پایگاه
خبری فولاد ایران - تحلیل اقتصاد جهانی
با شش شاخص
تحلیل اقتصاد جهانی با شش شاخص
یک-۱۵ کشور صادرات آنها سالانه ۱۵۰۰
میلیارد دلار از واردات آنها بیشتر است و مازاد صادراتی ۱۵
کشور ، در بانکهای آمریکا و انگلیس پس انداز میشود، علاوه بر آن بی ثباتی در
بسیاری از کشورها منجر به خروج سرمایه از آن کشورها شده و مقصد نهائی سرمایه های
خصوصی که به سب بی ثباتی کشور ها را ترک می کنند آمریکا و انگلیس است؛
دو-بیش از ظرفیت جذب اقتصاد
آمریکا ، پس اندازهای جهانی وارد آمریکا شده و در آمریکا تشکیل حباب داده
است این حباب در بخش بورس ، موسسات مالی سایه از کنترل خارج شده است و در بخش مسکن
به مرز هشدار رسیده است
سه- غیر ممکن شدن استفاده از مکانیزم نرخ بهره برای ترکاندن حباب های
اقتصادی
از جنگ جهانی اول تا کنون
اقتصاد آمریکا ۱۰ بار حبابی شده و در نه بار از ده بار ، فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره
اقدام به ترکاندن حباب کرده است و بعد از فروپاشی ناشی از ترکاندن حباب ، با کاهش
نرخ بهره شرایط را به وضعیت عادی بازگردانده است اما این بار استفاده در حد و
اندازه قبلی از نرخ بهره، برای ترکاندن حباب ها ممکن نیست؛
چهار- سه برابر شدن بدهی جهانی
مجموع بدهی جهان به تولید ناخالص ملی از ۸۷
درصد در سال ۲۰۰۰ به ۱۴۲ درصد در سال ۲۰۰۷ ، ۱۹۹ درصد
در سال ۲۰۱۴ و ۲۲۰ درصد در سال جاری افزایش یافته است، بدهی جهان نسبت به سال ۲۰۰۰
تقریبا سه برابر شده است، با سه برابر شدن بدهی جهان، افزایش نرخ بهره به فروپاشی
اقتصاد جهانی منجر میشود، لذا نظر به سه برابر شدن بدهی جهانی افزایش نرخ بهره
آثار فاجعه آسا بر اقتصاد جهانی دارد ، برگرفته از این محدودیت ، با توجه به حبابی
شدن اقتصاد آمریکا باید از مکانیزم دیگری برای ترکاندن حباب استفاده کرد
پنج- طی ده سال گذشته در بخش تولید کالائی، سرمایه ها از کشورهائی
که دستمزد بالاتر ، مالیات بالاتر، تامین اجتماعی بالاتر و پول ملی
قوی تر دارند به کشورهائی مهاجرت کرده که دستمزد پائین تر ، مالیات کمتر، تامین اجتماعی
کمتر و پول ملی ضعیف تر دارند،
۵-۱- یورو قوی به اروپای ضعیف و یورو ضعیف به اروپای قوی منجر میشود
۵-۲- یوآن قوی به چین ضعیف و یوآن ضعیف به چین قوی منجر میشود
شش- تولید در مناطق غیر ساحلی قابل رقابت با مناطق ساحلی نیست ، ۸۰
درصد صادرات چین از ۱۲ منطقه آزاد چین صادر میشود که تا عمق ۲۰۰
کیلومتری ساحل قرار دارند
جمع بندی :
کشورهای دارای دستمزد
بالاتر ، مالیات بالاتر، تامین اجتماعی بالاتر ، پول ملی قوی تر و
تمرکز تولید در مناطق غیر ساحلی اند در موقعیت شکننده و غیر رقابتی قرار دارند،
اقتصاد اروپا با همه محدودیت های فوق جز عامل آخر( تولید در مناطق غیر ساحلی ) مشکل دارد ، اقتصاد آمریکا با هر پنج
عامل مشکل دارد اما تنها مناطق ساحلی آمریکا با عامل پنجم مشکل ندارد لذا اقتصاد آمریکا
و اروپا باید رقابتی تر شود تا بتواند خود را با سطح رقابت جهان منطبق کند اگر
اقتصاد آمریکا و اروپا رقابتی تر نشود ارزش پول ملی آنها سقوط می کند ، نرخ ارز
میزبان همه ناکارآمدی های اقتصاد است وقتی اقتصاد یک کشور ناکارآمد تر از اقتصاد
کشورهای دیگر باشد دیر یا زود ارزش پول ملی آن سقوط می کند، دلار و پول های ملی
کشور های اروپائی در معرض سقوط ارزشی قرار دارند
شش – از کنترل خارج شدن بدهی جهانی
جهان با چهار معضل مواجه است : غیر رقابتی شدن اقتصاد آمریکا و اروپا ،
حبابی شدن بازار سهام ، رشد بیش از ظرفیت موسسات مالی سایه به خصوص در
آمریکا و چین و از کنترل خارج شدن بدهی ، بگونه ای باید اقتصاد اروپا و
آمریکا رقابتی تر شود ، باید از اقتصاد جهانی حباب زدائی شود ، موسسات مالی
سایه باید بسیار کوچک شوند و از میزان بدهی جهان باید کاسته شود تا امکان بازپرداخت
آن فراهم شود
کاستن از میزان بدهی جهان
رشد بدهی در جهان از سال ۲۰۰۰ تا
کنون بیش از رشد تولید ناخالص ملی جهان بوده است ، رشد بدهی بیش از رشد دستمزدها
بوده است ، رشد بدهی بیش از رشد دارائی شرکتها بوده است و رشد بدهی بیش از
رشد ارزش افزوده جهانی بوده است و تداوم آن غیر ممکن است، حداقل نصف بدهی جهانی
باید بخشیده شود تا اقتصاد جهانی وارد فاز رونق شود
راهکار برای نصف کردن بدهی جهانی
اندونزیائی کردن اقتصاد جهان یک راهکار برای کاستن از حجم بدهی است
، در سال ۱۹۹۸ ناشی از سقوط قیمت نفت،
اقتصاد اندونزی دچار بحران عمیق شد و نتوانست تا اقساط وام های خارجی سررسید شده
را پرداخت کند در این موارد صندوق بین المللی پول به میدان می آید، توصیه های
صندوق برای پرداخت وام جدید خارجی منوط به این بود که بدهی بانکهای انگلیس و
آمریکا پرداخت شود و پرداخت بدهی بقیه طلبکاران فقط وقتی پرداخت شود که طلب آمریکا
و انگلیس پرداخت شده باشد این فرمول منجر به ورشکست شدن همه ۱۸
بانک خصوصی اندونزی شد ،در نمونه اندونزی وقتی پرداخت بدهی خارجی از توان اقتصاد
ملی عبور می کند تنها با توصیه صندوق بیت المللی پول، بدهی بانکهای بزرگ جهانی
پرداخت میشود و بقیه بدهی ها هرگز پرداخت نمیشود ، در وضعت موجود بدهی جهانی سه
برابر شده و تا زمانی که این بدهی نصف نشود امکان برون رفت از بحران وجود ندارد،
بخشیدن بدهی بقیه طلبکاران و پرداخت بدهی بانکهای بزرگ راه حلی بود که اندونزی در پیش
گرفت احتمالا طراحی اقتصاد جهانی به دنبال اندونزیائی کردن ساختار بدهی ها در جهان
است
راهکار برای حباب زدائی از اقتصاد
تا کنون از افزایش نرخ بهره برای حباب زدائی از اقتصاد استفاده میشود و
نظر به ریسک بالای این شیوه، راهکار جایگزین ایجاد نا اطمینانی نسبت به آینده و بی
ثباتی سیاسی در جهان است ، با ایجاد نااطمینانی نسبت به آینده و بی ثباتی سیاسی در
ابعاد شگفت انگیز ، بازار ها سقوط می کند بدون اینکه نرخ بهره خیلی افزیش یابد ،
سخن بر سر عدم استفاده از افزایش نرخ بهره در حباب زدائی از اقتصاد جهانی
نیست ، سخن بر سر این است که این حربه برندگی سابق را ندارد و هزینه استفاده از آن
احتمال از کنترل خارج شدن اقتصاد جهانی را دارد لذا استفاده از این حربه باید آرام
تر و کند تر انجام شود و نتایج لازم را ندارد لذا استفاده از حربه بی ثباتی در
محیط سیاسی همان آثار افزایش نرخ بهره را دارد ، برای حباب زدائی از بازار سهام
سناریوی دیگری غیر از نرخ بهره وجود دارد ، ترامپ همان اثری را بر اقتصاد جهانی
دارد که افزایش نرخ بهره ، لذا از ترامپ برای فروپاشی بازار های سهام در جهان می تواند
استفاده شود، به زیان صریح تر ترامپ با ایجاد بی ثباتی در محیط سیاسی و نا
اطمینانی نسبت به آینده ، می تواند همان اثرات افزایش نرخ بهره برای حباب زدائی از
بازار بورس را تمهید کند ، بی ثباتی از طریق یک بحران عظیم سیاسی با رویکرد جنگ
طلبانه در شپه جریزه کره و ایجاد شکاف داخلی در ساخت سیاسی آمریکا ، قابل تحقق است
، سیاست در ایران می تواند با خیال راحت از این فرایند استفاده خاص خود را داشته
باشد ، بزودی اقتصاد جهانی وارد فاز سقوط موسسات مالی سایه و بازار های سهام میشود
و این توجه آمریکا را به خلیج فارس و پیرامون آن به شدت کاهش می دهد.
محمدحسین ادیب