پایگاه خبری فولاد ایران - دلار
یکصد سال فرمانروایی مطلق در اقتصاد جهانی داشت اما به نظر می رسد که نشانه های
واضح کاهش قدرت آن و تمایل کشورها به سمت ارزهای نوظهوری همچون «یورو» و «یوآن»
قابل رویت است.
پس از پایان
جنگ جهانی اول در سال 1918، اروپای ویران و بدهکار دیگر نقش مهمی در اقتصاد جهانی
و مبادلات بین المللی نداشت. فرانسه و انگلستان با میلیاردها دلار بدهی و آلمان
ورشکسته با تورم لجام گسیخته، آینده ای مبهم را پیش روی خود تصور می کردند.
اما
آن سوی اقیانوس اطلس، کشوری که به تازگی توانسته بود بحران های خود را سپری کند با
بانک تازه تاسیس فدرال رزرو (1913) توانست پیروز جنگ باشد. بدهی های کشورهای
اروپایی به آمریکا آنقدر زیاد بود که نه تنها توان پرداخت وجود نداشت، بلکه هر
شرطی از سوی آمریکا برای این کشورها قابل پذیرش بود. که این شرایط، دلار را به ارز
غالب در بازارهای جهانی تبدیل کرد.
اما
از اواخر بیستم شرایط به تدریج تغییر کرد، یوان چین با تکیه بر رشد میانگین 10
درصدی، در طول سه دهه موفق شد تنه به تنه دلار زده و در سال 2016 وارد سبد ارزهای
ذخیره خارجی شود. حال چین با قدرت «یوآن» خود زنگ خطری برای «دلار» بود.
از
سوی دیگر اتحادیه اروپا از سال 2002 توانست با «یورو» قدرت نوظهوری را معرفی کند.
اکنون یورو توانسته اتحادیه اروپا را که مقام اول جهان در تولید ناخالص داخلی را داراست،
به صورت یکپارچه در مبادلات بین المللی مطرح سازد.
این
پتانسیل سبب شده تا یورو به عنوان گزینه ای برای پایان دادن به حکم فرمایی یک قرن دلار
مطرح شود و حتی بیشتر از آن توانست در مقطعی از زمان، قدرت دلار را به عنوان ارز
ذخیره خارجی سایر کشورها کمرنگ سازد.
براساس
گزارش های صندوق بین المللی پول (IMF) در دوره زمانی اوایل سال 2008 میلادی تا اواسط
سال 2013 ارزش یورو که نزد دولت ها و بانک مرکزی کشورهای دیگر نگهداری
می شد، تقریبا سه برابر شد و از 393 میلیارد به 1.45 تریلیون افزایش یافت که این نشان
از علاقه سایر کشورها بر جایگزینی ارز خارجی و زنگ خطری برای دلار است.
از
سوی دیگر، چین به عنوان نخستین سرمایه گذار و خریدار اوراق قرضه خرانه داری آمریکا
(در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت) محسوب می شود. در ابتدا خزانه داری آمریکا از
فروش اوراق یادشده و افزایش میزان بدهی خود استقبال می کرد، زیرا این مساله باعث
رشد اقتصادی آمریکا می شد که در نتیجه، کاهش نرخ بهره و در نهایت کاهش قیمت را
برای مصرف کننده به دنبال داشت.
اما
با گذشت زمان و در کمتر از یک دهه، ابتکار عمل در دست چینی ها افتاد. سرمایه گذاری
چین در اوراق قرضه خزانه داری آمریکا همچون شبکه باروتی است که تنها نیاز به شعله
های بسیار کوچک دارد تا بحرانی جدید با شدتی نامعلوم را به دنبال داشته باشد.
از
این روست که ژست های ترامپ در خصوص اعمال تعرفه بر واردات اجناس چینی با کوچکترین
اقدام چینی ها در بازار سهام به سونامی اقتصادی برای آمریکا تبدیل خواهد شد.
در
اواخر سال 2017 و اوایل 2018 عدم تحقق سیاست های اقتصادی ترامپ سرمایه
گذاران را تشویق به بازگشت به قاره سبز کرد و در نهایت ارزش یورو 1.2 برابر هر
دلار افزایش یافت.
گرچه
ترامپ قصد دارد هژمونی آمریکا را احیا کند، اما به واقع شرایط اکنون با گذشته
کاملا متفاوت شده و خیزش اقتصادی چین و احیای اقتصادی اروپا به حدی بوده که یورو و
یوآن به عنوان ارز جایگزین در ذخایر ارزی خارجی سایر کشورها مطرح هستند.
به
نظر می رسد پس ازبحران مالی 2008، موسسه های مالی آمریکا ورشکسته شده اند و
قدرت اقتصادی آمریکا در دنیا رو به کاهش گذاشته و به نوعی اقتصاد این کشور از
بیرون کنترل می شود.
چین
و ژاپن با اوراق قرضه، روسیه با منابع انرژِی و نزدیکی به اروپا و آلمان به نوعی
بلوک جدیدی را در مقابل آمریکا و فرمان روایی 100 ساله دلار در جهان شکل داده اند.
اتحادیه
اروپا که تا پیش از این، در راستای سیاست های آمریکا هماهنگ عمل می کرد، با گرایش
به شرق و اقدامات متقابل با تصمیم های ترامپ سنت قدیم خود را پشت سر گذاشته است،
به طوری که در یک تصمیم هماهنگ، این اتحادیه بر واردات طیف وسیعی از محصولات تولید
آمریکا تعرفه 135 درصدی وضع کرد که برآورد می شود ارزش این کالاها سه میلیارد
دلار باشد.
اقدامات
و تصمیمات رئیس جمهوری آمریکا در حوزه های مختلف تنها یک دستاورد برای این کشور
داشته و آنهم متحد کردن همه دنیا برعلیه این کشور است؛ مفهومی که تا پیش از ترامپ
برای اتحادیه اروپا نیز کاملا غریب به نظر می رسید.
اکنون
با اقدامات متقابل برعلیه آمریکا عملا جنگ تجاری بین این کشور و همه قدرت های های
اقتصادی جهان کلید خورده است که این امر به بی اعتباری نقش آمریکا در تصمیم های
مهم جامعه جهانی و در نتیجه، رشد رقبای اقتصادی این کشور منجر می شود.
سیاست
های ترامپ برخلاف آنچه نشان می دهد، آخرین میخ ها را بر تابوت دلار می زند؛ دلار
یکصد سال فرمانروایی مطلق در اقتصاد جهانی داشت و به نظر می رسد نشانه های واضح
کاهش قدرت آن و تمایل کشورها به سمت ارزهای نوظهور چون یورو و یوآن قابل رویت است.
......................................
* کارشناس
بازار انرژی
منبع: ایرنا