پایگاه خبری
فولاد ایران - ظرف یک هفته گذشته، نرخ نیمایی زیاد نشده،
اما دلار آزاد ۲۸٪، سکه ۱۵٪،
و شمش طلا ۱۸٪ رشد کرده. تا کجا میخواد بره؟
چرا وقتی واردکننده حاضر نیست بیشتر از ۸۰۰۰
تومن
برای دلار بده، دلار آزاد بیشتر از ۱۳۰۰۰ تومنه؟
اواخر مرداد، بازاریها حاضر بودند تا ۱۰۵۰۰ تومن برای هر
دلار بدهند، و کارمندها حاضر بودند حتی تا ۱۳۰۰۰ تومن برای هر
دلار بدهند تا سرمایهشون رو از اقتصاد خارج کنند.
علت خارج کردن سرمایه از اقتصاد، نگرانی از شوکی در آیندهست.
برای بیمهشدن در برابر شوک آینده، بازاری و کارمند، ارز و سکه میخرند. کارمندها بعلت
حقوقبگیری ریسک گریزترند، لذا بیشتر از بازاریها بابت این بیمه میپردازند.
شوک آینده ربطی به تحریم آبان نداره چرا که اثر تحریم خیلی وقت
پیش در نرخها منعکس شده بود. شوک آینده بخاطر سیاستگذاری اقتصادی غیرعلمی محتمل شده.
تو این مدت، قیمت ارز نیمایی ثابت مونده اما ارز
آزاد و بازار سکه افزایش داشتن. سه هفته پیش بازاریها ۲۵۰۰ تومن بابت بیمه
دلاری میدادند، اما الان ۵۵۰۰ تومن بابتش میدن.
(اختلاف نیما و بازار آزاد)
سه هفته پیش قشر کارمند ۵۰۰۰ تومن بابت بیمه
دلاری میداد، اما الان ۷۵۰۰ تومن بابتش میده.(اختلاف
نیما و بازار طلا)
چرا؟
ببینیم در هفتههای گذشته چه اتفاقاتی افتاده:
-
توزیع
رانت از طریق قیمت خوراک پتروشیمی و فولاد، و همینطور قیمتهای بورس کالا، کم و بیش
ادامه داره؛
-
افشاگریهای
جلسه استیضاح وزیر رفاه علامت سوالهایی در مورد برخی نمایندگان ایجاد کرده؛
-
مجلس
مشغول استیضاحه، ولی به مسایل اصلی بازار نمیپردازه؛
-
برخوردهای
انتظامی در بازار ادامه داره؛
-
فرآیند
ترخیص کند شده، انبارداری ریسک داره، و ثبت سفارش خیلی دشوار شده؛
-
بازار
آتی سکه تعطیل شده؛
-
سازمان
برنامه بجای توسعه اقتصادی کشور بدنبال توزیع سبدکالاست؛
-
اشاره
رییس کل بانک مرکزی به ناموس بودن ذخایر، و نبود اراده برای کند کردن رشد نقدینگی،
ابهام ایجاد کرده؛
-
پاسخ
رییس جمهور به سوالات نمایندگان، نه نمایندگان رو قانع کرد نه مردم رو.
خلاصه، مجموعه حکمرانی اقتصادی کشور امروز نتونسته یک نقشه راه
امیدوار کننده جلوی چشم جامعه ترسیم کنه. ما الان در یک بحران اقتصادی نیستیم. ما در
یک بحران اجتماعی-سیاسی هستیم که ناشی از به بن بست خوردن حکمرانی اقتصادی کشوره.
-
شهریور
۹۶، یک طوفان ارزی در افق دیده میشد.
-
بهمن۹۶،
طوفان ارزی شدید شد.
-
فروردین
۹۷، ضعف حکمرانی اقتصادی کشور، طوفان ارزی رو تبدیل
به یک طوفان تمام عیار اقتصادی کرد.
-
تیر
۹۷، یک طوفان اجتماعی-سیاسی در افق دیده میشد.
-
بخاطر
بن بست در حکمرانی اقتصادی، مرداد ۹۷ طوفان اجتماعی-سیاسی
شروع شد.
آنچه در یک هفته اخیر تجربه کردیم، شدت گرفتن این
طوفانه. حکمرانی اقتصادی، مردم رو نسبت به پول ملی بیاعتماد، و نسبت به آینده اقتصاد
ناامید کرده.
از نظر اقتصادی، قیمت ارز در سطحی متعادل میشه که تقاضای واردکننده
و عرضه صادرکننده به تعادل برسه. منتها در شرایط امروز کشور، خرید دلار ابزار تجارت
بینالمللی نیست بلکه ابزار بیمه شدن در برابر حکمرانی اقتصادی به بن بست رسیده است.
لذا تحلیل تعادلی دیگه مال امروز نیست
تا زمانی که بحران از نوع ارزی و یا اقتصادیه، راهحلش از جنس
سیاستگذاری اقتصادیه. اما وقتی بحران اجتماعی-سیاسی
شد، حل کردنش فراتر از ظرفیت حکمرانی اقتصادیه؛ بعبارت دیگه، اصلاح حکمرانی اقتصادی اجتناب ناپذیر میشه.
حکمرانی اقتصادی مجموعه فرآیندهای قانونگذاری، سیاستگذاری، تدوین
ضوابط و بخشنامهها، اجرا، نظارت، مواجهه انتظامی، و برخورد قضایی با مسایل اقتصادیه
و همه قوا و بسیاری نهادهای حاکمیتی رو در بر میگیره.
وقتی حکمرانی اقتصادی یک نقشه راه باورپذیر جلوی مردم رسم کرد، بیمه دلاری کم میشه تا به صفر میل کنه؛ خروج سرمایه
کم میشه؛ و نرخ ارز در تعادل تقاضای واردکننده و عرضه صادرکننده قرار میگیره.
اینکه طوفان اجتماعی-سیاسی کی آروم میشه و حکمرانی اقتصادی بعد
از طوفان چه شکلیه، قابل پیش بینی نیست؛ به رفتار حاکمیت بر میگرده.
چه جوری خودمون رو حفظ کنیم؟ صبر، آرامش، مطالعه، و متنوع سازی
پسانداز در انواع سرمایههای مختلف.
✍️ دکتر پویا ناظران