پایگاه خبری تحلیلی
فولاد (ایفنا)- هادی حقشناس با اشاره به
مطرح شدن این موضوع که برخی از بانکها ورشکسته هستند، میگوید: این موضوع واقعیت
ندارد و علت اینکه مطرح میشود به خاطر بزرگی مطالبات غیرجاری بانکهاست.
به گزارش
بانکداران ۲۴ (Banker)،شفافسازی صورتهای مالی بانکها که چند
ماهی است در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفته، هرچند که به ظاهر چالشهایی را برای
بانکداران به وجود آورد و افشای زیانده شدن آنها حواشی زیادی در تالار حافظ به
وجود آورد، اما این اتفاق به اعتقاد کارشناسان بانکی، شبکه بانکی بیمار ایران را
به مسیر درستتری انداخته است و امکان تخلف و بنگاهداری بانکها را محدودتر میکند.
بانک
مرکزی از چند ماه قبل بانکها را ملزم کرد تا صورتهای مالی خود را براساس
استانداردهای جهانی بهروز کنند و این الزام به ظاهر همراه شد با مشکلاتی برای
بانکها و سهامدارانشان در بورس.
اما
اصل قضیه این بود که ریشه مشکلات بانکها و حواشی باز و بسته شدن نمادشان در بورس
ربطی به دستور بانک مرکزی برای انطباق با استانداردهای جهانی و اصلاح صورتهای
مالی نداشت و به نوعی ریشه اصلی این مشکلات در تخلفاتی جای داشت که سالها در نظام
بانکی رایج بود.
کارشناسان
و تحلیلگران معتقدند درصورتی که استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی در صورتهای
مالی جدید بانکها اعمال شود، همگرایی در گزارشگری مالی ایجاد خواهد شد، زیرا در
سالهای اخیر، گزارشدهی بانکها و صورتهای مالی آنها با استانداردهای بینالمللی
گزارشگری مالی انطباقی نداشت و این موضوع باعث عدم همگرایی در صورتهای مالی بانکها
میشد.
درعینحال
تحلیل کارشناسان این است که استانداردسازی تراز مالی بانکها موجب واقعی شدن سود و
زیان بانکها میشود و در بلندمدت و میانمدت به نفع بازار پول و سرمایه خواهد
بود. این فرآیند درنهایت منجر به سالمسازی و کارآمدسازی نظام پولی و بانکی میشود
و موجب خواهد شد که بانکها در پرداخت تسهیلات دقت بیشتری کنند. در همین حال
شفافیت و امکان مقایسه صورتهای مالی بانکها با یکدیگر از دیگر آثاری است که
تحلیلگران برای استانداردسازی تراز مالی بانکها برمیشمارند.
سود
و دارایی بانکها واقعی میشود
در
همین رابطه هادی حقشناس، اقتصاددان در گفتوگو با «شهروند» مهمترین شاخصه
استانداردسازی تراز مالی بانکها را واقعی شدن سود و زیان بانکها میداند و میگوید:
آنچه در سنوات گذشته اتفاق میافتاد این بود که بخشی از مطالبات معوق و عقبمانده
بانکها واقعی نبود؛ البته نه از این جهت که بانکها تسهیلاتی پرداخت نکرده بودند
بلکه از این جهت که افراد حقیقی و حقوقی توان پرداخت بدهیهای معوق خود را نداشتند
و بانکها برای وصول این مطالبات باید وثیقهها را به اجرا میگذاشتند و این
درحالی است که در برخی موارد، وثایق معادل با میزان معوقات بانکی نبود و به این
ترتیب بانکها منابع دیگری برای دریافت مطالبات خود نداشتند.
حقشناس
به مصطلح شدن عباراتی مانند منجمد شدن منابع بانکها و وجود داراییهای سمی در
بانکها در سالهای گذشته اشاره میکند و میگوید: مصطلح شدن چنین عباراتی نشاندهنده
این بود که بانکها توان وصول منابعی که بهعنوان تسهیلات پرداخت کرده بودند را
نداشتند.
به
گفته این کارشناس، به ظاهر از محل این مطالبات معوق، سود برای بانکها شناسایی میشد
اما درواقع این سود و دارایی واقعی نبود. در نتیجه سال گذشته بانک مرکزی ترازنامه
چند بانک را نپذیرفت که این موضوع منجر به کاهش قیمت سهام بانکها شد.
بانکها
ورشکسته نیستند، طلبکارند
هادی
حقشناس، اقتصاددان با اشاره به مطرح شدن این موضوع در افکار عمومی که برخی از
بانکها ورشکسته هستند، عنوان میکند: البته به نظر من این موضوع واقعیت ندارد و
علت اینکه مطرح میشود به خاطر بزرگی مطالبات غیرجاری بانکهاست.
آنگونه
که حقشناس میگوید، در بسیاری از کشورهای دنیا، نسبت تسهیلات پرداختی به میزان
سپردهها بین ٧٠ تا ٨٠درصد است، اما در برخی بانکهای ایرانی این نسبت بیش از ١٠٠درصد
است. این کارشناس معتقد است که استانداردسازی صورتهای مالی بانکها در بلندمدت و
میانمدت به نفع بازار پول و سرمایه خواهد بود و منجر به سالمسازی و کارآمدسازی
نظام پولی و بانکی میشود. او در عین حال معتقد است که به دنبال این استانداردسازی
بانکها در پرداخت تسهیلات دقت بیشتری خواهند کرد. حقشناس امیدوار است که بعد از
استانداردسازی کامل صورتهای مالی بانکها، دیگر بانکها به سراغ بنگاهداری نروند
و بیشتر از آنکه به صندوقداری بپردازند به بانکداری مشغول شوند. همچنین او بر این
باور است که پس از استانداردسازی تراز مالی بانکها تسهیلاتی که بانکها خواهند
پرداخت، براساس طرحهای توجیهی اقتصادی است.
امکان
مقایسه صورتهای مالی بانکها فراهم میشود
کامران
ندری، عضو پژوهشکده پولی و بانکی هم در اینباره میگوید: از قبل این موضوع مشخص
بود که بانکها با مشکلاتی مواجه هستند منتها برآورد دقیقی از مشکلات و میزان شدت
آن وجود نداشت. ندری عنوان میکند که پیش از تکلیف بانک مرکزی برای استانداردسازی
صورتهای مالی بانکها، این موضوع که با دقت بالا مشکلات موجود در سیستم بانکی
شناسایی شود، امکان نداشت و امکان مقایسه بانکها بر مبنای یک استاندارد واحد هم
وجود نداشت. این کارشناس بانکی هم اعتقاد دارد که استانداردسازی صورتهای مالی
بانکها به نفع بازار پول و سرمایه خواهد بود و اگر به دنبال تعامل با بانکهای
دنیا هستیم، باید به این سمت حرکت میکردیم و در راه این تعامل، نخستین قدم استانداردسازی
تراز مالی بانکهاست.
او
درعینحال معتقد است که استانداردسازی تراز مالی بانکها اقدام بسیار خوبی بوده و
خواهد بود، البته مشروط بر آنکه برنامهای برای کمک به بانکها تهیه و تدوین شود،
زیرا در غیر این صورت این استانداردسازی نمیتواند موثر باشد و مشکلات را برطرف
کند. ندری میگوید: باید پس از این بانک مرکزی روی پیدا کردن راهحلهایی برای رفع
مشکلات بانکها تمرکز کند و اقداماتی را در این راستا انجام دهد.
شفافیت
از اهداف استانداردسازی است
آلبرت
بغزیان، کارشناس بانکی هم میگوید: استانداردسازی دو هدف را دنبال میکند، یکی
شفافیت و دیگری امکان مقایسه صورتهای مالی بانکها با یکدیگر.
او
در توضیح این موضوع میگوید: پیش از استانداردسازی، بانکها اقلامی را در صورتهای
مالی خود میآوردند که صورتهای مالی آنها شفاف نمیشد و در نتیجه از نظر محاسبه
سود یا حسابرسی با مشکل مواجه میشدند. به گفته بغزیان دلیل هم این بود که بانکها
میخواستند خود را سودده نشان دهند و برای این کار بایستی مطالبات معوق را به نوعی در هزینهها نشان میدادند یا درحالیکه
ساختمان و زمین خریده بودند، نمیخواستند مشخص شود که
بنگاهداری میکنند و در نتیجه در حسابهای دیگر اینها را وارد میکردند و بنابراین
صورتهای مالی از شفافیت میافتاد.
این
کارشناس در مورد امکان مقایسه صورتهای مالی بانکها با یکدیگر پس از
استانداردسازی صورتهای مالی بانکها میگوید: اگر بانکهای ایرانی قصد داشته
باشند به بانکهای جهانی متصل شوند باید صورتهای مالی آنها بهگونهای باشد که
قابلیت مقایسه با صورتهای مالی بانکهای خارجی را داشته و شفاف باشد.
بغزیان
در ادامه میگوید: تا زمانی که بانک مرکزی الزامی را در این زمینه قرار نداد، بانکها
خود به دنبال استانداردسازی نرفتند نه به این دلیل که تحریم بودیم بلکه بیشتر به
این علت که میخواستند خود را سودده نشان دهند تا قیمت سهامشان در بازار سرمایه
حفظ شود و مشتریان خود را نگه دارند و بنابراین غیرشفاف ماندند و زمانی که صورتهای
مالی آنها مورد رسیدگی قرار گرفت، مشخص شد که از شفافیت برخوردار نیست.
بغزیان
اجبار، نظارت و پایش مستقیم بانک مرکزی و عملکرد سازمان بازرسی را در مشخص شدن
زیانده بودن صورتهای مالی بانکها بسیار موثر میداند و معتقد است که از این پس
چالشهایی که برشمرده شد، کمرنگ خواهد شد.
المیرا اکرمی
منبع: بنکر