پایگاه خبری فولاد ایران –رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت:
در اینکه مردم در تنگنای اقتصادی هستند اصلا تردید ندارد.
به گزارش مشرق، یکی از مهمترین موضوعاتی که در توسعه
حوزه اقتصادی در تمام کشورها وجود دارد بخش خصوصی بوده و اتاق بازرگانی پارلمان این
بخش از اقتصاد در همه کشورها است.
گفتوگو با غلامحسین شافعی رئیس
اتاق بازرگانی ایران که مشروح آن را در زیر
میخوانید:
از استقرار دولت دوازدهم چند ماهی
میگذرد و کابینه جدید هم فعالیت خود را آغاز کردهاند؛ شما عملکرد تیم اقتصادی جدید
در دولت تدبیر و امید را چگونه ارزیابی میکنید؟ این تغییر و تحولات در کابینه دولت
آیا به نفع اقتصاد بوده و یا ضرر؟
شافعی: مشکل اصلی در اقتصاد ما این است که برنامه مشخص
نداریم آیا همه بودجههای ارائه شده و یا کارهای صورت گرفته بر اساس برنامههای توسعهای
است و آیا در راستای اهداف این برنامهها بوده؟ خیر پاسخ تمام این پرسشها است برنامهها
نوشته میشوند اما اجرا نمیشوند و علت آن
هم این است که تیم دولت در مسائل اقتصادی هماهنگ نیست وقتی این مشکل اساسی وجود دارد
دیگر تفاوت افراد دارای اهمیت نیست.
ما در برنامههای اقتصادی یک راهبرد بلندمدت نداریم و
هر کس به صورت منفصل کار خود را انجام میدهند و گاهی این اقدامات یکدیگر را خنثی نیز
میکنند وقتی این تیم هماهنگ نباشد فرق ندارد که افراد متصدی چه کسانی هستند چراکه
هر کسی در حیطه کار خودش ممکن است تغییراتی انجام دهد اما در نتیجه فرقی ندارد.
آن چیزی که در برنامهها هم میبینیم این است که همه چیز
به روال گذشته انجام میشود و در به پاشنه سابق میچرخد اما باید این را توجه داشت
که اگر روشهای قدیمی قرار بود تحول ایجاد کنند تا به حال این کار را انجام داده بودند
اما ما هم اکنون مرتبا در حال انجام دادن آزمون و خطا هستیم در وضعیت فعلی نیاز به
تغییرات بنیادی است.
تصور ما این است که اگر قرار بر تغییرات اساسی ایجاد شود
یک جایی باید حرکتهای اقتصادی را هماهنگ کنیم و هر کسی به راه خود در دولت حرکت نکند.
ما هم اکنون شاهد نوعی نگاه تکثرگرا در اعلام آمارهای
اقتصادی هستیم از نظر شما آسیب این موضوع چیست؟
شافعی: این نگاه نگاهی اشتباه است اگر در جایی حتی یک
رشد هم رخ دهد نشانه این نیست که به سمت توسعه حرکت میکنیم و ما اساس به جای درمان
ریشهای مسکنهای موقتی تجویز میکنیم که سبب رشد میشود اما پایدار نیست و ممکن است
از حالت ابتدایی نیز بدتر شود.
زمانی به سمت توسعه میرود اما در مقطع زمانی ممکن است
رشد منفی هم بشود این تنها در بنگاههای اقتصادی نیست در همه چیز کشور وجود دارد و
مدیران افزایش شاخصها را نشانه توسعه میدانند و این در حالی است که این نگاه درست
نیست.
فرض کنید در مورد منطقه آزاد نیز این تصور است که اگر
در یک شهر منطقه آزاد درست شود اقتصاد آنجا دگرگون میشود اما باید گفت اتفاقا منابعی
تلف میشود که ممکن است کشور را متضرر کند.
در مورد شهرکهای صنعتی نیز همین گونه است آیا در هر شهر
۱۰ هزار نفری ما نیازمند یک شهرک صنعتی هستیم که منابعی را استفاده کنیم که در آن چند
واحد صنعتی ایجاد شده و بعد از مدتی هم بسته شوند ما نوعی اقتصاد گلخانهای را مورد
توجه قرار دادهایم.
اقتصاد گلخانهای یک نوع اقتصاد بزک کرده است که به سرعت
حالت خود را از دست میدهد و آمارگرایی هم نشانه تمایل به همین نوع از اقتصاد است به
عبارت بهتر اگر ما چند مجوز اضافه بر آنچه که گذشته داشتیم صادر کردیم نشانه این نیست
که به سمت توسعه میرویم خیر به هیچ عنوان چنین چیزی نیست.
وقتی این روند بهبود پیدا میکندکه ۳ رکن اساسی در توسعه
اقتصادی مشارکت داشته باشند نخست دولت که سر جای خود باقی است و بعد از آن بخش خصوصی
و بخش دانشگاهی هستند.
این ۳ عنصر اگر کنار هم قرار بگیرند امکان اینکه به سمت
واقعبینی حرکت کنیم؛ بیشتر است اما متأسفانه این ۳ رکن در کنار هم نیستند هر بخش به
صورت منفصل کار خود را انجام میدهند و در هیچ جا هم انسجام ندارند.
یک اشکال هم این است که سیاسیها اقتصادی عمل نمیکنند
و بخش دانشگاهی هم سیاست زده میشوند؛ به عنوان مثال در نظر بگیرید که بنده نوعی یک
استاد دانشگاه هستم و به روند فعالیتهای اقتصادی نیز انتقادهای زیادی دارم به محض
اینکه یکی از وزراتخانههای مورد انتقاد بنده من را به عنوان مشاور خود استخدام کند
به من دیکته میکند که هر طور میخواهد برنامه تدوین شود اقتصادیها هم باید بر نظریات
کارشناسی تأکید داشته باشند و تحت تأثیر موارد سیاسی قرار نگیرند که متأسفانه این اتفاق
رخ نمیدهد.
ما شاهد هستیم که علیرغم گسترش
روابط بینالمللی باز هم بازارهای خارجی محصولات ایرانی یک به یک در حال از دست رفتن
هستند شما علت این امر را در چه میبینید و از نگاه آسیبشناسانه این موضوع از چه نشئت
میگیرد؟
شافعی: بگذارید از خود صادرات شروع کنیم ما در این حوزه
به صراحت بگویم اصلا عددی نیستیم سهم ما از بازار تجارت جهانی به غیر از نفت ۰.۲۴ درصد
است و بعد از آن باید گفت بازارهایی که هم اکنون داریم آنها را به دست نیاوردهایم
بلکه بر حسب یک اتفاق به دست ما رسیده و در واقع بادآورده به حساب میآید عراق، آسیای
مرکزی، افغانستان و سایر بازارها با بازاریابی و اقدامات اصولی به دست ما نرسیده، اتفاقی
افتاده دری باز شده و ما بدون برنامه کار آنها را شروع کردهایم و نتیبجه منفی آن را
هم دیدهایم.
موضوع دوم این است که صادرات ما بیشتر کالاهای سنتی به
صورت خام فروشی است و سهم کالاهای فناوری محور ما ۱تا ۱.۵ درصد از مجموع تمام صادرات
ما است.
بقیه کالاهای صادراتی ما یا محصولات پتروشیمی است و یا
محصولات کشاورزی و باغی و یا کالاهای صنعتی با فناوری پایین مانند صنایع غذایی است
که هر چه زمان بگذرد دامنه آنها در رقابت تنگتر شده و سهم خود را از بازار از دست
میدهند و تنها یک تا ۱.۵ درصد از صادرات ما که جنبه فناورانه دارند میتوانند به فعالیقت
خود ادامه دهند.
ادامه این وضعیت ما را با مخاطرات زیادی روبهرو کرده
و حتی اگر در یک مقطع سهم صادرات ما بالا برود به پایداری آن اطمینانی نیست همچنین
ما هم به لحاظ فناوری و کیفیت کالا و هم به لحاظ قیمت قدرت رقابت را از دست دادهایم
و طبیعی است که کالایی با قیمت بالا و کیفیت پایین نتوانند رقابت کنند.
در طول چند سال گذشته بخش تولید مرتبا از فناوری دنیا
دور افتاده و از این نظر شکاف عمیقی بین ما و دنیا ایجاد شده و به علت فرسودگی ماشین
آلات بهرهوری کارخانهها هم پایین آمده است و تا این مشکلات رفع نشده و تولید قوی
نشود صادرات پایدار نداریم.
این اعداد و ارقام که نشان از بالا رفتن و یا پایین آمدن
صادرات میدهند نمیتوانند شاخص خوبی برای سنجش عملکرد ما باشند مانند این است که یک
کودک به دنیا بیاید و هر طور که با این کودک رفتار شود رشد مشخصی داشته و این مسئله
ربطی به زحمات و نگهداری والدین ندارد و این مصداق در مورد صادرات ایران هم وجود دارد
اینکه صادرات ما در یک سال افزایش داشته باشد چیزی نیست که به آن افتخار کنیم.
مالزی یک چهارم کشور ما جمعیت دارد اما صادراتش ۲۰۰ میلیارد
دلار است و در مقایسه با این کشورها در بیانی عامیانه متوجه میشویم که کلاهمان پس
معرکه است؛ ما نباید از اینکه یک درصد افزایش صادرات داشته باشیم خوشحال شویم ما باید
از نظر منابع و ظرفیتهایی که داریم خود را با دیگران مقایسه کنیم و آن وقت متوجه میشویم
که در این مسابقه دو از دیگران بسیار عقب افتادهایم چراکه صاردات یک رقابت جهانی و
ما باید در قیاس با سایر کشورها توسعه داشته باشیم.
هم اکنون رقبای ما از نظر تعرفه صادراتی از ما بسیار جلو
هستند و عضو بودن در سازمان تجارت در این زمینه میتواند مؤثر باشد مورد بعد اینکه
ما جزو کشورهایی هستیم که کمترین موافقت نامههای ترجیحی را با سایر کشورها داریم ما
باچند کشور تعرفه ترجیحی داریم که قراردادهای آن به ضرر ما است.
همچنین باید در مجامع جهانی بیش از این وارد شویم که این
مسئله میتواند ما را در گودی وارد کند که بتوانیم بریا توسعه تجارت اقداماتی را داشته
باشیم.
قرارداد تجارت ترجیحی که با ترکیه منعقد شد را اگر مطالعه
کنید متوجه میشوید که در واقع یک فاجعه رخ داده و البته در مورد این قرارداد با بخش
خصوصی مشورت نشد آنچه ترکیه از این سود برده معادل ۲ ملیارد و ۲۰۰ میلیون دلار است آنچه ما از این
قرارداد به دست آوردهایم ۳۸.۲ میلیون دلار است و این نشان از این دارد که قراردادها
با یک نگاه درست که منافع ما را تأمین کند منعقد نمیشوند.
همچنین در کشورهای اطراف در بخش حمل و نقل ما بدترین وضعیت
را داریم هزینههای حمل و نقل در کشور ما به علت فرسودگی ناوگان و مسائلی که وجود دارد
بسیار بالا بوده و علاوه بر آن در طول زمانت با سیاستگذاریهای غلط خنجرهایی را به
صادرات زدهایم که شاید اگر در جای دیگری میبود این مریض جان میداد و دیگر از جایش
بلند نمیشد.
دیگران در بازارهای بینالمللی آنقدر محتاج ما نیستند
که ما هر تصمیمی بگیریم مجبور باشند از ما خرید کنند آنها به مزایا نگاه میکنند و
انتخابهای مختلفی دارند و این تصمیمات خلقالساعه صادرات ما را در سالهای قبل بسیار
زخمی کرده است.
خود مسئله ارز یک موضوع است که در مورد آن بحثهای زیادی
میشود ارز تک نرخی نیست و رانتها و فسادهای زیادی را .و علاوه بر این تجار هنوز نمیتوانند
یک پیشبینی حداقلی در مورد مسئله ارز داشته باشند؛ صادرکننده در این وضعیت احساس میکند
در حال بندبازی است فردا ممکن است تمام هستی خود را از دست بدهد و یا اینکه مبلغ گزافی
پول به دست بیاورد و این مسئله اجازه این را نمیدهد که بازرگانان برای یک دوره بلند
مدت روی مسئله صادرات کار کنند.
اصلیترین و مهمترین بخشهای ناجی اقتصاد ما در آینده
هم همین تولید و اقتصاد هستند که باید به آنها توجه داشت.
شما هم در دولت قبل و هم در دولت
فعلی دبیر شورای گفتوگو بودهاید از هر ۲ دولت انتقادهایی شده عملکرد دولت فعلی در
این بخش را چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی اعتقاد دارند که برگزاری این جلسات عملاً اتلاف
وقت است چراکه ضمانت اجرایی برای مصوبات آن وجود ندارد نظر شما در این زمینه چیست؟
شافعی:شورای گفتوگو هم در گذشته و هم در حال مورد توجه
قرار نگرفته و این را در شرکت اعضای شورای گفتوگو در جلسات میبینیم تعداد زیادی از
وزرا به جای حضور جانشین میفرستند و هنوزر این تردیدها وجود دارد باید دانست که این
جلسات تنها برای بخش خصوصی نیست بلکه برای دولت و بخش خصوصی با هم است تعدادی از وزارتخانهها
باور ندارند که در اینجا ممکن است برخی از مشکلات رفع شود.
اما در برنامه ششم تغییراتی صورت گرفت که مقداری از ایراد
نداشتن ضمانت اجرایی مصوبات رفع شده و بندی به قانون اضافه شد که مواردی که در شورا
مطرح میشود اگر در خود جلسه قابل حل نبود باید به هیئت دولت ارسال شده و دولت مکلف
است که حداکثر در یک ماه مصوبه شورای گفتوگو تعیین تکلیف کند یعنی یا موافقت شود یا
برگردانده شود و ایرادی دارد به شورا بازگردادن یا اگر مغایرت قانونی دارند به مجلس
برده شود؛ آنچه قانون برای شورای گفتوگو در نظر گرفته اگر اجرایی شود میتواند بسیاری
از مشکلات بخش خصوصی و قوای حاکمیتی را رفع کند؛ وزیر اقتصاد هم اکنون در تمام جلسات
شرکت میکند اما انسجام لازم در این شورا وجود ندارد.
به نظر شما حرکتهای اقتصادی که
دولت انجام داده تا چه اندازه توانسته کمک دهنده باشد و وضعیت اقتصادی مردم را بهبود
داده است؟
شافعی: در اینکه مردم در تنگنای اقتصادی هستند تردیدی
وجود ندارد و اقدامات گذشته هم تأثیرگذار در زندگی خود ندیدهاند مثل این است که یک
عده انسان گرسنه را جمع کنید و یک شب به آنها شام بدهید کار بسیار خوبی است اما فردا
شب چه اتفاقی برای آنها میافتد یا شبهای بعد برای آنها باید چه کار کرد؟
مردم میبینند که اگر کاری هم برای آنها انجام میشود
اثر آن کم و موقت بوده و توقع دارند در بلندمدت در زندگی خود تغییر ببینند و اینکه
یک کمک موقتی در برخی از مواقع انجام میشود در طول زمان اثرش را از دست میدهد همین
یارانهها را در نظر بگیرید در ابتدای امر اثر بیشتری داشتند اما در طول یک یا ۲ سال
آینده ممکن است بود و نبود آن اصلا برای یک خانواده تفاوتی نداشته باشد.
مردم به دنبال تغییرات اساسی در اقتصاد هستند و حق هم
دارند اشکال اساسی که وجود دارد و فراگیر شده این است که اکثر ما کارهایی را انجام
میدهیم که رضایت توده مردم را جلب کنیم؛ در واقع بین مصلحت مردم و رضایت آنها به دنبال
جلب رضایت هستیم و این در حالی است که مصلحت مهمتر است.
با تمام این موضوعات فکر میکنید
سال ۹۷ سال خوبی برای اقتصاد ایران است یا خیر؟
شافعی: اگر نگاهی که در سالهای گذشته بوده به وقوع بپیوندد
ممکن است ناامیدی ایجاد کند اما اگر به آنچه در سال ۹۷ وعده داده پایبندی شود امیدواری
ایجاد میکند اما در گذشته این موارد کم دیده شده به بیان ساده اگر گفتار ما با کردار
مساوی نباشد نمیتوان امیدواری ایجاد کرد.
منبع: مشرق