[ سبد خرید شما خالی است ]

بورس تئاتر نیست ...

تغییر ساختارصنعتی ایران و پایبندی بازار سنتی به روشهای خود، لزوم تاسیس یک تشکیلات جدید را پدید آورد.

تغییر ساختارصنعتی ایران و پایبندی بازار سنتی به روشهای خود، لزوم تاسیس یک تشکیلات جدید را پدید آورد.  نتیجه آن بورس فلزات بود که بعدها به بورس کالا تغییر نام داد. در واقع این سازمان شکل میانی تولید و بازار سنتی بود.

از جمله اهداف تعریف شده بورس از روز اول سه بند زیربوده است:

1-ایجاد بازاری قانونمند و سازمان یافته جهت تسهیل داد و ستد

2- کشف شفاف قیمت کالا بر اساس تعامل و تقابل عرضه و تقاضا و نیاز بازار

3- توسعه سرمایه گذاری و فراهم سازی تسهیلات مالی برای خرید و فروش

 

تمام بورسهای دنیا متعهد هستند که کالاهای تعریف شده بر مبنای استاندارد مشخص را مبادله نمایند به نحوی که خریدار و فروشنده بدون رویت کالا بدانند چه متاعی را مبادله می کند.

در تمام بورسهای دنیا روشهایی را قبل از معامله در زمان اجرای معامله و پس از انجام آن برای کنترل معاملات در نظر گرفته اند تا از معاملات صوری و غیر واقعی جلوگیری شود علت این امر آنست که بورس فضایی است نیمه رسمی برای هر کشور که معاملات انجام شده در آن نشان دهنده روند اقتصاد آن کشور است. بنابراین در بورس کالاهایی معامله می شوند که از نظر ساختار و از نظر نحوه معامله کاملاً مشخص و روشن و قابل رقابت برای تمام دست اندر کاران هستند. به طور مثال سه استاندارد متفاوت برای تیرآهن وجود دارد : تیرآهن سبک،‏ متوسط و سنگین وزن که هر سه آنها در قالب استانداردهای بین المللی شناخته شده و کلاسه بندی شده هستند.  اما در بورس فقط نوع " وزن متوسط " آن معامله می شود چون باید کالاها همگن و مشابه هم باشند تا فضای رقابت ایجاد شود و بر مبنای آن قیمت واقعی مبنای معامله قرار گیرد. ارقامی که هر روزه در بورس چه ایران یا خارج از ایران جابجا میشود بسیار سنگین است این ارقام بر اساس اعتماد به شرایط سیاسی و اقتصادی مبادله میشود و هر نوع تغییری باعث توقف مبادله و رکود بورس میگردد که زیان جبران ناپذیری برای اقتصاد کشور ایجاد می کند بهمین دلیل همه کشورهای صاحب بورس‏، از تنش در این بازار جلوگیری بعمل می آورند.

از سوی دیگر جهت گیری معاملات در بورس عملاً به دولت ها نشان میدهد که سمت و سوی برنامه های آنها چه باید باشد. هر تغییر غیر منطقی اعم از افزایش یا کاهش قیمت یا مبادله به معنای صحیح یا غلط بودن برنامه های دولت و یا چشم انداز آینده آن است.  این ارقام می تواند جهت گیریهای اقتصادی و یا حتی سیاسی را تغییر دهد.  از روزی که بورس کالا در ایران تاسیس شد یک فضای سالم بر معاملات فولاد حاکم گردید. کارخانجات فولاد سازی ایران به بدقولی معروف بودند و اکثر تجار بهمین علت با اضطراب با آنها معامله می کردند.  این وضعیت باعث بی ثباتی در قیمتها بود و از سوی دیگر بعلت نیاز دائم و پیوسته فولادسازها به نقدینگی آنها را در موضع ضعف قرارمیداد. بوجود آمدن بورس باعث بوجود آمدن اطمینان در بازار شد و به تدریج که بورس جای خود را باز کرد قیمتهای بورس پایه معاملات بازار قرار گرفت اما بورس کالا از اوایل سال 1388 سنت شکنی کرد و با عرضه محصولات غیر استاندارد که توسط وزارت بازرگانی وارد شده بود چشم انداز بازار را بهم ریخت در شرایطی که دولت و بخش خصوصی سرمایه گذاری سنگینی در تولید فولاد می کنند مسئولان بورس میبایست به دنبال ثبات بازار باشند یا حداقل اجازه بدهند تا شرایط طبیعی بازار خودش را نشان دهد. وزارت بازرگانی در سال 1386 میله گرد از ترکیه و چین وارد کرد. بخشی از این میله گردها به قیمت تمام شده حدود 800 تومان هر کیلو درآمده بود. در حالیکه قیمت میله گرد رو به بالا بود و وظیفه وزارت بازرگانی تنظیم بازار بود این میله گرد به بازار عرضه نشد حتی زمانی که میله گرد به بالای 1000 تومان رسید و اکثر شرکتهای ساختمانی دچار دردسر شدند باز هم وزارت بازرگانی از عرضه کالا جلوگیری کرد اما در سال 1388 زمانیکه قیمت میله گرد به شدت سقوط کرده بود و به حدود 650 تومان رسیده بود وزارت بازرگانی میله گردها را که زنگ زده شده بود در قیمت 520 تومان در بورس عرضه کرد. یکی از شرایط  خرید این کالاها رویت آنها در انبار بود که به معنای اعتراف و اذعان به غیر استاندارد بودن کالا می بود . بورس فلزات برخلاف اهداف اولیه خود اجازه داد که روند عرضه این کالای غیر استاندارد ادامه داشته باشد تا کل کالا به فروش رسید. این کار باعث اعتراضات زیادی شد . وزارت بازرگانی به استناد گواهیهای استاندارد در زمان حمل کالا از کشور مبدا اعتقاد به استانداردبودن کالا داشت ولی مصرف کنندگان با توجه به وضعیت کالا در زمان عرضه آنها را غیر استاندارد میدانستند علت این امر توقف طولانی مدت کالا در بنادر ایران بود که باعث زنگ زدگی کالا شده بود.

تحلیل عملکرد وزارت بازرگانی در این گفتار نیست بلکه این مساله مورد توجه است که آیا بورس به مسئولیت خودش متعهد بوده است یا نه؟

در زمانیکه کالای غیر استاندارد در بورس عرضه می شود کالای استاندارد آنهم در شرایط رکود بازار جایی برای فروش پیدا نمی کند. پس از پایان عرضه کالاهای وزارت بازرگانی و تخلیه انبارها فضای تردید بر خریدکردن در ذهنیت اکثر تجار وجود داشت قیمتها در بازارهای خارجی تحت تاثیر بازار چین از اکتبر(اواسط مهر ماه) شروع به افزایش کرد این افزایش همچنان تا به امروز ادامه دارد از اواخر آذرماه در ایران قیمتها که به کف خود رسیده بود.  آرام آرام شروع به افزایش کرد . از اواخر دی ماه شتاب قیمتها بسیار شدید شد تا بدانجا که اکثر دست اندرکاران آگاه با اضطراب از بازار کنار کشیدند. آنچه در هفته های اخیر در بورس اتفاق می افتاد برای تجار واقعی قابل هضم نبود بخصوص زمانی که افزایش قیمت میله گرد از 700 تومان شتاب گرفت و به 800 تومان هر کیلورسید،  باعث تعجب همه شد از سوی دیگر سیاست قفل شدن قیمت ورق توسط مبارکه هم برای دست اندرکاران قابل درک نبود این روند تا آنجا ادامه پیدا کرد که ورق گرم که میبایست حداقل هر کیلو 50 تومان گرانتر از میله گرد باشد عملاًبیش از 100 تومان از قیمت میله گرد ارزانتر شد . دوشنبه هفته گذشته مبارکه بیش از 67 هزار تن ورق گرم B را در قیمت 5695 ریال و بیش از 85 هزار تن ورق گرم کلاف C را در قیمت 5783 بفروش رساند البته بصورت مچینگ. و بدنبال ان بیش از 50 هزار تن ورق سرد را در قیمت 7217 باز هم بصورت مچینگ معامله کرد. پس از مچینگ های گالوانیزه و قلع اندود معاملات مبارکه در بورس شروع شد مبارکه ابتدا 3000 تن کلاف گرم بی عرضه کرد که در قیمت6700 ،‏ 15 هزار تن آن فروخته شد. مجدداً 3000 تن دیگر کلاف گرم عرضه کرد که در قیمت 7002 ‏ 15 هزار تن را فروخت . 1000 ورق سرد عرضه کرد ولی 4000 تن در قیمت 8031 بفروش رسید یعنی در عرض یکساعت کلاف گرم B هر کیلو بیش از 100 تومان کلاف گرم C هر کیلو بیش از 120 تومان و ورق سرد هر کیلو بیش از 80 تومان افزایش یافت .

جزء اولین اهداف بورس کشف قیمت است، حال سئوال این است :

 1- قیمتهای معاملاتی صحیح بوده است یا نه؟

با توجه به تناژهای مورد تقاضا به نظر میرسد که قیمتهای خریداران درست است پس چرا مبارکه قبل از انجام معامله مچینگهای خود را در قیمتهای پایین انجام داددر حالیکه زمزمه افزایش قیمت از روز قبل بلند شده بود؟

2- چرا بورس با این افزایش قیمت موافقت کرده ومعاملات را انجام شده تلقی نموده.اگر این قیمتها تصنعی است و توسط  دلالها صورت گرفته چرا ناظر تالار و سازمان بورس آنقدر ضعیف بوده است که اجازه داده چنین تغییراتی ثبت و صورت بگیرد در هیچ کجای دنیا دامنه تغییرات قیمت نامحدود تعریف نشده چطور در بورس کالای ایران این اجازه داده شده است ؟

3- در صورتیکه این معاملات بحث انگیز بوده و باعث بهم خوردن بازار شده چرا بورس معاملات را باطل نکرده است؟

 به دنبال این اتفاقات رئیس بورس 6 راهکار در پیش گرفت که بخشی از آنها اصلاً در حیطه اختیارات ایشان نیست، مثل بحث در مورد سیاست دولت در خصوص عدم افزایش تعرفه واردات و در پیش گرفتن واردات . اما آنچه که در بورس پس از این تصمیم گیریها عمل شد آن بود که بر اساس آن هر خریداری فقط می توانست حداکثر 100 تن کالا بخرد. خریدارها تعریف شده بودند ومی بایست از قبل کل وجه معامله را به حساب کارگزار واریز کرده باشند.

روز دوشنبه پس از این تحولات ، وقتی مبارکه کلاف گرم کلاس B را در قیمت 630 تومان اعلام کرد و بعد آنرا به 560 تومان کاهش داد تنها یک خریدار حاضر به انجام معامله شد آنهم در قیمت 400 تومان که معامله انجام نشد.  اکثر شاهدان این حرکت  را یک روند بورسی نمی دانستند بلکه آنرا شبیه یک تئاتر دیدند .

نقد راهکارهای پیشنهادی بورس که در حال اجراست برای زمان دیگری باقی می ماند آنچه مهم است نتیجه گیری از این سیاستهاست اکثر تجار پس از این اتفاقات اعتقاد دارند که بالا رفتن یا پایین آمدن قیمتها در بورس در هفته های اخیر ناشی از معاملات واقعی اقتصادی نیست یک دلیل آنرا هم فشار بورس بر کارگزاران برای تسویه معاملات انجام شده در تاریخ 02/12/1388 میدانند .  اینکه چرا این اتفاقات افتاده است و چه کسانی آنرا بوجود آورده اند هم برای تجار مهم نیست.

 آنچه بجا مانده و مهم است اینست که چرا بورس بر معاملات نظارت نکرده و اجازه داده تا بازار به وضعی برسد که از عوامل خارجی مثل شخص وزیر صنایع برای آرام کردن تنش استفاده شود.

۱۱ اسفند ۱۳۸۸ ۱۲:۰۲
تعداد بازدید : ۲۴۰
کد خبر : ۴,۲۵۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید