پایگاه خبری
فولاد ایران - این تنها ظرفیت های ناچیز تولیدی
«جمهوری دمکراتیک مردم کره» نیست که مردمش را به چرخه بیچارگی و نداری کشانده است؛
و بلکه مهم ترین آن نیز نیست. آنان از سیستم «سُنگ بون» در وحشتند. مردم بر پایه ی
آموزه های مارکسیست-لننیستی بومی شده(جوچه) می بایست در سیستمی دادگستر بزیند؛ اگر
هم نداری و فقر هست باید میان همه ی شهروندان به تساوی تقسیم گردد؛ ولی بر بنیاد
سیستم سُنگ بون، مردم از دیدگاه حکومت به سه دسته تقسیم شده اند:
❌الف- طبقه هسته ای
در این گروه شهروندان وفادار به رژیم قرار گرفته اند؛ و از
امتیازات ویژه ای برخوردارند. مانند: برخورداری از حق داشتن کار، آموزش دانشگاهی و
مدرسه ای، بهداشت و درمان مجانی یا با هزینه ی بسار پایین،اخذ جیره های غذایی
دولتی، حتی داشتن موبایل و لب تاب و سایر خدمات اجتماعی مانند آمد و شد به باشگاه
های اختصاصی و سهمیه های دیگر.
❌ب- طبقه ی مردد
در این گروه شهروندانی جای گرفته اند که میزان وفاداریشان به
رژیم مورد تردید است. آنان باید برای اثبات وفاداری خود به سیستم با عملکرد
اقتصادی،سیاسی و به ویژه شرکت در جلسات پر شمار عقیدتی که کار آموزش دیدگاه های
تنها حزب کره را دارند(حزب کار)، وفاداری خود را در پروسه ای کسل کننده اثبات
نمایند؛ ولی به هر روی کاملا طرد شده نیستند.
❌پ- طبقه ی دشمن
این شهروندان بیچاره ترین مردم کره هستند. آنان مورد سوء ظن
رژیم بوده و دشمن شمرده می شوند؛زیرا به هر روی نتوانسته اند وفاداری خود را اثبات
کنند؛ و بیشترین فشارها را از دیدگاه جیره بندی غذایی، بهداشتی، دارا بودن آب و
برق و دیگر خدمات اجنماعی می بایست تحمل کنند.
البته این نیمرخ
ساده شده ی « سُنگ بون» است. در واقع هر
کدام از این طبقات خود دارای زیر مجموعه های دیگری نیز هستند، که مردم قرار گرفته
در هر کاست را، از دیدگاه امانتداری، وظیفه شناسی، میزان پیروی از خاندان کیم
جونگ- اون و باورهای عقیدتی،در 51 رده جای می دهند.
به گمانم آن چه تیشه به ریشه آدمی می زند، احساس بی عدالتی
است؛ و این حس شاید از نداری هم قویتر است. چرا که از دیر باز گفته اند: ظلم علی
السویه، خود عدل است.
منبع: ژئوپولیتیک ایرانی