پایگاه خبری فولاد ایران - حداقل 4 تا
6 یا 7 درصد، احتمال زیاد ما در سال جاری هم رشد خواهیم داشت. شاید واقعبینانهتر
آن چیزی در حدود 5 درصد است. اما آن چیزی که قدر مسلم است اینکه کیفیت رشد بالا نیست.
یعنی رشدی است که به هر حال تحت تاثیر نوسانات قیمتهای جهانی نفت و صادرات ماست. بند
ناف اقتصاد ما بسته شده به جریان نفت.
سهم هزینههای جاری از کل بودجه گاهی به 95 درصد و گاهی هم به
صددرصد رسیده. یعنی اساسا چیزی برای هزینههای عمرانی و سرمایهگذاری در سالهای گذشته
در برخی از سالها وجود نداشته. شما در نظر بگیرید که وقتی عربستان یک قرارداد 110
میلیارد دلاری با آمریکا میبندد، به احتمال زیاد، پیش بینی میشود کرد که فشار برخی
از نیروها برای سهمبری از بودجه در جهت افزایش سهم هزینههای نظامی بیشتر خواهد شد
و این چیزی است که میتوان در مورد مسابقه تسلیحاتی گفت. نکته خیلی مهم، من با استناد
به سخن ویلیام فرستر، معاون وزارت دفاع آمریکا در سال 1959 عرض کنم، این است که ایشان
آن موقع میگوید اقتصاد شوروی در آینده به دلیل گرفتار شدن در مسابقه تسلیحاتی، دچار
بحران خواهد شد. ما ده درصد از تولید ناخالص ملی را صرف هزینههای نظامی میکنیم. شوروی
برای رقابت با ما 20 درصد را باید هزینه کند، چون تولیدش نصف ماست. اگر ما سهم هزینههای
نظامی را 20 درصد کنیم، او مجبور است که سهم خودش را 40 درصد کند. وقتی 40 درصد شود،
آن وقت از تامین نیازهای رفاهی و اقتصادی مردمش باز میماند و آنجاست که دچار گرفتاری
میشود. این داستان الان به نظر من متاسفانه رخ میدهد.
در سال 2014، برآوردی که شده بر مبنای تولید ناخالص ملی، ما در
رتبه 18 بودیم، به روش برابری در قدرت خرید، 12840 دلار. ببخشید، درآمد سرانه نه. خود
GDP چیزی در حدود 1284 میلیارد دلار. در سال 2014 یعنی دو سه سال پیش، برآورد
و آماری که تولید شده این است. در سال 2030 باز ما در رتبه 18 خواهیم بود، با 1914
میلیارد دلار. ولی اتفاقی که میافتد این است که در سال 2014 یعنی همین یکی دو سال
پیش، ترکیه یک رتبه از ما بالاتر بوده. در رده 17 بود با 1512 میلیارد دلار. در سال
2030 ترکیه در رتبه 13 قرار میگیرد با
2714 میلیارد دلار. عربستان در 2014، در رتبه 14 است. در 2030 در جایگاه 11 قرار میگیرد
با 3212 میلیارد دلار. این در افق 2050، این نکته را هم بگویم که این پیش بینیها برمبنای
نرخ رشد با ثبات 4 تا 4.5 درصدی برای ماست. برای یک دروه زمانی بلند مدت که همین نرخ
رشد سال 91 و 92 و 93 و 94 را مبنا قرار دهیم، در حد 1 درصد هم نبوده، با 95 اگر میانگیناش
را بگیریم. در سال 2050 ایران در جایگاه 25 قرار میگیرد. GDPما 3224 میلیارد
دلار است. پاکستان که در سال 2014 در رتبه 25 است، کم کم جلو میآید و در سال 2050
پیش بینی میشود در رده 15 قرار بگیرد. با 4253 میلیارد دلار. عربستان هم که 5488 میلیارد
دلار، در جایگاه 12 است. ترکیه هم چهارهم با 5102 میلیار دلار است. ایران 25 است. یعنی
با یک نگاه بلند مدت تاریخی و تمدنی، اتفاقی که میافتد این است که دچار حاشیهزدگی
در منطقه میشویم.
ما درگیر بیثباتی شدید در ساختارهای سازمانی، تاسیسها، انحلالها،
ادغامها و تفکیکها هستیم. پیامد این سه، در تحلیل نهادی میشود coordination
failure، شکست در هماهنگسازی سیاسی. یعنی اجزای نظام حکمرانی به معنای کلی
در اقتصاد ایران، این حداقل شرط سازگاری با یکدیگر را ندارند.
همانطور که عرض کردم، دولت به معنای اعم کلمه، آنطور که در ادبیات
علوم سیاسی خارج از کشور مطرح میشود، هر سه قوه است و منظور از حکومت یعنی قوه مجریه.
ولی در ایران واژهها برعکس تبدیل شده است. من هم دولت را به معنای کلیت نظام حکمرانی
مد نظر دارم. دولت بایستی بر مبنای باورها و کدهای ذهنی سازگار با توسعه پایدار شکل
بگیرد. برای اینکه این اتفاق افتد، بایستی آن مساله تودرتوی نهادی رفع شود. اگر تو
در توی نهادی رفع نشود، ما یک ساختار قدرتی داریم که خیلی تودرتو است و اجازه نمیدهد
برنامههایی که روی کاغذ خوب تعریف میشود در عرصه عمل به خوبی پیش برود. اگر این اتفاق
افتد، آن وقت ظرفیت جذب که عرض کردم، به صورت خودکار ارتقا پیدا میکند و میتوانیم
با چالشهای توسعهای مواجهه پیدا کنیم.
دکتر علی دینی ترکمانی