[ سبد خرید شما خالی است ]

چهار چالش ترامپ در جنگ نفتی

پایگاه خبری فولاد ایران - اقتصاد ایرانی: فاز دوم تحریم های آمریکا علیه ایران کمتر از ۹۰ روز دیگر با تمرکز بر صادرات نفت ایران آغاز می شود. صفر کردن صادرات نفت خام کشورمان تا ۴ نوامبر (۱۳ آبان) ماموریت بزرگ دولت ترامپ است اما به نظر می رسد مسیر انجام این ماموریت برای ترامپ و دولتمردانش هموار نباشد.

نشریه Foreign Affair، وابسته به شورای روابط خارجی آمریکا، در گزارشی مفصل که به تازگی منتشر کرده موانع پیش روی دولت ترامپ برای اعمال محدودیت هرچه بیشتر بر فروش نفت خام ایران را تشریح کرده است. هرچند ایده اصلی این گزارش به قلم پیتر هارل، شناسایی ابزارهای دولت ترامپ برای فشار حداکثری بر صادرات نفت خام ایران بوده اما از دل بررسی این ابزارها، نقاط ضعف آمریکا برای اعمال محدودیت بر صادرات نفت خام ایران بیرون آمده است.

فاز نخست تحریم های آمریکا علیه ایران از هفته گذشته (۱۴ مرداد) آغاز شد. اما عمده تحریم های آمریکا، شامل تحریم خرید نفت ایران که مهم ترین بخش آن به شمار می رود، از ۵ نوامبر، یعنی ۱۸۰ روز پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام آغاز خواهد شد. در گزارش یاد شده، درآمدهای نفتی ایران در سال ۲۰۱۷ به نقل از مقامات ایرانی حدود ۵۰ میلیارد دلار و سهم صادرات نفت و فرآورده های نفتی ایران از کل صادرات ۷۰ درصد تخمین زده شده است. بنابراین نویسنده این احتمال را مطرح می کند که با قطع مهم ترین شریان درآمدی، اقتصاد ایران ضربه های سنگینی را متحمل خواهد شد. اما این تنها یک «احتمال» است که اصرار بر دست یافتن به آن، می تواند شرایط شکننده بازار جهانی نفت را وخیم تر کرده و منجر به صف آرایی کشورهای دنیا در مقابل آمریکا شود. در واقع آمریکا اگر بخواهد نقش خود را تمام و کمال ایفا کند و از طریق تحریم صنعت نفت ایران به اهداف سیاسی خود دست یابد، باید همزمان بازی پیچیده ای را در بازار جهانی نفت و سطوح مختلف دیپلماتیک در دولت ها و شرکت های نفتی بازی کند که برای این کشور خالی از تنش نخواهد بود.

دیپلماسی نفتی، مهم ترین ابزار آمریکا؟

«دیپلماسی» یکی از مهم ترین ابزارهایی است که نویسنده Foreign Affair در مسیر دست یافتن به اهداف تحریم نفت ایران، به آن اشاره می کند. در این میان مذاکره با چین، به عنوان بزرگ ترین مشتری نفتی ایران در آسیا که حدود یک چهارم از نفت خام ایران را خریداری می کند، چالش بزرگ آمریکا است. چین به تازگی به درخواست یک تیم مذاکره کننده آمریکایی مبنی بر کاهش خرید نفت از ایران، پاسخ منفی داده و کمترین نشانه ای نسبت به کاهش خرید نفت ایران از خود نشان نداده است. از دیگر سو، برخلاف اروپا، چین به شکل عملیاتی آماده مقابله با تهدیدهای تحریمی علیه شرکت های چینی خریدار نفت ایران است.

به این ترتیب تعداد زیادی از پالایشگران کوچک بخش خصوصی در چین یا «تی پات ها » می توانند به رغم تحریم های آمریکا، به خرید نفت از ایران ادامه دهند. در چین همچنین تعدادی بانک داخلی نیز وجود دارد که می توانند عملیات انتقال پول نفت به ایران را در زمان تحریم انجام دهند. بانک «کولون» مطرح ترین بانک چینی است که در سال ۲۰۱۲ به رغم تحریم های واشنگتن، کار انتقال پول نفت ایران را انجام می داد. این بانک روابط مالی محدودی با آمریکا دارد اما این به آن معنا نیست که دیگر بانک های چینی که دارای روابطی با واشنگتن هستند؛ از معامله با ایران خودداری کنند.

به این ترتیب با توجه به اینکه چین دارای گزینه های اقتصادی فراوانی برای مقاومت در برابر تحریم های ایالات متحده آمریکا بر ایران است؛ باید دید از بعد سیاسی ترجیح می دهد به خرید نفت از ایران ادامه دهد یا به بهبود روابط خود با آمریکا بپردازد. این پرسش سیاسی در حالی وجود دارد که آمریکا و چین در حال حاضر در جنگی تجاری علیه یکدیگر به سر می برند و طبیعی است که روابط سیاسی آنها از تنش های ناشی از این جنگ، در امان نباشد. با این حال در دور قبلی تحریم ها علیه ایران و در شرایطی که جنگی میان دو غول اقتصادی وجود نداشت چین روابط سیاسی و تجاری خود را با ایران قطع نکرد و تنها خرید نفت از ایران را اندکی کاهش داد.

از دیگر سو توجه به این نکته نیز ضروری است که «دیپلماسی» ابزاری نیست که تنها در اختیار آمریکا باشد. به گفته مجید تخت روانچی، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری «هیات هایی قرار است برای حل موضوع نفت به کشورهای نفت خیز همسایه عازم شوند و پیام هایی از سوی رئیس جمهوری را با خود ببرند.» تخت روانچی در حالی به تازگی به این موضوع اشاره کرده است که پیش از این نیز ایران با مشتریان نفتی خود (مانند هند) در سطح وزیر امور خارجه و وزیر نفت وارد مذاکرات دیپلماتیک شده بود.

به این ترتیب به نظر می رسد یکی از چالش های مهم دولت ترامپ در مسیر اعمال تحریم ها، متقاعد کردن مشتریان اصلی ایران برای صفر کردن یا حتی کم کردن حجم خرید نفت ایران باشد. برای مثال بر خلاف دور قبلی تحریم ها، اتحادیه اروپا به رایزنی آمریکایی ها برای قطع خرید نفت از ایران پاسخ مثبت نداده است. در شرایطی که دولت های اروپایی به شکل جدی مخالف خروج ترامپ از برجام هستند و کمتر به مذاکره در رابطه با کاهش خرید نفت از ایران تمایل نشان می دهند، به نظر می رسد دولتمردان ترامپ از شرکت های اروپایی نتیجه بهتری به دست بیاورند. بسیاری از شرکت های اروپایی روابط مالی گسترده ای با آمریکا دارند و نسبت به دولت ها به مراتب راحت تر تن به کاهش خرید نفت ایران می دهند. در عین حال کشورهایی همچون چین، هند، ژاپن، ترکیه و کره جنوبی نیز یا اعلام کرده اند حاضر به پذیرش تحریم ها نیستند یا به دنبال دریافت معافیت از آمریکا هستند تا به خرید نفت از ایران هرچند در سطحی پایین تر ادامه دهند.در این میان، چنانچه آمریکا نتواند کار خود را با روش های دیپلماتیک به پیش ببرد، می تواند با تحریم بیمه نفتکش های ایرانی و مسیرهای نقل و انتقال پول، نقش خود را در کاهش صادرات نفت خام ایران نشان دهد. اما آن طور که در گزارش Foreign Affair تاکید شده است، راه هایی برای خنثی کردن این فشارها وجود دارد.

تجربه فروش نفت در دوران تحریم

نویسنده Foreign Affair در حالی تلاش دارد راهکارهای اثرگذار بر اجرای موفق تحریم های نفتی علیه ایران را در گزارش خود تشریح کند که در عین حال به این نکته اشاره می کند که «حتی اگر مشتریان اصلی نفت خام ایران با کاهش خرید موافقت کنند، تهران با تکنیک هایی آشنا است که می تواند به واسطه آنها به فروش نفت ادامه دهد.» در این بخش از گزارش، به تجربه ایران در بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵، یعنی دور قبلی تحریم ها اشاره شده است. در این سال ها، فروش نفت ایران به واسطه روش هایی انجام شد که در نتیجه به کار گرفتن آنها، تا حدودی تحریم های ایران دور زده شد.

یکی از این روش ها، انتقال نفت به وسیله تانکرهای نفتکشی بود که مبدا آنها جایی غیر از ایران عنوان می شد. از دیگر سو تهران هم نفت و هم فرآورده های نفتی را از طریق کشورهای همسایه از جمله ترکیه، پاکستان و افغانستان به آن سوی مرزها ارسال می کرد. این روش ها اگرچه با مخاطرات خاص خود در منطقه مواجه هستند، با این حال در دوران تحریم، میلیون ها دلار درآمد نصیب ایران کرده است. بر اساس گزارش Foreign Affair آمریکا می تواند با این روش ها مقابله کند؛ اما دولت ترامپ برای انجام این کار باید منابع مالی قابل توجهی را به منظور ردیابی محموله های نفتی به کار ببرد.

نقش ایران در بازار نفت و انعطاف آمریکا

«حداقل کردن تاثیر تحریم ها در بازار جهانی نفت» راهکار دیگری است که پیتر هارل عقیده دارد دولت آمریکا می تواند با تکیه به آن، نفت ایران را با تنش کمتری از بازار خارج سازد. این ابزار در حالی به دولتمردان آمریکایی توصیه شده است که به نظر می رسد واقعیت هایی همچون میزان تولید روزانه نفت ایران و نقش آن در به تعادل رساندن بازار جهانی که در آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی نیز به آن اشاره شده است، مانع اثرگذاری آن در اجرای بدون چالش تحریم ها شود. بر اساس گزارش آژانس، تشدید اختلال در سمت عرضه و حذف مازاد ظرفیت تولید نفت در دنیا با آغاز تحریم های نفتی ایران، از جمله معضلاتی است که می تواند بازار جهانی نفت را متشنج کند. بخش مهمی از ظرفیت مازاد تولید نفت دنیا در اختیار عربستان سعودی است و این کشور با تحریک آمریکا و به منظور جبران کاهش احتمالی صادرات نفت ایران با توان هرچه بیشتر تولیدات روزانه خود را افزایش داده است. به این ترتیب در حال حاضر مازاد ظرفیت تولید نفت در دنیا کوچک تر شده و چنانچه مشکل تازه ای در سمت عرضه به وجود بیاید، ریسک جهش قیمت ها شرایط پیچیده ای را پیش روی بازار و مصرف کنندگان قرار خواهد داد.

ایران در سال ۲۰۱۷ روزانه چیزی حدود ۴ میلیون بشکه نفت تولید و ۱/ ۲ میلیون بشکه از آن را صادر کرده است. بنابراین تحریم نفت ایران به عنوان کشوری که تولیداتش چهار درصد از کل تولید نفت دنیا را تشکیل می دهد، برای بازار جهانی خالی از تنش نخواهد بود.به این ترتیب با توجه به توصیه ای همچون «محدود کردن اثرگذاری تحریم نفت ایران بر بازار جهانی»، بعید نیست دولت ترامپ از اصرار بر متحدانش مبنی بر «صفر کردن خرید نفت خام ایران تا تاریخ ۴نوامبر» دست بردارد و به شیوه دولت اوباما، خرید نفت ایران را گام به گام و در طول دوره زمانی طولانی تری کاهش دهد. این دوره زمانی در زمان ریاست جمهوری اوباما، ۱۸ ماه بود.

هنوز اطلاعات دقیقی از مکانیزم بازگشت تحریم های نفتی دولت ترامپ علیه ایران وجود ندارد. همچنین پیش بینی های مختلفی نیز از میزان اثرگذاری تحریم های آمریکا بر صادرات نفت خام ایران وجود دارد. با این حال تازه ترین گزارش ها حاکی از آن است که ظاهرا بر دولت آمریکا روشن شده که توان صفر کردن صادرات نفت ایران را نخواهد داشت و نهایتا قادر خواهد بود چیزی بین ۷۰۰ هزار تا یک میلیون بشکه در روز از تولیدات ایران کاهش دهد. اما همین میزان از کاهش صادرات نیز چنانچه یکباره و طی ۹۰ روز آینده از بازار خارج شود، بازار جهانی نفت را با شوک قیمتی مواجه خواهد کرد؛ اتفاقی که نه برای بازار خوشایند خواهد بود و نه برای دولت آمریکا.

در حال حاضر قیمت شاخص نفت برنت در محدوده ۷۰ دلار بر هربشکه قرار دارد و به مراتب کمتر از ۱۰۰ دلار بر هربشکه در اواخر سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ است (زمانی که دولت اوباما دور نخست تحریم ها علیه ایران را عملیاتی کرد.) اما با توجه به اختلال عرضه ای که از سوی کشورهایی چون ونزوئلا و لیبی وجود دارد و در کنار اجرای موفق طرح کاهش تولید اوپک که افزایش حدودا ۵۰ درصدی قیمت ها را از ابتدای سال به همراه داشته است، خروج نفت خام ایران از بازار جهانی حتی در طولانی مدت، می تواند جهش قیمت ها را در پی داشته باشد. شاهد این مدعا افزایش چند دلاری قیمت نفت تنها در پی اعلام هدف گذاری «صفر» کردن درآمدهای نفتی ایران تا ماه نوامبر از سوی مقامات وزارت خارجه این کشور در ماه ژوئن است. در این میان، راهکار اولیه ترامپ برای خنثی کردن جای خالی احتمالی نفت خام ایران در بازار، همراه کردن عربستان و روسیه با خود بود. با این حال واقیت تولید نفت در این کشورها حاکی از آن است که افزایش تولید این دو غول نفتی برای مقابله با اثرگذاری کاهش تولید ایران، تنها در کوتاه مدت اثرگذار خواهد بود. در این میان بسیاری از تحلیلگران نفتی از جمله اداره اطلاعات انرژی آمریکا این انتظار را مطرح می کنند که احتمالا تا اواخر سال ۲۰۱۸ یا نیمه نخست سال ۲۰۱۹، عرضه جدیدی از سمت کشورهایی چون برزیل، کانادا و ایالات متحده آمریکا و نقاط دیگر وارد بازار می شود. این تولیدات جدید در حالی ممکن است به شکل بالقوه کاهش صادرات نفت ایران را جبران کنند که دولت ترامپ باید میزان دقیق کاهش صادرات نفت خام ایران و در دسترس بودن منابع پیش بینی شده را محاسبه کند.

مدیریت جهانی علیه تحریم های آمریکا

با وجود تمام راهکارهایی که از سمت ایران برای خنثی کردن تحریم های آمریکا وجود دارد و همچنین وزن تولیدات ایران در به تعادل رساندن بازار جهانی نفت، احتمالا دیپلماسی دولت ترامپ و سیاست او در استفاده یک جانبه از تحریم ها علیه شرکت های نفتی اروپایی تا سال ۲۰۱۹ افت صادرات نفت خام ایران را در پی خواهد داشت. با این حال اگر فرض را بر این بگذاریم که ترامپ در دستیابی به هدف کوتاه مدت خود (صفر کردن صادرات نفت خام ایران) موفق عمل کند، بعید نیست در بلندمدت سیاست های تهدیدآمیز او باعث اتحاد کشورهای دنیا به منظور ایجاد مکانیزمی شود که در مقابل تحریم های آمریکا توان مقاومت داشته باشد، درست مانند آنچه در حال حاضر از سوی چین جریان دارد.

 در این زمینه هشدارهایی از سمت سیاستمداران آمریکایی نیز وجود دارد. جک لیو، وزیر سابق خزانه داری ایالات متحده آمریکا در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۶ هشدار داد که «استفاده بیش از حد از ابزار تحریم ها می تواند توانایی ما در استفاده اثرگذار از تحریم ها را کاهش دهد.» این اتفاق در واقع با فاصله گرفتن معاملات و نقل و انتقالات مالی دنیا از آمریکا رقم خواهد خورد و در حال حاضر نیز کمابیش رخ داده است. اگر تا به امروز بحث توسعه طرح های اقتصادی و تجاری مقاوم در برابر تحریم های آمریکا از سوی رژیم هایی همچون ونزوئلا یا روسیه مطرح می شد؛با بازگشت تحریم های آمریکا علیه ایران این بار این کشورهای اروپایی هستند که به دنبال راهکارهایی برای مقابله با آمریکا هستند.

در این زمینه می توان یکی از مهم ترین اقدامات تلافی جویانه اروپا در مقابل آمریکا را به روزرسانی قانون «انسداد تحریم های آمریکا علیه ایران» دانست. این قانون از منافع شرکت های اروپایی در ایران در مقابل تحریم های ایالات متحده آمریکا محافظت می کند. در این میان آن چنان که از اخبار برمی آید، چند کشور اروپایی به دنبال ایجاد رویکردی تهاجمی تر نیز در مقابل آمریکا هستند و چند مقام اروپایی نیز با بانک مرکزی اروپا و سایر بانک های دولتی اروپایی برای انتقال پول نفت ایران در دوران تحریم بحث کرده اند.

منبع: اقتصاد ایرانی

۲۵ اَمرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۳۷
تعداد بازدید : ۵۵۸
کد خبر : ۴۵,۲۵۷

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید