پایگاه
خبری فولاد ایران - مساله امروز غرب با ما ربطی به مواضع ایدئولوژیک ما
ندارد. اتفاقا اگر آنها با ایدئولوژی انقلاب اسلامی مشکل دارند به این دلیل است که
غرب ستیزی ما مزاحم اعمال قدرت آنها شده و حضور گسترده ایران هزینه حضور آنها را
در منطقه بالا برده.
آنها عصبانیاند
اما عصبانیتشان ربطی به ایدئولوژی ندارد. کافی است با دقت بیشتری اخبار را دنبال
کنید تا ببینید چیزی که در پی براندازیاش هستند ایران قدرتمند است نه درافتادن با
حوزه علمیه قم یا انتقامجویی از ائمه جمعه وسپاه... اتفاقا این نکته
پیچیدهای نیست و خیلی از ناظران سیاسی، حتی آنها که اختلاف بنیادی با جمهوری
اسلامی دارند، ملتفتش شدهاند.
نوشته
اردشیر زاهدی را دست کم نگیرید و آن را به حساب پیری و احساساتی شدنش نگذارید. چون
او از ماهیت نظام سلطه باخبر است و بر موقعیت استراتژی ایران وقوف دارد، توانسته
زودتر از بقیه بفهمد که امریکاییها چه سودایی در سرمیپرورانند. همان حرفها را –
جدیتر و حسابشدهتر- چند روز پیش محمد جواد ظریف نیز با ادبیات خودش بیان کرد.
او وزیر امور خارجه جمهوری
اسلامی است اما صریحا بیان کرد که مساله امریکا نه اصولگرایی است و نه اصلاحطلبی.
ترامپ نه به دولت تدبیر و امید کار دارد و نه به آلترناتیوهای روحانی.
در چشم
نودولتان ایالات متحده، آلترناتیو روحانی مجاهدین خلقند که اولا دستشان به خون
هزاران ایرانی آلوده است، ثانیا به هیچ عقیدهای جز قدرت و دوام باور ندارند.
خداوند حجابها را کنار زده تا مردم ایران را با ماهیت ترامپ و تمناهایش آشنا کند.
خیر بزرگتر و بهترش اینکه وقتی بفهمیم مشکل امریکا «ایران» است پس به شکل دیگر و
بهتری میتوانیم دربرابرش صف بکشیم و متحد باشیم. یعنی از اتفاق، ترامپ با این
حرکات و سکناتش مجالی فراهم کرده تا ما به یک انسجام ملی به معنی واقعی کلمه فکر
کنیم و انرژی خود را در تخطئه و هدم همدیگر هدر ندهیم.
اگر ترامپ
تهدیدی است بر ایران پس موقعیت مغتنمی است تا همه ایرانیان به میدان بیایند و جلوی
او را بگیرند. این انقلاب و نظام با حضور نود
و هشت درصدی مردم به ثمر رسیده معذلک در این چهلساله در بسیاری از برههها ما
شاهد حضور حداکثری مردم نبودهایم و بنا به دلایلی اتحاد ملی را به تعویق انداختهایم.
در اکثر بحرانها حضور مردم کارساز بوده اما در خیلی از آنها هم فقط حزباللهیها
به میدان آمدهاند و آستین بالا زدهاند و خودی نشان دادهاند، بقیه هم در بهترین
حالت دور ایستادهاند و تماشا کردهاند.
در جنگ تحمیلی اگر چه در ابتدای امر همه نیروها بسیج شدند و به جبهه
رفتند و جلوی صدام قد علم کردند اما رفته رفته این مسوولیت سنگین فقط روی دوش حزباللهیها
و جنوبشهریها گذاشته شد. نمیگویم که مردم حضور نداشتند اما بنا به هزار دلیل کمکم
سلیقههای سیاسی سایهاش را بر جبهه انداخت و خطکشیهایی ضروری یا غیرضروری مانع
از تحقق تام و تمام یکدلی و یکصدایی و یکرایی شد.
جالب
اینجاست که مجاهدین خلق نفاقشان را جلوتر از بقیه درست در روزهایی عیان کردند که
بمب صدام بر سر مردم فرومیریخت و شهیدشان میکرد. آنها با یک تصمیم خبیثانه به
ملاقات عفلقیها رفتند و با آنها بیعت کردند. عین همان بیعت امروز نیز در پاریس
تکرار شده و حتی شواهد و قرائنی در دست است که امریکاییها قوانین تحریمهای جدید
را به کمک و مشورت آنها علیه ایران وضع کردهاند. اما در عین حال چنین بیعت و
نمایشی این امکان را به ما میدهد تا در داخل، پوزیشن جدید بگیریم و حسابشدهتر و
دقیقتر و بدیعتر جلوی امریکا صفآرایی کنیم.
در این صفآرایی
جدید نه تنها معنی مبارزه فرق میکند بلکه ستون پنجم و جاسوسی و همدستی با دشمن هم
معنی متفاوتی پیدا میکنند. مهمتر از همه اینها حضور مردمی نیز لازم است که
بازتعریف شود و مطابق با آن از همه دعوت شود تا بیرون از حصر سیاست، دین خود را به
کشورشان ادا کنند. ما چهل سال تجربه داریم و بسیاری از سختیها و ناگواریها را
پشت سر گذاشتهایم. در این چهل سال خطا هم کم نداشتهایم. بسیاری فرصتها را
سوزاندهایم و بسیاری از سرمایهها را مادی و معنوی هدر دادهایم.
بدترین نقطه
ضعفمان در این مدت وضعیت رسانههایمان بوده است. حقیقتا در این زمینه اگر خون
گریه کنیم جا دارد. ما با نظام سلطه درافتادهایم اما در امر رسانه آنقدر بد عمل کردهایم که خودمان، خودمان
را دریبل میزنیم و عامدا عالما جا را برای رقبای خطرناک باز میکنیم. باور کنید
بیش از اینکه جنگ اقتصادی و سیاسی و نظامی ما با امریکا شروع شود، جنگ رسانهای
شروع شده، نه تنها به توفیقی نرسیدهایم بلکه عرصه را واگذار کردهایم و عقب نشستهایم.
نکته آخر
اینکه دولت باید پوزیشن موقعیت ویژه به خود بگیرد. منظور من این نیست که رییسجمهور
لباس رزم بپوشد و به شکل متفاوتی در عرصه عمومی ظاهر شود، که اگر بشود هم عیبی
ندارد اما منظور من این است که اولا بحران را جدی بگیریم ثانیا برای عبور از بحران
اقدامی همهجانبه را آغاز کنیم. از اینکه روحانی به دوربین نگاه کند و طوری همه
خبرها را رفع و رجوع کند که آب توی دل مردم تکان نخورد، کاری از پیش نخواهیم برد.
نمیگویم بیاید توی دل ملت را خالی کند؛ نه. اما میگویم طوری حرف بزند و دستور
بدهد و برنامهریزی کند که مردم قوت قلب بگیرند و از جان و دل برای کشور مایه بگذارند. حقیقتا مهمترین
اقدام دولت همین است که جبهه مقابله با ترامپ را توسعه دهد و همه را-تاکید میکنم
همه را- برای مقابله با بدخواهان این ملک اهورایی به میدان بیاورد.
منبع:
اعتماد