پایگاه
خبری فولاد ایران - دنیای اقتصاد
: هفتهای که گذشت شاهد کاهش قیمتها در بازار
فولاد بودیم که این کاهش قیمت در راستای تحرکات کاهشی روزهای انتهایی هفته گذشته
در بازار فولاد رخ داده است و در این شرایط باید بر اساس آمارهای قیمت گفت؛ هفتهجاری
کاملا در فضای نزولی سپری شده است و در ادامه، احتمال اینکه تمام هفته با توجه به
تعطیلی پایان هفته، نزولی باشد هست.
دلیل
اصلی افت نرخ در بازار فولاد را باید در «عقبنشینی جدی تقاضا»
قلمداد کنیم، ولی در کنار این موضوع «برتری عرضه» خیلی بیشتر از حالت طبیعی به چشم
میآید، چراکه موجودی انبارها در شرایط کنونی اغلب تمایل به فروش پیدا کرده است،
از طرف دیگر کاهش قیمتها در بازار یک ترس جدیدی را ایجاد کرده که بازهم میل به
فروش را بهزودی افزایش خواهد داد.
دلیل
اصلی افت قیمتها در چند مورد قابل تفکیک است که در این میان میتوان اولا به سختگیری
نهادهای نظارتی و دوم به انتظار برای عرضه کالاهایی اشاره کرد که با مواد اولیه و
محصول میانی ساخته شده و تاثیر بیشتری از مورد اول دارد، در اینباره انتظار داریم
پس از این پروفیل، میلگرد و شاید تیرآهنی که وارد بورس کالا میشود
با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی قیمتگذاری شده باشد و
همین یک عدد به معنای این است که بازار داخلی پتانسیل کاهش قیمتهای بیشتری را
خواهد داشت.در این بین نگاهی به وضعیت بازار نشان میدهد که قیمت شمش در حال کاهش
است؛ معامله آهن اسفنجی در بورس کالا بهطور مداوم انجام شده است، یعنی این احتمال
وجود دارد که نرخ قراضه هم روی قیمتها تاثیر بگذارد، چراکه معاملات شمش خصوصا در
هفتههای گذشته با نرخ بالایی صورت گرفته که همین موضوع باعث میشود پتانسیل عرضه
محصول با دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی در بورس کالا تقویت شود.
موضوعی
که تا به حال حلنشده باقیمانده، این است که سازوکار خرید فولاد برای مصرفکننده
نهایی، مثلا پروژههای مسکونی به چه ترتیبی است؟ باید گفت ذات خرید در شرایط کنونی
بازار پیچیدگیهای زیادی دارد و از طرف دیگر هنوز مصرفکنندههای نهایی، نه عادت
کردهاند و نه بلدند که چگونه از بورس کالا خرید کنند، خصوصا در شرایطی که نیاز به
مستندات بسیار سفت و سخت اداری وجود دارد (مانند حالا).
این
موارد باعثشده که در بازار ابهام ایجاد شود، در این شرایط اگر این ابهام برطرف
شود یعنی شرایط فروش تسهیل شود و مصرفکننده نهایی راحتتر بتواند فرایند خریدش را
انجام دهد، کاهش قیمتها شتاب بیشتری میگیرد؛ ولی اگر به هر دلیلی این ابهام
برطرف نشود، یعنی مصرفکننده نهایی شرایط جذابی برای خرید نبیند، یا سختگیریها
باعث شود که از خرید منصرف شوند، باعث ایجاد یک دوگانگی جدید در بازار خواهد شد،
یعنی خیلی از واحدهایی که شمش مصرفی خود را تامین کردهاند مشخص نیست که قطعا باید
اقدام به عرضه کنند یا اگر عرضه کردند و فروش نرفت چه خواهد شد؛ آیا در این شرایط
باید بهصورت مستمر عرضه کنند تا به فروش برود؟
در حالحاضر
هم شواهدی در بورس کالا وجود دارد، مبنی بر اینکه خیلی از عرضهها معامله نمیشود،
این شرایط باعث میشود که عرضههای موجود بازهم به بازار داخلی وارد شود، ولی در
این شرایط دیگر نمیدانیم قیمتی که به بازار داخلی پیشنهاد میشود چه رقمی خواهد
بود.
نگرانی و
ترس از رانت (یعنی تفاوت بین شمش و میلگرد و دلاری که با احتساب ارزش افزوده به
قیمت ۷ هزار تومان کشف میشود)
باعث شده که در بازار ابهامی جدید ایجاد شود؛ از طرف دیگر سادهترین رویکرد این
روند این است که بورس کالا با توجه به اختیاراتی که دارد، سختگیری را در مورد
معاملهگرها (خریداران) کاهش دهد، این یعنی اینکه هرکسی میتواند با توجه به
پرداخت مالیات بر ارزش افزوده، مالیات شغلی و بقیه موارد جنس خود را
تهیه و خریداری کند و این روند باعث میشود که کالاهای ارزانتری به بازار تزریق
شوند.
اگر این
اتفاق رخ دهد پتانسیلی برای کاهش شدیدتر قیمتها است ولی اگر عکس این موضوع رخ
دهد، به این معنا که رفتار بعدی تولیدکننده محصول از شمش رهگیری نشود، بازار یک
ابهام جدیدی خواهد داشت که این موضوع ممکن است از قیمتها تا اندازهای در بازار
حمایت کند؛ این در حالی است که درخصوص این روند نمیتوان بهطور سفت و سخت صحبت
کرد به این دلیل که دولت ذهنیتهای بسیار جدی برای مدیریت
بازار دارد.
با توجه
به شرایطی که در آن قرار داریم، حتی اگر تغییر خاصی در بازار رخ ندهد و ابهامات
هم خودنمایی نکند، انتظار بازار از افزایش عرضه در کنار افزایش سختگیریهای
تعزیراتی و ترس از پلمب شدن انبارها و مواردی از این دست، باعث میشود که کالا به
هر طریقی از انبار خارج شود که این روند باعث رفع گیرهای تعزیراتی و برداشته شدن
برچسب احتکار میشود.
فروشنده
در این شرایط میتواند این موضوع را عنوان کند که کالا از انبارش خارج شده ولی به
فروش نرفته است، این شرایط باعث میشَود که حجم عرضه در بازار داخلی بیشتر شود،
یعنی اینکه قیمتها در بازار داخلی کاهش پیدا کرده و فاصله قیمتی بین بورس و بازار
کمتر شود.
منبع: دنیای اقتصاد