پایگاه
خبری فولاد ایران - تصمیم جدید دولت برای نحوه بازگرداندن ارز حاصل از
صادرات، تجار و بازرگانان کشور را نگران کرده است. این مصوبه چیزی نیست جز بیرون
آوردن غول «پیمانسپاری ارزی» از کوزه سیاستگذاری. غولی که اوایل دهه ۸۰ به
زحمت به درون کوزه بازگردانده شد، با مصوبه اخیر دولت ممکن است دوباره خارج شود.
وقتی این مصوبه را کنار دیگر اقدامات دفعتی چند روز گذشته میگذارم،
احساس میکنم حلقه محاصره بخش خصوصی هر روز تنگتر میشود. براساس مصوبه دولت،
صادرکنندگان مکلفند ارز حاصل از صادرات را تنها به روش و قیمت مصوب به چرخه
اقتصادی کشور بازگردانند. این یعنی اتکا به روشی ناکارآمد که در ۶۱ سال
گذشته بارها آزمون و خطا شده است.
اجرای چنین روشهایی را به اقتصادهای سوسیالیستی یا کشورهایی
نسبت میدهند که مدافع سیاست جایگزینی واردات هستند. هدف اصلی از اجرای چنین سیاستهایی،
هراس از خالی شدن منابع ارزی، رفع کمبود احتمالی آن یا تلاش برای بازگشت ارز حاصل
از صادرات به کشور و در نهایت جلوگیری از خروج سرمایه است. اما تجربه نشان میدهد اتکا به
این گونه روشها نمیتواند سیاستگذار را به اهداف مورد نظرش نزدیک کند. ۶۱ سال
پیش احتمالا برای نخستین بار قانونی جامع با عنوان «واگذاری معاملات ارزی به بانک
ملی ایران» تصویب شد که در آن صادرکنندگان مکلف شدند ارز حاصل از صادرات کالا را
به ایران انتقال داده و به بانکهای مجاز بفروشند. از آن تاریخ تا امروز دولتها
بارها برای تجار بخش خصوصی از این قبیل محدودیتها ایجاد کردهاند اما در نهایت بهدلیل
عواقبی که به دنبال داشته ناچار به بازگشت شدهاند. این یک واقعیت انکارناپذیر
است که اجرای چنین سیاستهایی همواره انگیزه صادرکنندگان را کاهش داده و کسبوکارهای
مرتبط با تجارت را به سمت فساد و پنهان کاری سوق داده است.
گفته میشود اعمال این سیاست، اقدامی پیشگیرانه برای کاستن
از عواقب به هم زدن احتمالی توافق هستهای توسط آمریکا است در حالی که راهحل کم
اثر کردن محدودیتهای احتمالی آینده، سخت کردن محیط کسبوکار فعالان اقتصادی نیست.
تجربه نشان داده سیاستهای محدودکننده داخلی به مراتب آثار مخربتری از تحریمهای
بینالمللی دارند. اگر سیاستگذار احساس میکند ممکن است در آینده تحریمها
بازگردند، باید به شیوهای برخورد کند که فعال اقتصادی احساس آزادی بیشتری داشته
باشد نه اینکه هنوز تحریمهای بینالمللی باز نگشتهاند، تحریمهای داخلی آغاز شوند.
محسن جلال پور