پایگاه خبری
فولاد ایران - غلامحسین حسنتاش در کانال تلگرامیاش نوشت: در بین سالهای 1376 و 1381
که ریاست "موسسه مطالعات بینالمللی انرژی" (وابسته به وزارت نفت) را به
عهده داشتم هر سال یک کنفرانس معتبر و بزرگ نفتی را در تهران برگزار کردیم و البته
در یکی از سالها کنفرانس بزرگی را هم در لندن برگزار کردیم . کنفرانسهایی که در
سطح جهانی برگزار شد و تعداد زیادی از صاحب نظران معتبر خارجی، مدیران شرکتهای
مهم بینالمللی و وزرا و مقامات رسمی نفتی از اوپک و غیراوپک در آن حضور داشتند.
کنفرانسهاییکه میتوانم ادعا کنم مانند آن تنها چند مورد در دوره ریاست آقای دکتر
عسلی بعد از دوره من توسط موسسه برگزار شد و دیگر مانند آن تکرار نشد. همایشهائی
که نه تنها مرکز هزینه نبود بلکه در آن سالها بیش از نیمی از هزینههای موسسه را
از محل درآمد آن تامین کردیم. درآمدی که از محل حق ثبت نام و اخذ حمایت مالی از
شرکتهای خارجی حاصل میشد. همایشهائی که
به راستی جایگاه بینالمللی معتبر و ارتباطات بینالمللی خوبی را برای موسسه بوجود
آورده بود که بعدها متاسفانه کلا قطع شد. البته فضای سیاسی خارجی کشور هم مساعد
بود.
🔺 بگذریم از
این که هر سال برای برگزاری چنین همایشی که میتوانست ارتباطات بینالمللی صنعت
نفت و جذب سرمایه خارجی را تسهیل کند، به جای آن که تشویق شویم با چه کارشکنی ها و
تضییقاتی از ناحیه مدیریت وزارت نفت مواجه بودیم! مدیریتی که ادعا میکرد به دنبال
جذب سرمایه خارجی و گسترش ارتباطات بین المللی است!
🔺 هر سال برای
برگزاری کنفرانسها با شرکتهای خارجی خصوصا آنها که به دنبال کار در ایران بودند
وارد مذاکره برای جذب حمایت (اسپانسر ) می شدیم . در یکی از سالها از جمله با
مدیر شرکت "ِالف" فرانسه در تهران مذاکره کردیم در آن زمان شرکت
"اِلف" هنوز در شرکت "توتال" ادغام نشده بود و در حال مذاکره
برای عقد قرارداد توسعه یکی از میادین نفتی کشور بود. مدیر اِلف در جلسه سر درد
دلش باز شد و حرفهائی را زد که به عنوان یک ایرانی آرزو کردم که به قول معروف
زمین دهان باز کند و مرا فرو ببلعد. در ابتدای صحبتش با غیظ و ناراحتی گفت بابت
این کاری که ما در ایرانی میخواهیم انجام دهیم باید به سیاست خارجی فرانسه یک
مدال بزرگ داده شود. حرف عجیبی بود، منظورش را نفهمیدم و توضیح خواستم. گفت ما در
جریان مذاکرت بارها منصرف شدیم اما دولت فرانسه ما را تشویق به ادامه کار کرد و
دولت فرانسه به ما گفت ما قصد کار کردن با ایران را داریم. پرسیدم برای چه بارها
منصرف شدید، پاسخی داد که بسیار تاسف برانگیز بود . گفت: "ما مثلا در عربستان
که کار میکنیم فساد هست اما تکلیفمان مشخص است، معلوم است که برای پروژههای نفتی
به کدام شاهزاده و مثلا برای پروژههای برقی و صنعتی و غیره به کدام شاهزاده آلسعود
باید باج یا رشوه داد ولی وقتی با شاهزاده مربوطه به اصطلاح تصفیه حساب میکنیم
بقیه کارها کاملا فنی و حرفهای پیش میرود اما در اینجا ما اصلا نمیفهمیم با چه
کسی طرف هستیم، وسط مذاکرات کسانی که معلوم نیست از کجا هستند و به کجا وصل هستند
تماس میگیرند و باج میخواهند و تهدید میکنند که اگر ندهیم مانع ادامه کار و عقد
قرارداد میشوند و بعد هم اختلالاتی در جریان کار یا مذاکرات بوجود میآید که میفهیم
بله ذینفوذ هستند و یا باید رها کنیم و یا باید حق حساب بدهیم و یکی را حل میکنیم
مورد دیگری پیدا میشود"، او در ادامه تاکید کرد که ما بعد از این کار دیگر
به ایران نخواهیم آمد. این در دورانی بود که در ایران فساد بسیار کمتر و محدودتر
از امروز بود و در جهان هم سیستمهای کنترلی برای جلوگیری از پولشویی و فساد بسیار
محدودتر بود.
🔺 آیا با
فسادی که وجود دارد شرکتهای معتبری که حفظ اعتبار و برندشان برایشان مهم است و
میدانند در محیط رقابتی بینالمللی اگر با فساد کار بگیرند احتمال افشا شدن و از
بین رفتن اعتبارشان زیاد، خواهند آمد؟ آیا میتوان همه چیز را به حساب تحریم
گذاشت؟
منبع: عصر نفت