می آورد. یک معادله ساده که با عقل سلیم هم سازگار
است.
اما اجازه دهید ببینیم این فرمول در مملکت ما به کجا می رسد،
خرید بیشتر دلار به معنای کاهش ذخایر بانک مرکزی (بخوانید کم شدن پایه پولی) است
پس می شود انتظار داشت حجم پول (یعنی ام) کاهش را تجربه کند (نتیجه به این سادگی
نیست و باید ملاحظات و فرض های زیادی را درمورد بانک ها و موسسه های مالی در نظر گرفت،
ولی برای سادگی کاهش حجم پول را می پذیریم) و سرعت گردش پول (یعنی وی) را هم ثابت
می گیریم ( در این جا هم کسانی از جمله حضرت استیو معتقدند در شرایط ابرتورم از
قضا این به شدت بالا می رود، با این حال به نفع توطئه "اینها" فرض می
کنیم تغییر آن قابل چشم پوشی است). به نظر می رسد باید منتظر کاهش قیمت باشیم،
زیرا سمت چپ فرمول کاهش یافته است و باید برای طرف راست هم چنین باشد، آیا همین
اتفاق می افتد؟
این طور به نظر نمی رسد؛ زمانی می توان این نتیجه را گرفت که
حجم خروجی اقتصاد (یعنی وای) کم و بیش ثابت بماند؛ ولی در شرایط نظیر حال حاضر
ایران به دلایل مشخصی نظیر عدم ثبات و از بین رفتن علامت دهی قیمت ها، خروجی واقعی
اقتصاد کاهش می یابد و این کاهش چشمگیر هم هست. در چنین وضعیتی می توان حتی افزایش
قیمت ها را انتظار داشت! پس به نظر نمی رسد از این توطئه جمع کردن پول مردم برای
کنترل تورم آبی گرم شود و طرح از همان آغاز شکست خورده است.
به قول دکتر رنانی عزیز اقتصاد یک موجود زنده است نه یک تل
خاک که از یک طرف قدری برداری به طرف دیگر بریزی چیزی عوض نشود، همانطور که نمی
توان یک کیلو از دست را برداشت و به پا پیوند زد و ادعا کرد هر دو یک کیلو اند در
اقتصاد نیز اوضاع به مراتب دشوارتر است،
خلاصه که در شنیدن حرف ها بیشتر احتیاط کنید، والله اعلم.
✍️امیر حسین
خالقی