پایگاه خبری
فولاد ایران - ما هرگز در ایران شاهد انقلاب صنعتی
نبودیم.از قرنها پیش همه تلاشها را برای ایجاد صنایع، بلافاصله و به انحای مختلف
به شکست میکشاندند. تفکر وابستگی به خارج در رگ و ریشههای این کشور و بسیاری از
مسئولان دوانده شده بود.روسها اجازه عوارض بیشتر از درصد مذکور را نمیدادند و
افراد خود را در ایران تحت عنوان تاجرباشی کاشتند. تاجرباشی ها کالاهای روسیه را
در ایران میفروختند و کالاهای ایران را که احتیاج داشتند، به ثمن بخس میخریدند.
روسیه اما روی کالاهای صادراتی ایران، عوارض دلخواه وضع میکرد. این تاجرباشیها
پرچم روسیه را بالای خانههای خود میزدند و از هر تعرضی ایمن بودند.
📌بسیاری از مسئولان
اقتصادی کشور ما، انصافا نه همه آنها، به دلیل نداشتن اهلیت حرفهای و پوشاندن
نقاط ضعف خود، روی کمیتهای عددی تأکید میکنند و برایشان کمیت آمارها مهم است.
تعداد پروانههای بهرهبرداری برایشان مهم است. هیچکس از مسئولان سؤال نمیکند
چرا کشور با وجود این همه واحدهای تولیدی مشابه، اینگونه مشکل پیدا کرده است. اگر
این تعداد کارخانه سیمان مشکلات ایران را حل میکرد، باید به همه کشورهای آسیای
میانه یا کل کشورهای همسایه سیمان میدادیم، نه اینکه چینیها از آن سوی دنیا در
بازار امارات سیمان را از ما ارزانتر به فروش برسانند. معمولا در کشورهای عقبمانده
دولتها با استفاده از اعداد، رشدهای خود را نشان میدهند و تبلیغات فراوان
دارند.ما تلویزیونساز نداریم. ما صنعت واقعی نداریم و عموم موارد ما مونتاژ و
ارزخوار شدهاند. از بسیاری از مسئولان اقتصادی کشور نیز در تمام این دوران حسابکشی
نکردهاند که نتایج دوران مسئولیتتان چه بوده؟ آمارهای رشد حاصل از تولید واقعی
است یا مونتاژ؟
📌در سال 1334 شمسی، شش
داروسازی در ایران وجود داشت. در سال 1338، 20 داروسازی و درحالحاضر 160 داروسازی
در کشور وجود دارد، اما کشور سوئیس سه یا چهار داروسازی دارد. آلمان 10 تا 12
داروسازی دارد. با وجود این همه شرکت داروسازی باید در جهان مطرح میبودیم؛ ولی
چرا هنوز محتاج خارج هستیم. به گمانم ما در این قسمت هم مونتاژکننده مواد اولیه
وارداتی هستیم.
📌آخرین بهروزرسانی
وزارت صمت نشان میدهد 453 واحد دارای پروانه در تولید آبمیوه داریم. درد اینجاست
که 580 واحد در دست اجرا هم داریم. برای ایجاد این تعداد واحد تولید آبمیوه، به
احتمال زیاد باید 453 خط تولید همراه با خروج ارز وارد کرده باشیم. در ضمن قرار
است 580 خط تولید دیگر هم به این تعداد اضافه شود. در مجموع هزارو 33 خط تولید آبمیوه
در کشور فعال خواهد بود. این واحدها نهتنها برای خطوط تولید خود ارز مصرف میکنند،
بلکه با صرف دلار، پاکت آبمیوه هم وارد میکنند تا بتوانند محصول خود را بستهبندی
و به بازار عرضه کنند. این نامش تولید نیست. درد این است که از سال 1385 که کشور
به تحریم رفته است تا سال 1396، یکمیلیاردو 500 میلیون دلار فقط برای واردات
پاکت آبمیوه هزینه کردهایم. علاوه بر این، کنستانتره هم وارد کردهایم که 203
میلیون دلار ارز خارج شده است؛ یعنی بعضی وقتها ماده اولیه را هم وارد کردهایم.
این نامش تولید نیست. شما خود نگاه کنید که آیا عقل سلیم این روش را حکم میکند؟
📌ما در استان یزد بحران
آب داریم و 80 واحد کاشیسازی دارای
پروانه بهرهبرداری داریم! تعداد واحدهای در دست اجرا نیز در این استان 96 واحد
است. کاشی هم محصولی است که آب میخواهد...
📌 در سال 1384
قبل از شروع تحریمها سهم صنعت و معدن از ماندهتسهیلات 33.4 درصد بود. با شروع
تحریمها در سال 85 این سهم به 31.6 درصد تقلیل مییابد و همچنان از آن پس به صورت
مزمن کاهشی شده و در سال 1395 به 18.5 درصد میرسد. یا سهم بخش کشاورزی از ماندهتسهیلات
از 16 درصد در سال 84 به صورت مزمن کاهش یافته تا به 8.8 درصد در سال 96 میرسد.
اما سهم بخش بازرگانی داخلی، خدمات و متفرقه از 24.7 درصد در سال 1384 به صورت
مزمن افزایشی میشود و در سال 1395 به میزان 48.7 درصد میرسد.این نشان میدهد
دولتهای ما پشتشان به تولید است. رو به بخش مولد نیستند بلکه رو به بخش غیرمولد
هستند
📌 سؤال این
است که عقل سلیم حکم میکند کشوری که در تهاجم تحریمها قرار گرفته، اینگونه عمل
کند؟ دولتها به جای حمایت از بخش مولد، راحتترین کار را انجام دادهاند و همهچیز
را به سمت بخش غیرمولد سوق دادهاند. دولتها بیشتر با واردات، برای حل مسائل و
ناکارآمدیها، مأنوس هستند. تاجرباشیها هم از این شرایط سوءاستفاده میکنند. رگ و
ریشه تاجرباشیها را هنوز در کشور داریم.
✍️محمد بحرینیان