پایگاه خبری
فولاد ایران - تجربه دیگر کشورها نشان داده، برخی از کشورها که
در دام نرخ سود بالا ماندند و نتوانستند اصلاحات ساختاری را انجام دهند، با عواقب نامطلوبی
روبهرو شدند. درس آرژانتین درخصوص سیاستگذاری بخش اسمی، یک چرخه آشفتگی ۴
حلقهای
به ترتیب زمانی شامل «افزایش نقدینگی، افزایش نرخ ارز، افزایش نرخ سود و افزایش تورم»
را روایت میکند. به عقیده کارشناسان هر کدام از آشفتگیهای یادشده در نتیجه پیامدهای
«آشفتگی قبلی» یا «سیاستهای اخذ شده به منظور تعدیل آشفتگی قبلی»، ظهور کردهاند.
💠 نقطه شروع
حلقههای آشفتگی در آرژانتین با پیریزی سیاستهای کوتاهمدت و جذاب پوپولیستی از سوی
گردانندگان اقتصاد این کشور رقم خورد؛ بهطوریکه در گام اول بهخاطر چنین سیاستهایی،
حجم نقدینگی سیال در بازار در سالهای منتهی به سال ۲۰۱۴
به
مقدار کمسابقهای افزایش یافته بود. از طرفی عمده نقدینگی یاد شده ازسوی سوداگران
صرفخرید و فروش ارز میشد. در پی افزایش سوداگری در بازار ارز، نرخ ارز در بازار این
کشور طی دو سال منتهی به دسامبر ۲۰۱۵ حدود دوبرابر
شد و حلقه آشفتگی ارزی شکل گرفت. شدت افزایش نرخ ارز به حدی بود که سیاستگذار حجم
معاملات روزانه را با محدودیتهای قابلتوجهی مواجه کرده بود.
💠 حلقه سوم آشفتگی
به دنبال افزایش ۸درصدی نرخ سود در دسامبر سال ۲۰۱۵
به
منظور برگرداندن نقدینگی به بازار سپرده رقم خورد. اما سیاست افزایش نرخ سود تنها به
تثبیت بازار ارز ختم نشد بلکه اثرات دیگری را در صحنه اقتصاد کلان این کشور به همراه
داشت؛ بهطوریکه تنها پس از چند ماه تورم این کشور وارد یک مسیر صعودی شد. تورم در
اکتبر ۲۰۱۵ حدود ۱۴
درصد
بود اما افزایش مداوم آن باعث شد تا این متغیر مهم در اواسط سال ۲۰۱۶
بهعنوان
حلقه چهارم نابسامانی، مرز ۴۰ درصد را نیز
لمس کند.
✳️ امروزه اقتصاد
ایران روابط علت و معلولی از متغیرهای نقدینگی، آشفتگی ارزی و افزایش نرخ سود را پشتسر
گذاشته اما به منظور پایان دادن به ادامه مسیر ناملایمات، لازم است سیاستگذار کانالهای
بالقوه تاثیرپذیر بعدی را شناسایی و میزان تخریب آنها را به حداقل برساند. پیشبینیها
حاکی از آن است که نقطه پایان نابسامانیها در گرو انجام اصلاحات ساختاری در حوزههای
اشاره شده است.
منبع: اکونومیست فارسی