پایگاه خبری فولاد ایران -وحید
حاجی پور| ... به بیان سادهتر واشنگتن، «صادرات نفت ایران» را نشانه رفته است و نه
شرکت ملی نفت را که بیانگر این مهم است که برای آمریکا، صادرکننده نفت ایران اهمیت
ندارد بلکه ماهیت صادرات نفت ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. برخی افراد چنان
از ایده جهانگیری تمجید میکنند که گویی آمریکا درصدد است شرکت ملی نفت ایران را بهعنوان
صادرکننده نفت ایران تحریم کند درحالیکه بحث اصلی آمریکا «صادرات نفت» ایران است خواه
آنکه صادرکنندهاش شرکت ملی نفت باشد یا بخش خصوصی.
🔺 اصول عرضه نفت
در بورس، وجود چند عرضهکننده و چه تقاضاکننده است در شرایطی که تنها عرضهکننده نفت،
شرکت ملی نفت است و خریداران باید این محمولهها را به قیمتی که شرکت ملی نفت تعیین
کرده بخرند، پس نه کشف قیمتی صورت میگیرد و نه مکانیزم رقابتپذیری وجود دارد. هر
چه شرکت ملی نفت بگوید باید پذیرفته شود که برخلاف بازار رقابتی و مبانی بدیهی بورس
است.
🔺 از سوی دیگر،
شرکت ملی نفت بازارهای سنتی و خاص خود را دارد؛ بخش خصوصی در شرایط فعلی کشور تنها
میتواند وارد بازارهای سنتی ایران شود و با پالایشگر توافق بهتری – برای منافع خریدار
- کند که این بهنوعی بازار خراب کنی شرکت ملی نفت است. درواقع بخش در چنین بستری، خصوصی رقیب شرکت
ملی نفت ایران شده و موجب افزایش قدرت چانهزنی خریدار نهایی نفت ایران میشود.
🔺 خزانهداری کل
کشور، پول فروش را به دلار یا یورو میخواهد. نقش مدیریت امور بینالملل در جریان پول
نفت نقش صرفاً یک نقش هادی است زیرا پس از تهیه سیاهه توسط این مدیریت، مشتری موظف
است پول را مسقیما به حسابهای بانک مرکزی واریز کند. اینجا باید مشخص شود که کدام
بخش خصوصی میتواند در این شرایط سخت بانکی، به پشتوانه توانمندیهای خود تحریمهای بانکی را دور بزند؟
🔺 همچنین ازآنجاکه واسطههای نفت ایران در بازار نفت شناختهشده
نیستند، بهرهگیری از توانمندی تریدرهای نفتی عملاً غیرممکن است ضمن اینکه تریدرها
در چنین شرایطی علاقهای به همکاری با ایران و شرکتهای ایرانی ندارند که نمونه ساده
آن شرکت ویتول است که بهراحتی همکاریهای خود با ایران را متوقف کرد.
منبع: میز نفت