پایگاه
خبری فولاد ایران - در نشست بررسی خلق پول اعتباری در نظام بانکی و بررسی فقهی آن پس
از بحث درباره شرعی یا غیر شرعی بودن خلق پول توسط بانکها تصریح شد که اگر خلق پول
بانکهای تجاری قابل مدیریت توسط حکومت نباشد، باید در مورد آن بررسیهای دقیق انجام
شود.
به گزارش خبرنگار
باشگاه خبری توانا خبرگزاری فارس، نشست تخصصی « خلق پول اعتباری درنظام بانکی و بررسی
مشروعیت فقهی آن» در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. دراین نشست،
با حضور سید عباس موسویان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو کمیته
فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار و عضو شورای فقهی مشورتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی
ایران و هم چنین حسن سبحانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نماینده سابق مجلس و محمد
اسماعیل توسلی و محمد مهدی مجاهدی موخر اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار
شد.
* خلق پول بدون هیچ تلاشی برای بانکداران منفعت ایجاد میکند
در ابتدای نشست توسلی
طرح مسئله را این گونه شروع کرد که حدود 90 درصد اعتبار بانکی شبه پول است. توزیع ثروت
بین اکثر مردم جریان ندارد و خلق پول بدون هیچ تلاشی برای بانکداران منافعی را در بر
دارد. آیا خلق پول مشروعیت دارد؟ اگر دارد مالکیت آن برای کیست؟
در ادامه موسویان
اظهار داشت: خلق پول توسط بانک مرکزی و خلق پول توسط معاملات بین بانکی، هر دو را میتوان
از نظر فقهی بررسی کرد. ابتدا بنده روششناسی فقه را روشن میکنم و سپس نظرم را در
مورد این موضوع بیان میکنم.
وی افزود: در اکثر
موارد فقه حکمی را بیان میکند و بر اساس آن موضوع و مصداق روشن میشود. مانند حکم
ربا و رشوه و دزدی که در این موارد فقه با موضوع سروکار دارد. حال بعضی اوقات، حکمت
و فلسفه حکم را میدانیم مانند ربا و بعضی را نمیدانیم که در این حالت به خداوند به
عنوان یک طبیب دلسوز و دانا اعتماد میکنیم و حکم را انجام میدهیم.
وی اضافه کرد: اما
در بعضی موارد اسلام معیارهایی را قرار میدهد، مانند ظلم و عدل یا اکل مال به باطل
که باید حکم براساس موضوعات مختلف بیان شود. حال پرسش این است که آیا اسلام با پول
برخورد معیاری انجام داده است یا برخورد موضوعی؟
* تاریخچه پول در اسلام
موسویان توضیح داد:
در زمان پیامبر دو پول مهم وجود دارد؛ یکی دینار رومی که با طلا ضرب میشده و یکی درهم
ایرانی نقرهای، اما یک پول مسی هم به طور بومی وجود داشته که اهمیت کمی در معاملات
داشته است. پیامبر درهم و دینار را برای معاملات پذیرفتند و فقط شرایطی برای استفاده
تعیین کردند و تا سال 35 هجری همین پولها جریان داشتند.
وی ادامه داد: در
زمان امیرالمومنین هم نقش روی پولها را با بخشی از سوره حمد تغییر دادند و به دلیل
جنگها و عمر کوتاه حکومت امیرالمومنین اصلاحات بیشتری انجام نشد. علاوه براین بعد
از حکومت امیر جامعه دوباره به پولهای قبلی بازگشت.
وی افزود: در زمان
عبدالملک مروان، چون حکومت از افغانستان تا مصر گسترده بود، ضرب سکه ابتدا توسط صرافان
و زیر نظر حکومت شروع شد، اما برای جلوگیری از تقلب کم کم خود حکومت ضرب سکه را به
طور کامل در دست گرفت. پس برخورد با پول در طول تاریخ مستند اسلام یک برخورد معیاری
بوده است نه یک برخورد موضوعی.
* خلق پول توسط بانکهای تجاری خارج از مدیریت حاکمیت باید به دقت
بررسی شود
موسویان تصریح کرد:
اگر از جهت اقتصادی ما ثابت کردیم که خلق پول مفسده دارد، آنگاه میتوانیم با معیار
یکی از مفسدههایی که اسلام بیان کرده وضعیت فقهی خلق پول را مشخص کنیم. نظریهای میگوید
که اگر خلق پول متناسب با رشد اقتصادی باشد، آنگاه خلق پول مفسده ندارد. دراین مورد
ما باید خلق پول را دقیق بررسی کنیم.
وی گفت: علاوه براین
چون خلق پول تاثیر مهمی بر منافع ملی دارد و بخشی از وظایف حکومت است. بنابراین اگر
خلق پول بانکهای تجاری قابل مدیریت توسط حکومت نباشد، باید در مورد این مسئله و حکم
شرعی آن بحث کرد. پس باید بحث معیارهای اسلامی مفاسد را نظر گرفت.
* دو اثر منفی خلق پول
در ادامه این نشست
مجاهدی موخر اظهار داشت: انتشار پول پر قدرت و خلق پول بانکهای تجاری در واقع یک تقسیم
کار اجتماعی در یک جامعه مدنی است. پول یک قرارداد اجتماعی نیز هست. پول هم خلق میشود
و هم محو. سوال این است که پول چگونه از هیچ به وجود میآید؟
وی افزود: پول یک
کالای انحصاری است که توسط بانک تولید میشود تا برای مبادلات و پس انداز استفاده شود.
به دلیل انحصاری بودن تولید پول توسط بانک تقاضای پول همیشه بیشتر از عرضه پول است.
نرخ بهره بانکی نیز برای تنظیم ورودی و خروجی سیستم بانکی است. عدم تعادلی که در نظام
بانکی وجود دارد، باعث عدم تعادل در کل نظام اقتصادی میشود.
در مجموع دو اثر منفی
میتوان به پدیده خلق پول نسبت داد: اول توزیع درآمد ناعادلانه و دوم نظام ناپایدار
پولی؛ حال استاد موسویان بفرمایند چگونه میتوان این پدیدهها را از نظر فقهی بررسی
کرد؟
* خلقپول اساسا ربا ایجاد میکند
در ادامه این نشست
حسن سبحانی اظهار داشت: اول چند نکته را به طور کلی میگویم و بعد بحث مرتبط با موضوع
را باز میکنم. اولین این که اجرای احکام دینی یک بحث نسبی است و ممکن است ما بتوانیم
20 یا 30 درصد احکام را درجامعه اجرا کنیم، علاوه براین هر سیستم غیر دینی یا ضد دینی
را میتوان تا حدودی تغییر داد و آن را به صورت تدریجی تغییر داد.
وی افزود: مهمترین
نقشی که پول در ابتدا به وجود آمد تا انجام دهد بحث سنجش ارزش و مبادله ارزش بود اما
بعدها با آمدن پول اعتباری کمکم نقش پول منحرف شد. پول خلق میشود تا بهره گرفته شود
و با توجه به تعریف ربا یعنی قرض دادن پول مشروط به گرفتن مازاد پول، خلق پول اساسا
ربا زا است.
*خلق ثروت از هیچ ذاتا مشکلزا نیست
در ادامه نشست بعضی از دانشجویان و اساتید پرسشهایی مطرح شد که
دومورد از مهمترین آن که مطرح شد به شرح زیر است:
1- اگر خلق پول ربازا است و از طرفی تبادل مالی بانکهای خصوصی و نحوه
درآمدزایی آنها چه میشود؟
2- آیا خلق پول را میتوان به صورت مشروط پذیرفت یا باید بر اساس حکم
اکل مال به باطل کل خلق پول را محکوم کرد؟ آیا نظریاتی که خلق پول را نوعی دزدی از
جیب مردم میدانند، میتوان هم معنا با حکم اکل مال به باطل دانست؟
موسویان در پاسخ به
این پرسشهای اظهار داشت: در قدیم نیز کسانی در بازار وجود داشتند که بر حسب اعتبار
خود در بازار کالایی را میگرفتند و بعد آن را میفروختند و سپس پول را پس میدادند.
در واقع این اعتبار از هیچ برای آنها خلق ثروت میکرد.
توسلی پاسخ داد: اما
بانک نمیگوید بر حسب اعتبارمن. بلکه افرادی که وام میگیرند فرض میکنند که پولی در
بانک است و هروقت بخواهند میتوانند بردارند.
موسویان گفت: اکل
مال به باطل در فقه تعریف دارد. مال بلا وجه یا بلاعوض است. بحث ربا را هم باید از
بحث اکل مال به باطل که به خلق پول مربوط میشود، جدا کنیم. چون ممکن است خلق پول در
نظام بانکی ربا زا باشد یا نباشد. لزوما خلق پول باعث ربا نمیشود. بحث ما هم در بحث
خلق پول بیشتر بحث اقتصادی هست تا یک بحث فقهی، چرا که اگر مفاسد خلق پول درست بیان
شود میتوان تشخیص داد که این پدیده با کدام حکم یا معیار فقهی تناسب دارد و حکم فقهی
آن را مشخص کرد.
منبع: فارس