پایگاه خبری تحلیلی فولاد (ایفنا)- از گوشه و کنار هشدارهایی درباره موسسههای مالی-اعتباری
غیرمجاز و احتمال ورشکستگی یا جمعآوری آنها داده میشود اما هنوز هستند کسانی که
این مسئله را جدی نگرفته و پول خود را به این موسسهها سرازیر میکنند.
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،وعده سود بالا از جمله مواردی است که انگیزه
این افراد را آنقدر زیاد میکند که حاضرند ریسک كرده و به موسسههایی که آیندهای
نامعلوم دارند ورود پیدا کنند تا بتوانند از مزایای دریافت سود بیشتر بهرهمند
شوند. مسئله این است که چرا مردم با علم به اینکه موسسههای با سود بالا آیندهای
نامعلوم دارند اما حاضرند ریسک کنند و به آنها پناه ببرند؟
عباس
کمرئی، مدیرکل نظارت بر بانکها و موسسههای اعتباری بانک مرکزی هفته گذشته اظهار
کرد: موسسه اعتباری کاسپین از ۸ تعاونی غیرمجاز تشکیل
شده که به طور غیرمجاز فعالیت میکنند و سپردههای مردم را با تبلیغات گوناگون جذب
کردهاند. اینها هیچگونه التزامی درباره رعایت قوانین و مقررات نداشتند و با
استفاده از سپردههای مردمی، داراییهایی را ایجاد کردند، تسهیلات دادند و وارد
سایر داراییها مانند املاک شدند. وی همچنین تاکید کرد: موسسه آرمان غیرمجاز است و
مردم باید هشیار باشند تا در موسسه غیرمجاز سپردهگذاری نکنند.
با
توجه به اینکه اقتصاد ما نیازمند تولید است، چگونه میشود این همه سرمایه سرگردان
را به سمت تولید هدایت کرد؟ در این بین چقدر میشود به بازار سرمایه و صندوقهای
سرمایهگذاری و ریسکپذیر بها داد؟ چطور میشود ابزارهای مالی در نظارت با ریسک و
بازده بالا تعریف کنیم که مردم بتوانند در آنها پولهای خود را بگذارند و بازده
بالاتر دریافت کنند؟
مردم را در
تولید درگیر کنیم
هادی
کهولی، پژوهشگر مالی اقتصاد در پاسخ به این پرسش که چرا مردم حاضرند ریسک کنند و
پول خود را در موسسههای مالی اعتباری که در حال ورشکستگی یا جمعآوری هستند،
سرمایهگذاری کنند به صمت میگوید: طبیعی است که همیشه آدمها دنبال سود بیشتر هستند
و ریسک آن را هم میپذیرند. از آنجایی که موسسههای مالی اعتباری سود بالایی به
مردم میدهند مردم هم تشویق میشوند که پول خود در این موسسهها سرمایهگذاری
کنند. کهولی با بیان اینکه نظارت کافی بر رشد این موسسهها وجود ندارد، اظهار میکند:
معمولا نهادها و موسسههای مالی همیشه براساس نفوذی که دارند از زیر نظارت و بحثهای
حقوقی و قانونی در میروند. متاسفانه هنوز نهادهای نظارتی از جمله بانک مرکزی
اقدامات مناسب و کافی برای اطلاعرسانی و کارهای قانونی انجام ندادهاند. وی تاکید میکند:
باید بانک مرکزی اقدامات حقوقی جدی انجام دهد و با این موسسهها برخورد کند. کهولی
درباره پیامدهای حل نشدن این مشکل ابراز میکند: متاسفانه ورشکستگی موسسههای مالی
در آینده به اعتماد عمومی آسیب میزند و هزینه سنگینی را برای کشور به بار میآورد.
وی در این باره بر لزوم فرهنگسازی از سوی بانک مرکزی سخن گفته و خاطرنشان میکند:
در همین یکی دو سال اخیر ۴، ۵
موسسه مالی ورشکسته داشتهایم اما اطلاعرسانی کافی در اینباره به مردم نشد. تصور
میکنم بانک مرکزی وظیفه دارد این آمار را مستند کند و از طریق رسانهها به مردم
اطلاع دهد. هرچند در دولت آقای روحانی تلاشهایی در این زمینه شده است و بارها
شاهد اقدامات و بحثهایی بودهایم اما کافی نیست.
کهولی
تاکید میکند: باید برخورد قانونی جدیتری با این موسسهها شود به این صورت که اگر
لازم است طرحی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا لایحهای از سوی دولت، مطرح
و قانونی در مجلس شورای اسلامی تصویب شود، گاهی باید با قوه قضاییه همکاریهایی
شود تا جلوی فعالیت موسسههای مالی اعتباری غیرمجاز و ورشکسته گرفته شود. این
پژوهشگر مالی اقتصاد در پاسخ به این پرسش که چه کنیم تا مردم منابع و سرمایههای
سرگردان خود را به سمت تولید هدایت کنند، میگوید: از چند مسیر میشود مردم را در
تولید درگیر کرد. یک راه این است که مردم را تشویق کنیم تا در کسب و کارهای کوچک
سرمایهگذاری کنند اما چون بخش عمدهای از مردم با وجود اینکه پول دارند علاقه،
توان و ظرفیت کارآفرینی ندارند، نقش نهادهای واسطه مالی و نهادهایی که رتبهبندی
شدهاند و با نظارت سازمان بورس کار میکنند، کلیدی است.وی ادامه میدهد: از
آنجایی که خانوادههایی که ۵۰میلیون پسانداز
دارند گاهی نمیتوانند کسب و کار کوچک راه اندازند و تعداد محدودی از جامعه، چنین
امکانی را به جهت ذهنی دارند، در این موضوع نقش نهادهای واسط مثل بورس را خیلی مهم
میدانم. کهولی در اینباره بر لزوم حمایت از بازار سرمایه تاکید و اذعان میکند:
ما انتظار داریم به درستی اطلاعرسانی شود تا بازار سرمایه بتواند ابزارهای
جدیدتری را در قالب صندوقهای سرمایهگذاری برای مردم تعریف کند. درحالیکه تعداد
سهامداران حقیقی بازار سرمایه در دنیا افزایش داشته اما در ایران بازار سرمایه
هنوز عقب مانده است. به این ترتیب ابزارها و مکانیسمهای جذب سرمایه در قالب صندوقهایی
که سرمایهگذاری است، میتواند شکل بگیرد.
وی
اشاره میکند: هر چقدر این قالبها بیشتر ایجاد شود، مردمی که دنبال ریسکپذیری و
بازده بالاتری هستند، میتوانند به جای بانک جذب این صندوقهای سرمایهگذاری شوند.
در این مقطع ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که بازار سرمایه بهویژه با تعریف
ابزارهای جدید و صندوقهای جدید که تنوعی از خواستهها و ریسکهای متنوع را در بر
میگیرد، نقش فعالتری داشته باشد. این پژوهشگر اقتصادی تاکید میکند: در همه جای
دنیا صندوقهای سرمایهگذاری و ریسکپذیر هستند و کسانی که دنبال بازده بالاتر
هستند میتوانند منابع خود را در این صندوقها بگذارند. بنابراین اگر مسیرهای رسمی
را برای مردم باز نکنیم، مردمی که منابع و پساندازهایی دارند به سمت این موسسههای
پولی و مالی کشیده میشوند. ما باید بتوانیم ابزارهای مالی در نظارت با ریسک و
بازده بالاتر تعریف کنیم که مردم بتوانند در آنها پولهای خود را سپردهگذاری کرده
و بازده بالاتری دریافت کنند. وی درباره کارکرد این صندوقها اشاره میکند:
کارکرد صندوقهای سرمایهگذاری در شرکتهای تازه تاسیس و دانشبنیان است، در نتیجه
اگر سازمان بورس بتواند نظمی به این صندوقهای سرمایهگذاری بدهد و آنها را به
درستی به مردم معرفی کند مردم هم خود به خود پولهای خردشان را به صندوقهای
سرمایهگذاری پر خطر و شرکتهای استارتآپ میآورند و میتوانند باعث رشد اقتصادی،
تقویت شرکتهای دانشبنیان و جذب منابع برای شرکتهای تازه تاسیس شوند.
تولید
ابر چالش اقتصاد
علیرضا
خیری، کارشناس اقتصادی نیز در اینباره میگوید: ما بین ریسک سرمایهگذاری و بازده
سرمایه همواره بدهبستان داریم، به این صورت که هر چقدر بازده طرحی افزایش پیدا میکند،
احتمال ریسک هم در آن طرح بالاتر میرود. بنابراین از آنجاییکه بازدهی بالاتر
برای مردم جذاب است و یک عده هم ممکن است دانش و آشنایی کافی راجع به این موسسههای
مالی که در حال ورشکستگی هستند، نداشته باشند به این ترتیب موسسههایی که سود
بیشتری میدهند برای مردم جذاب میشوند. وی خاطرنشان میکند: متاسفانه به صرف
اینکه اینها در حال فعالیت هستند مردم فکر میکنند احتمال ورشکستگی وجود ندارند.
خیری تاکید میکند: مسئله اصلی این است که آن موسسه نباید در بازار باشد که مردم
هم متقاضی آن شوند. بنابراین باید پروتکلی داشته باشیم که موسسههایی که به هر
ترتیب مجوز یا شرایط لازم را ندارند، نتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند. وی در
پاسخ به این پرسش که سرانجام نقطه ضعف کجاست و چرا موسسههای مالی و اعتباری فاقد
مجوز در جذب سرمایههای مردمی از بخش تولید و حتی بانکها و موسسههای مالی
اعتباری مجاز پیشی میگیرند، میگوید: مسئله کلی به بحث مناسبات و بحران بانکی
برمیگردد و میبینیم این بحران خود را در موسسههایی که مقداری ضعیفتر هستند،
بیشتر نشان میدهد. این کارشناس اقتصادی خاطرنشان میکند: اینکه موسسههای مالی
اعتباری پول خود را به طور دقیق کجا میبرند، شفاف نیست اما مسئله این است که
سیستم آنها طوری نیست که لزوما بخواهند وظیفه بانکداری را انجام دهند، به این صورت
که وجوه مازاد را از افراد بگیرند و به کسانی که این وجوه را نیاز دارند، واگذار
کنند. خیری تصریح میکند: به طور معمول این موسسهها برای خود پروژههای سرمایهگذاری
دارند که این مبالغ را وارد آن میکنند. از طرفی در فضایی که رکود اقتصادی حاکم میشود
این پروژهها نمیتوانند عملکرد مطلوب داشته باشند و در نتیجه به مشکل برمیخورند. وی در پاسخ
به این پرسش که امروز وظیفه بانک مرکزی چیست، اذعان
میکند: این پرسشی نیست که بشود به سادگی جواب داد زیرا بحران نظام بانکی یک ابر
چالش است. باید یک اجماع ملی انجام شود که بتوانیم این بحران را سر و سامان دهیم و
از آن عبور کنیم.
این
کارشناس اقتصادی اظهار میکند: گاهی بانکها مجبور میشوند وامهایی را بهصورت
دستوری پرداخت کنند که خود درنهایت به این قضیه دامن میزند. گاهی هم دولتی بودن و فضایی که در بانکها
وجود دارد، باعث میشود وجوهی که بهعنوان وام به بانکها داده میشود، بدون بررسی
کارشناسی و ارزیابی درست، پرداخت شود. خیری درباره اینکه چه کنیم که مردم سرمایههای
خود را به سمت تولید ببرند، اظهار میکند: بحث تولید یکی از ابرچالشها در اقتصاد
است که برای آن باید کار فرهنگی کرد. وی اشاره میکند: باید به بازار بورس و بازار
سرمایه، عمق بیشتری بدهیم.
این
کارشناس اقتصادی اظهار میکند: درحالحاضر بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری در
اوراق بهادار فعالیت میکنند، ریسک کمی دارند، زیرنظر سازمان بورس هستند و سرانجام
بانک مرکزی هم میتواند روی اینها نظارت داشته باشد. باید بتوانیم بازار سرمایه را
که ارتباط تنگاتنگی با بحث تولید دارد، گسترش دهیم تا مردم خیلی طرف موسسههای
غیرمجاز نروند. خیری با بیان اینکه اوراق با درآمد ثابت هم در بازار سرمایه داریم
که ریسک خیلی کمی دارد اظهار میکند: کسانی که در این فضا وارد نیستند میتوانند
به این صندوقهای سرمایهگذاری وارد شوند. میتوانند از طریق کارگزاریهای بازار
سرمایه ورود پیدا کنند که فرآیند خیلی سختی هم ندارد. وی تاکید میکند: الان در
دنیا خیلی از بحثهایی که مطرح است از طریق بازار سرمایه انجام میشود و خیلی از
این سرمایهگذاریها به بازار سرمایه میرود.
منیر حضوری
منبع: بنکر