پایگاه خبری فولاد ایران - طی سالهای گذشته درباره انرژی هستهای و هزینه زا بودن آن برای کشور نظرات
بسیاری مطرح شده است. یک گروه فکری مشخص معتقد است این مقوله برای کشور در حوزه
بینالملل مولد تحریمها بوده است و بر این اساس بهتر بود از ابتدا سراغ انرژی
هستهای نرفت. این بحث سال گذشته با این خبر شدت بیشتری گرفت: «نیروگاه اتمی
امارات 8 برابر نیروگاه اتمی بوشهر است با تکنولوژی نوین و 10 ساله تحویل داده
میشود؛ نیروگاه اتمی بوشهر 41 سال زمان برد و بالغ بر 17 میلیارد دلار هزینه
البته هزینههای تحریم و...حساب نشده است».
اما پاسخی ساده و کوتاه برای آنکه بدانیم انرژی هستهای تا چه اندازه در حوزه
امنیت ملی مهم است، بهتر است نگاهی به توضیحات یکی از کارشناسان ارشد حوزه
سیاستگذاری انرژی بیاندازیم:
🔺در ادبیات راهبردی، موضوعی تحت عنوان «تکنوپلیتیک» یا اعم
از آن «تکنو استراتژیک» وجود دارد، بدین معنی که برخی از فناوریها امنیت زایی
بیشتری در ابعاد کلان امنیت ملی ایجاد میکنند
و نمیتوان با محاسبه صرف هزینه اقتصادی به آن نگاه کرد.
تکنوپلیتیک هستهای مزیتهایی را ایجاد میکند که در این مقایسه ساده فوق
الذکر بیان نشده است:
1-هر کشور به نسبت بهره مندی از ابعاد مختلف چرخه هستهای، به
سادگی در معرض تهدید بیرونی قرار نمیگیرد. حتی اگر سطح کمینه این بهره مندی
هستهای که بسیار نازل است، یعنی یک نیروگاه هستهای بدون هیچگونه دانش فنی در مورد
غنی سازی را هم در نظر بگیریم، امکان تهاجم نظامی به آن منطقه را به دلیل نشت
جهانی و تشعشعات مواد رادیواکتیو از بین میبرد تا چه رسد به بهرهمندی ایران از
حوزههای مختلف چرخه هستهای نظیر غنی سازی البته منهای بحث بازفرآوری.
-
2- تفاوت فناوریهای مختلف از بحث امنیتی آنقدر وضوح دارد که برای
برخی از فناوریها رژیم حقوقی ایجاد کردهاند اما برخی دیگر اساساً فاقد چنین رژیمی
هستند مثل رژیم حقوقی NPT و CTBT در زمینه هستهای. اما برخی از فناوریهای دیگر به رغم حائز اهمیت
بودن در زمینه اقتصادی ولی در بعد امنیت چندان اهمیتی ندارند. مثلاً بهره مندی یک
کشور از نسل سوم نیروگاه های بادی میتواند از نظر اقتصادی حائز اهمیت باشد اما در
بعد سخت امنیت ملی (ابعاد سخت منظور امنیت نظامی مرتبط با موضوع بقا و حاکمیت)
ایجاد مزیت نمیکند.
3- در مورد نیروگاههای هستهای ایران و امارات چندان به ظاهر توجه
نفرمایید. هرچند که ساخت نیروگاه هستهای ایران به درازا کشید و امارات در بازه
زمانی کمتر به آن رسید اما موارد مهمی در قرارداد هستهای بوشهر وجود دارد که
اساساً امارات تا دهه آینده نیز از آن بی بهره است نظیر مشارکت در طراحی راکتور،
انتقال فناوری، جای گذاری و خروج میلههای سوخت، آشنایی با نحوه ساخت غلافهای
سوخت. از مهمترین اثرات همین نیروگاه بوشهر، افزایش توان مهندسی ایرانی در اقدام
به راکتور های 360 مگاواتی است که قرار است با فناوری ملی در دارخوین احداث شود.
فقط در بحث شتاب دهندهها و سیکلوترن، فاصله ما با این کشورهای عربی زمین تا آسمان
است.
4- آیا تا حالا از خود سوال نپرسیدهاید که چرا امارات و کشورهای
دیگر عربی و حتی ترکیه (در پروژه منطقه حکاری) به دنبال مشارکت با شرکتهای شرقی
در زمینه توسعه هستهای هستند؟ چون کشورهای غربی و حتی کشور کره که در امارات
اقدام به ساخت نیروگاه با لایسنس غربی کرد، شرط و شروط های قانونی بسیار
گستردهای را بر این کشورها تحمیل میکنند
که خلاصه آن این است که کشور میزبان
فقط «استفاده هسته ای» نمایند. استفاده
هستهای با حق هستهای که ایران به دنبال
آن بود و هست بسیار متفاوت است.
5- تکنوپلتیک در هر دوره ای فناوری خاصی را حائز اهمیت میداند،
مثلا در دهه 50 میلادی بحث فناوری صنعت نفت دارای بعد امنیتی بود و حتی با کودتا هم اجازه تسلط بر صنعت نفت
نمیدادند که حال اینگونه نیست. در عصر حاضر، فناوری هستهای - هم شکافت و هم جوشی-،
نانو، فناوری شناختی و فناوری اطلاعات دارای چندان اهمیت امنیتی هستند که اگر
کشوری برای کسب آن متحمل هزینههای هنگفت اقتصادی نیز شود، در چارچوبه کلان امنیت
ملی دارای معنا میباشد
میز نفت