پایگاه خبری فولاد ایران - فاطمه شیرزادی
در شماره جدید تجارت فردا درباره تأثیر اندیشه های سوسیالیستی بر چهره های مطرح انقلابی
گزارشی نوشته که بخشی از آن را میخوانید:
افکار سوسیالیستی نهتنها در سالهای پیش از وقوع انقلاب، از
جانب روشنفکرانی چون علی شریعتی با شیوهها و قرائتهای گوناگون ترویج میشد، بلکه
چنان پرطرفدار بود که در گفتار و آثار روحانیان پیشرو و اثرگذاری چون محمود طالقانی،
مرتضی مطهری و محمد بهشتی نیز نمودهایی از آن جلوه پیدا کرد؛ چهرههایی که هر کدام
دستکم در مقاطعی از عمرشان پیش یا پس از وقوع انقلاب اسلامی مواضعی اتخاذ کردند که
آشکارا تاکید بر نفی مالکیت خصوصی، تایید قیمتگذاری و سرکوب قیمت، تمرکزگرایی و تشکیل
دولت بزرگ و مداخلهگر بود که هر کدام مصداق طرفداری از سوسیالیسم و ضدیت با اقتصاد
آزاد و بازار است.
علی شریعتی، روشنفکر برجستهای که دامنه تاثیر آرا و سخنانش تا
امروز در عرصه اجتماعی ایران پابرجاست، در دوران دانشآموزی همراه پدرش به نهضت خداپرستان
سوسیالیست پیوست. اولین کتاب او نیز که در آغاز جوانیاش منتشر شد، کتاب «ابوذر: خداپرست
سوسیالیست» بود.اما شریعتی که روشنفکر اصلی انقلاب شمرده میشود، در مسیر ضدیت با اقتصاد
آزاد تنها نبود. حتی در آرای محمود طالقانی هم سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی،
نظریاتی مشابه دیدگاههای مارکسیستی و ضدیت با اقتصاد آزاد، مترادف دانستن اقتصاد آزاد
با سرمایهداری و بیبندوبار دانستن سرمایهداری دیده میشود.
مرتضی مطهری، دیگر روحانی انقلابی، نیز اگرچه عمدتاً بر تلاش
برای تعریف و تجویز راهی در میانه اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد مارکسیستی تمرکز داشت،
اما درصدد نفی سرمایهداری بود و یکی از راهکارهای اقتصادی که ارائه میکرد، عبارت
بود از «لزوم مالکیت اشتراکی جامعه بر ماشینآلات صنعتی بهعنوان حالتی خاص از تمام
اختراعات بشری».
محمد بهشتی روحانی انقلابی دیگری بود که علاوه بر ایفای نقش
«تئوریپردازی» اقتصاد دولتی در سالهای پیش از انقلاب، در «ساختارسازی حقوقی» برای
اقتصاد دولتی در جمهوری اسلامی نیز نقشی موثر داشت.
این چهار نفر تنها چهرههای متنفذی نبودند که مصادیقی از افکار
سوسیالیستی در آرا و آثارشان منعکس شد و بعدها در رویهها، سیاستها و قوانین کشور
ادامه پیدا کرد. محمدباقر صدر با تالیف کتاب «اقتصادنا»، حبیبالله پیمان با نگارش
کتاب «مالکیت، کار و سرمایه» و ابوالحسن بنیصدر با کتاب «اقتصاد توحیدی» از دیگر مروجان
اقتصاد دولتی و مبلغان سایر مصادیق اقتصاد سوسیالیستی بودند.
سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین سازمان چریکهای فدایی خلق
ایران بزرگترین گروههای سازمانیافته چپگرا بودند که در سالهای پیش از انقلاب در
ترویج آموزههای اقتصاد سوسیالیستی نقشآفرینی کردند. بسیار قبل تر از شکل گیری این
گروه ها، حزب توده در تخریب علم اقتصاد و ترویج اندیشه های چپ گرایانه پیشینه ای روشن
داشت. حزبی که پس از برکناری رضاشاه پهلوی شکل گرفت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا
سال 1337 به دست حکومت پهلوی متلاشی و فعالیتش غیرقانونی شد، اما اثرگذاری آن بر ساحت
فکری روشنفکران و انقلابیون ایران گسترده و دامنهدار بود. بزرگ علوی، عبدالحسین نوشین،
جلال آلاحمد و ابراهیم گلستان از جمله تاثیرگذارترین نویسندگانی بودند که در مقاطعی
عضو حزب توده بودند. نیمایوشیج، احمد شاملو، صادق هدایت، صادق چوبک و غلامحسین ساعدی
نیز در دورههایی از هواداران این حزب بودند. میتوان گفت عمده نویسندگان و هنرمندان
آن دوره متاثر از تبلیغات این حزب، گرایشهای چپگرایانه داشتند و این گرایشها آشکارا
در آثار آنان منعکس میشد و تا سالها بر فضای فکری جامعه ایران تاثیرگذار بود. این
تاثیرات تا سالهای اولیه وقوع انقلاب اسلامی که موسم تدوین قانون اساسی و شکلدهی
به ساختارهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی بود، با قدرت ادامه داشت، فضای فکری انقلابیون،
شعارها و تصمیمات آنان را شکل داد و اقداماتی چون مصادرهها و ملی شدن صنایع و بانکها
از اولین جلوهها و عوارض آن بود.
منبع: هفته نامه تجارت فردا