پایگاه خبری فولاد ایران - نابرابری در کسب منفعت همگانی تهدیدی برای رسیدن به دوره شکوفایی
جهانی است.
از زمان پایان جنگ جهانی دوم، توافقاتی کلی در حمایت از
ادغام اقتصاد جهانی در جهت صلح و رفاه و نظم بین المللی به جریان افتاد و از
زمان سقوط دیوار برلین قدرت بازارها در گسترش پیشرفت اقتصادی بر همگان آشکار شد.
توافقات تجارت جهانی و ایجاد اتحادیه اروپا، اقدام موسسات برتون وودز و حذف کنترل
فراگیر سرمایه، گسترش سرمایه گذاری خارجی و به جریان افتادن پول افراد در ورای
مرزها گواه روشنتری از این مسیر را ارائه می دهد. توسعه اقتصادهای داخلی به همراه
فن آوری هایی از جمله اینترنت و حمل و نقل های کانتینری همینطور تغییرات قوانین
داخلی و برون مرزی دنیا را کوچکتر و ارتباطات را نزدیکتر کرد. به گزارش فولاد ایران، این روند بسیار موفق تر
از حد تصور بوده، جنگی بین قدرتهای برتر صورت نگرفت و استانداردهای زندگی جهانی
بیش از هر زمانی پیشرفت کرد ضمن اینکه امید به زندگی در کشورها نیز بهبود چشمگیری
داشت.
با این حال، هنوز عکس العمل و نگرش ها علیه پارادایم فعلی
ادغام جهانی و رفتارهای سیاسی و اقتصادی به گونه ای است که ممکن است تا سالها
نتیجه مطلوب حاصل نشود. عدم مشارکت امریکا در پیمان ترنس پسیفیک، جنگ تجاری بین
چین و امریکا و اختلافات تجاری بین امریکا با سایر کشورها که زیان قابل توجهی برای
صنایع و کشورها بوجود می آورد از موانع ایجاد اقتصاد مشترک جهانی است. صندوق بین
المللی پول هزینه افزایش تنش های تجاری امریکا با سایر دنیا را 0.5 درصد تولید
ناخالص داخلی یا 430 میلیارد دلار تا سال 2020 برآورد کرده است. قوانین مهاجرتی
جدید نیز در این راستا قابل توجه است. اتحادیه اروپا قوانین مهاجرتی خود را سخت تر
کرده و قوانین جدید مهاجرتی امریکا رشد کسب و کار را مختل کرده است. در عین حال،
محدودیت سرمایه گذاری خارجی در امریکا جلوی سرمایه گذاری چین در این کشور را گرفته
و چین نیز با اعمال قوانین مشابه سرمایه گذاری امریکا در کشور خود را محدود کرده
است. اروپا نیز شرکتهای داخلی خود را ارجح به شرکتهای خارجی می داند.
نگرش منفی نسبت به ادغام جهانی ریشه های بسیاری دارد که برخی
موجب کاهش سرعت رشد و افزایش نابرابری ها می شود و برخی منعکس کننده مشکلات حفظ
هماهنگی جوامع چند ملیتی است. اما سوء تعبیرهایی نیز در این بین دیده می شود و آن
این است که ادغام جهانی پروژه نخبه ایست که در درجه اول به نفع نخبگان است و ظاهرا
هدف این امر در برخی شاخه های موسسات مالی فراتر از حمایت از جمعیت کارگران می
باشد. برخی می گویند حفاظت از ماهیت معنوی شرکتهای جهانی در این پروژه مهم تر از
جلوگیری از رقابت ناسالم شرکتهای خارجی است که از قوانین فرار می کنند.
اگر ادغام جهانی به دنبال بقای بنیان سیاسی خود در کشورهای
ثروتمند دنیاست می بایست تغییر جهت بدهد. رهبران سیاسی می بایست با هدف ایجاد
منافع ملموس برای قشر متوسط به ادغام جهانی بپیوندند و ثابت کنند که همکاری بین
المللی جلوی بهره برداری نخبگان از شهروندان عادی را می گیرد و اطمینان حاصل کنند
که حمایتهای اجتماعی برابر به درستی اجرا شده و کسانیکه باید با تغییرات اقتصادی
سازگار شوند تحت حمایت قرار می گیرند.
در کتاب "عواقب اقتصادی صلح" نوشته جان مینارد
کینز پس از جنگ جهانی اول که اقتصاد را مقدم می داند آمده "مخاطرات آینده نه
در مرزها و حاکمیت ها بلکه در غذا، زغال سنگ و حمل و نقل است." این نویسنده
عواقب فاجعه باری برای همکاری دوجانبه قدرتهای سیاسی جهت ارتقاء رفاه بیان می کند.
آیا امریکا و جامعه جهانی از پارادایم ادغام جهانی منصرف شده و به ناسیونالیسم
محدود و کوچک کینز رو می آورند؟ یا راهی برای گسترش ادغام اقتصاد جهانی که به نفع
کل مردم در سرتاسر دنیاست پیدا خواهند کرد؟ این امر مستلزم همکاریهای عظیم در
زمینه های مالیاتی، اختیارات قانونی و برنامه های جامع داخلی خواهد بود و پاسخ به
این گزینه ها تعیین کننده تاریخ قرن بیست و یکم است.
منبع : Bloomberg
موضوعات مرتبط: فولاد - قراضه - سنگ آهن - قیمت آهن آلات - تحلیل اخبار - اخبار اقتصادی