بانک مرکزی به جای دستور، راهکار ارائه کند
پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)-
بحث بحران و ورشکستگی بانکهای کشور مطرح
میشود. بانکها به دلیل عدم وصول مطالبات معوق و بدهی دولت با نظام بانکی، حدود نیمی
از منابع آنها منجمد شده است و نمیتوانند از آن استفاده کنند و با باعث شده بانکها
وارد رقابت ناسالمی شوند و با رقابت در موضوع پرداخت نرخ سود بالا به سپردهها، به
دنبال جذب منابع هستند تا بتوانند سرپا باشند.
از بحران تا ورشکستگی
وضع بانکها بحرانی
است، ولی بههیچعنوان نمیتوان نام آن را ورشکستگی گذاشت، زیرا ورشکستگی زمانی است
که یک شرکت، بانک و یا شخص نتواند تعهدات خود را ایفا کند. تعهدات بانکها عمدتاً به
سپردهگذاران است و تا زمانی که بانکها میتوانند سود سپردههای مردم را پرداخت کنند،
بههیچعنوان ورشکسته تلقی نمیشوند و تا زمانی که میتواند تعهدات خود را انجام دهد،
بر اساس تعریف عرف و حقوقی ورشکسته نیست.
اما بانکها مشکلدارند،
یک موضوع صحیح و درست است، زیرا مطالبات معوق بانکها بهعلاوه طلب آنها از دولت دارند
و نتوانست بگیرند، بانکها را در وضعیتی قرار داده است که منابع مالی بانکها گردش
مناسبی ندارد. اگر این مبالغ برمیگشت، بانک میتوانست تسهیلات دهد و از این محل درآمد
کسب کند تا وضعیت آنها بهتر شود.
اما اینکه نیمی از
منابع بانکها، قفل و منجمد شدند؛ از طرفی بر روی مطالبات معوق، نمیتواند سود در نظر
بگیرد؛ زیرا اصل پول هم معلوم نیست وصول شود و سودی نمیتواند در ترازنامه لحاظ کند
تا زمانی که تعیین تکلیف بدهیها شود. لذا بانکها امکان پرداخت تسهیلاتشان یا کلاً
از بین خواهد رفت و یا محدود خواهد شد.
دولت باید برای حل
بحران نظام بانکی تصمیم جدی بگیرید. سابقه نشاند داده دولت تا احساس خفگی نکند، اقدام
جدی انجام نخواهد داد، یعنی خردگرایی درمجموع دولت نیست که بحرانها را قبل از اینکه
اتفاقی رخ دهد، حل کند؛ همهچیز را به شب آخر موکول میکنند، بحران ورشکستگی که نزدیک شد، شروع به اقدام کرده
و تصمیم میگیرند و نمیگذارد بانکها ورشکسته شود.
گفته می شود بانک
ها در جذب منابع وارد رقابت ناسالم شده و برای حذب سپرده نرخ سود بالایی پرداخت می
کنند، در حالی که بانکها چارهای ندارند. تا زمانی که دولت در مورد بدهی خود به نظام
بانکی تصمیم نگیرد که چه میخواهد انجام دهد، بانکها نمیتوانند، غیرازاین انجام دهند.
بانک مرکزی هم راهحلی ارائه نمیدهد؛ فقط عنوان میکند که بانکها سود خود را کاهش
دهند، بانک پاسخ میدهند اگر سود را کاهش دهیم
منابع از بانک خارج میشود و همان روز ورشکسته میشویم.
وقتی بانکها ناچارند
برای حفظ منافع خود سود بیشتری بدهند وارد یک رقابت ناسالمی شده و انجام میدهند. امیدواریم
دولت به این نتیجه برسد که تصمیم جدی بگیرد. در زمان آقای احمدینژاد، 7 محور برای
اصلاح اقتصاد ایران ارائه کرد که برای بانک، گمرک، بیمه و... بود. فقط شعار آن را داد
و هیچ اقدامی انجام نداد، بنابراین طرحهای اصلاحی برای بانک بیمه و ... اکنون 7 سال
روی میز دولت است، اما کسی نیست که تصمیم بگیرد؛ این تصمیم هر میزان دیرتر گرفته شود،
پرهزینهتر و دردناکتر است، اما مطمئنا دولت نمیگذارد بانکها ورشکسته شود.
1- ضرورت افزایش سرمایه:
برای برون رفت از
این بحران دو اقدام سریع باید انجام داد. نخست بانکها حتماً باید افزایش سرمایه بدهند
که یا این افزایش سرمایه توسط سهامداران فعلی انجام میشود و که این سهامداران دولت،
سهام عدالت و بخشی هم در اختیار بخش خصوصی است که باید هر سه در افزایش سرمایه شرکت
کنند و اگر سهامداری نمیتوانست سهام او را به مردم افرادی که دنبال کسب مجوز از بانک
مرکزی هستند، واگذار شود؛ البته دولت افزایش سرمایه بانک ملی را از محل صندوق توسعه
ملی تصویب کرد که صندوق توسعه منابع را در اختیار بانک ملی برای پرداخت تسهیلات (بهعنوان
بانک عامل) داده بود که به دلیل عدم توانایی درباز پرداخت آن، این منابع در جهت افزایش
سرمایه تصویبشده که این اقدام باید برای بقیه بانکها هم انجام شود.
2- تعیین تکلیف بدهی دولت:
دولت باید بدهی خود
به نظام بانکی را تعیین تکلیف کند. دولت اکنون عددی در حدود 150 هزار میلیارد تومان
به نظام بانکی بدهکار است. دولت عنوان میکند اکنون نمیتوان و ندارد که این بدهی را
پرداخت کند؛ اما میتواند با انتشار اوراق قرضه بدهی خود را تعیین تکلیف کند. اگر این
اوراق حتی فروش نرود، به دلیل اینکه سود دارد که دولت و سازمان برنامهوبودجه باید
در لوایح بودجه سالانه سود آن منظور کنند که این محل بخشی از بدهی دولت به بانکها
پرداخت میشود.
تاکنون این سودها
را بانکها پرداخت نکرده است ولی زمانی که بخواهد نظام بانکی را از بحران خارج کند،
تبع باید هزینه آن را پرداخت کند، دولت یا باید بتواند بدهی خود و یا سود این بدهی
را به بانکها پرداخت کند.
منبع: الف